بررسی تأثیر ابعاد سرمایه فکری سبز بر نوآوری فناورانه سبز در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی استان خوزستان
محورهای موضوعی : نوآوري و خلاقيت
مریم درویشی
1
*
,
علیرضا ضیایی
2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه
2 - دانشگاه دولتی یزد
کلید واژه:
چکیده مقاله :
در سیستم اقتصادی جهانی و رقابت روزافزون موجود، خلاقیت و نوآوری در حکم بقا و کلید موفقیت سازمانها است. در چنین شرایطی، کسب و کارها دریافتهاند که کسب مزیت رقابتی پایدار مبتنی بر سرمایههای فکری آنهاست و موفقیتشان تا حد زیادی به توانایی آنها در مدیریت این دارایی ارزشمند بستگی دارد. در کنار موارد یاد شده و با افزایش نگرانیهای زیستمحیطی از طرف مصرفکنندگان، دولتها و جوامع مختلف در سراسر جهان، شرکتهای تولیدی در صدد توسعهی برنامههای دوستدار محیطزیست مانند توسعهی محصول سبز، برند سبز، فناوری و نوآوری سبز برآمدهاند. مرور پیشینه نشان میدهد که علیرغم پژوهشهای متعددی که در حوزه بررسی رابطه بین سرمایه فکری و نوآوری در سازمانها انجام شده است به مفاهیم نوآوری فناورانه سبز و ارتباط آن با سرمایه فکری سبز توجه بسیار محدودی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد سرمایه فکری سبز بر نوآوری فناورانه سبز پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را تمام شرکتهای فعال در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی استان خوزستان تشکیل میدهند، چرا که توجه به ملاحظات زیستمحیطی در صنایعی که در ارتباط مستقیم با محیطزیست قرار دارند از اهمیتی دوچندان برخوردار است. در پژوهش حاضر از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و روش PLS جهت آزمون فرضیهها و مدل مفهومی پژوهش استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که تمام ابعاد سرمایه فکری سبز شامل سرمایه ساختاری، انسانی و رابطهای سبز به شکل مستقیم بر نوآوری فناورانه سبز اثرگذار هستند. همچنین براساس نتایج نهایی این پژوهش سرمایه انسانی سبز بیشترین تأثیر را هم به شکل مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق تقویت سایر ابعاد سرمایه فکری سبز بر نوآوری فناورانه سبز دارد. در نتیجه ضروری است که توسعه و تقویت این بعد از سرمایه فکری سبز در اولویت قرار گیرد.
In today’s competitive market environment and the global economic system, innovation is the key to success and survival of organizations. In such circumstance, businesses have found that obtaining sustainable competitive advantage is linked to their intellectual capital and the way they manage this valuable asset. In addition, with regard to the rising concern about environment from consumers, governments and different societies all over the world, manufacturers invest in developing programs associated with developing green product, green brand, green technology and green innovation. Review of existing literature revealed that, with some exceptions, the phenomenon of green technological innovation and it’s relation to green intellectual capital have been neglected by organizational scholars. Accordingly, this study investigates the abovementioned relationship. The data in this paper were gathered from a sample of companies operating in oil, gas and petrochemical industry, in Khuzestan. A partial least square (PLS) based structural equation model approach were applied to assess the study conceptual model and hypotheses. The results suggest that all three dimensions of green intellectual capital in terms of structural capital, human capital and relational capital are positively related to green technological innovation.