امروزه اين طور بيان ميشود كه صرفاً تكيه بر سرمايه فيزيكي و نيروي كار به عنوان منابع اصلي رشد اقتصادي، باعث ميشود كشور در روند توسعه پايدار نسبت به ساير كشورها عقبتر حركت كند. بهبود بهرهوری از طریق پیشرفتهای فناوری تنها راهی است که تضمین تداوم رشد اقتصادی را به دنبا چکیده کامل
امروزه اين طور بيان ميشود كه صرفاً تكيه بر سرمايه فيزيكي و نيروي كار به عنوان منابع اصلي رشد اقتصادي، باعث ميشود كشور در روند توسعه پايدار نسبت به ساير كشورها عقبتر حركت كند. بهبود بهرهوری از طریق پیشرفتهای فناوری تنها راهی است که تضمین تداوم رشد اقتصادی را به دنبال دارد. بنابراين، مطالعه بالقوه اقتصاد از نوآوريهاي فناورانه و ظرفيت جذب فناوري به منظور تخصيص منابع كمياب مؤثر و مهم است. در اين راستا هدف اصلی این مطالعه بررسی توانایی جذب فناوری خارجی در اقتصاد ایران میباشد. برای این منظور، فرضیه قدرت جذب فناوری تیکسیرا و فورتونا (2010) با دادههای آماری ایران در طی دوره 1347 تا 1390 آزمون شد. بر اساس این نظریه، وجود سرمایه انسانی مناسب باعث میشود تا فناوری ناشی از سرمایهگذاری مستقیم خارجی، واردات کالاهای سرمایهای و قراردادهای همکاری بین کشورها بیشتر و بهتر جذب اقتصاد شود. ضمناً هرچه بخش تحقیق و توسعه قویتر باشد، این جذب بیشتر خواهد بود. نتایج حاصل از تخمین مدل به روش همجمعی جوهانسن و جوسیلیوس حاکی از مثبت و معنیدار بودن امکان جذب فناوریهای خارجی به واسطه وجود سرمایه انسانی مناسب در ایران میباشد. در حالی که امکان جذب فناوری از کانال تحقیق و توسعه معنادار نبوده و تأثير معناداری بر سطح فناوری در ایران نمیتواند داشته باشد. در مجموع اقتصاد ایران به طور عمده توانایی جذب فناوری از طرف سه مؤلفه مهم جذب را دارا میباشد.
پرونده مقاله
یکی از جریانهای نو پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزایندهای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی و تأثیر آن بر جنبههای مختلف سازمانی میباشد، بدین معنی که یک سازمان با بهرهمندی از چه سازوکارهایی میتواند در هر دو بعد اکتشاف و انتفاع موفق عمل نم چکیده کامل
یکی از جریانهای نو پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزایندهای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی و تأثیر آن بر جنبههای مختلف سازمانی میباشد، بدین معنی که یک سازمان با بهرهمندی از چه سازوکارهایی میتواند در هر دو بعد اکتشاف و انتفاع موفق عمل نماید. در این مقاله نگارندگان با بررسی ادبیات و مرور عمیق مبانی نظری موجود در حوزه یادگیری دوجانبه و نحوه تعامل آن با ذخایر دانش سازمانی یعنی سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه مشتری جهت سازگاری و توسعه یادگیری دوجانبه در سازمانها برآمدهاند. در نهایت بر اساس مدل سه سطحی دوجانبه گرایی در سازمان و تلفیق آن با نوع شناسی یادگیری دو جانبه به مدل تحلیلی دستیافتهاند که در سه سطح ورودی، فرایند و خروجی اقدامات لازم را جهت دسترسی به انواع مختلف دوجانبه گرایی در سازمان پیشنهاد مینماید. مدل مفهومی حاصله میتواند با توجه به منطق هماهنگی همه جانبه به عنوان راهنمای بسیاری از پژوهشهای آتی در حوزههای دوجانبه گرایی، یادگیری دوجانبه و ذخایر دانشی قرار گیرد.
پرونده مقاله
تغییر پیوسته یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمانهایی است که در قرن حاضر فعالیت میکنند؛ سازمانهايی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت هستند و همواره با تهدیدهایی رو به رو میشوند که در صورت عدم پاسخگويی سریع به آنها، بیشک از دایره فعالیت و بقاء باز چکیده کامل
تغییر پیوسته یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمانهایی است که در قرن حاضر فعالیت میکنند؛ سازمانهايی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت هستند و همواره با تهدیدهایی رو به رو میشوند که در صورت عدم پاسخگويی سریع به آنها، بیشک از دایره فعالیت و بقاء باز خواهند ماند. در این راستا، بیشک ميتوان گفت، سازمانهایی ميتوانند به موفقیت دست یابند که از رویکردها و راهبردهای جدید همچون مفهوم چابکی استفاده میکنند. چابکی از جمله راهبردهای بسیار کلیدی در راستای دریافت سریع نیازهای مشتریان و ارائه پاسخ مناسب به آن در کوتاهترین زمان ممکن است. چابکی مفهومی است که ميتواند به عاملی اساسی در راستای برخورد و مدیریت محیطهای سازمانی با ویژگیهای تغییرات پیوسته و همراه با عدم اطمینان تبدیل شود و سازمانها کمک کند تا بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابند. از این رو و با توجه به اهمیت این مسأله، هدف این مقاله بررسی مفهوم چابکی و مؤلفههای تأثیرگذار بر آن در محیطهای سازمانی است. در این راستا، این تحقیق با استفاده از روش کتابخانهای و مروری بر کلیه مقالات مرتبط با حوزه چابکی از سال 2000 به بعد، به بررسی عوامل مؤثر بر چابکی و چابکسازی سازمانها پرداخته و در انتها چارچوبی نظری و مفهومی را برای سازمانها ارائه مینماید. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است. در این تحقیق در ابتدا کلیه شاخصهای مؤثر استخراج گردیدند و در انتها نیز کلیه شاخصها با استفاده از روش دلفی در دو دور، کلیه شاخصها با استفاده از مؤلفههای مدل اسکاپ طبقهبندی گرديدند. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که براساس مطالعه مدلها و مقالات حوزه چابکی، الگوی مفهومی چابکی سازمان دربرگیرنده 5 مؤلفه اساسی به صورت زیر است: عوامل سازمانی، عوامل انسانی، عوامل راهبردي و عوامل فناورانه است. در تحقیقات آینده ميتوان الگوی معرفی شده در این تحقیق را در محیط عملی سازمانها با استفاده از روشهای آماری بررسی نمود.
پرونده مقاله
در محيط پويا و رقابتي امروز، سازمانها به شدت به افزايش توانمنديهاي نوآوري خود نياز دارند و اين مهم تنها در سايه توجه به منبع ارزشمند دانش و قابليت خلق و بهكارگيري آن حاصل ميگردد. نوآوري سازماني بدون وجود مديريت دانش مشاركتي و پويا ظهور پيدا نخواهد كرد و به همين دلي چکیده کامل
در محيط پويا و رقابتي امروز، سازمانها به شدت به افزايش توانمنديهاي نوآوري خود نياز دارند و اين مهم تنها در سايه توجه به منبع ارزشمند دانش و قابليت خلق و بهكارگيري آن حاصل ميگردد. نوآوري سازماني بدون وجود مديريت دانش مشاركتي و پويا ظهور پيدا نخواهد كرد و به همين دليل نفس وجود مديريت دانش، اهميت خيلي زيادي براي سازمانها پيدا كرده است. سيستمهاي مديريت دانش سنتي، عمدتاً در پي تسخير دانش صريح و آشكار به صورت رسمي و نظاممند بوده و در بازكردن قفلهاي دانش ضمني و پنهان موجود در ذهن افراد، موفق نبودهاند. امروزه، سيستم مديريت دانش 2 نشأت گرفته از فناوريهاي وب 2، با رويكرد اجتماعيسازي، همكاري، مشاركت، تشريك مساعي و تعامل بين افراد، سعي در تسخير بزرگترين و ارزشمندترين پايگاه دانش توزيع شده سازماني داشته كه همانا دانش ضمني و نهان موجود در ذهن و ضمير كاركنان سازمان ميباشد. به چنين سازمانهايي كه بر پايه مديريت دانش 2 و سرمايه اجتماعي شكل ميگيرد، سازمان 2 گفته ميشود. تمركز چنين سازمانهايي به جاي سلسله مراتب و كنترلهاي رسمي، به سمت مشاركت اجتماعي و همكاري انبوه كاركنان براي ايجاد خلاقيت و نوآوري سازماني از طريق ظهور شبكههاي اجتماعي، معطوف است. اين مقاله سعي در ارائه تأثير فناوريهاي وب 2 در دگرگوني سازماني ناشي از ايجاد سيستم مديريت دانش 2 در سازمان 2 داشته و به درك درست مديران از نقش اهرمي دانش اجتماعي براي توسعه نوآوري سازماني كمك ميكند.
پرونده مقاله
بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر گرایش به کارآفرینی و مباحث مربوط به آن افزایش چشمگیری داشته است. از میان مسائل مطرح در کارآفرینی میتوان به قصد کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل پیشبینی کننده فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه اشاره کرد. قصد کارآفرینانه یکی از متغیرهای چکیده کامل
بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر گرایش به کارآفرینی و مباحث مربوط به آن افزایش چشمگیری داشته است. از میان مسائل مطرح در کارآفرینی میتوان به قصد کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل پیشبینی کننده فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه اشاره کرد. قصد کارآفرینانه یکی از متغیرهای مهم در پژوهش سالانه دیدهبان جهانی کارآفرینی به حساب میآید. از این رو بررسی عوامل مؤثر بر قصد و تقویت آن میتواند منجر به افزایش میزان قصد کارآفرینی در جامعه شود. در میان این عوامل خودکارآمدی کارآفرینانه به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم بیان میشود. خودکارآمدی دارای شش شاخص عمده است که با آنها سنجش میشود. در تحقیق پیش رو، تنها دو متغیر امکان عینی (خودکارآمدی) و قصد کارآفرینانه از مدل لینان مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور شهرستان بیجار تشکیل میدهد. نتایج نشان میدهد هر شش شاخص تأثیر مثبت و معناداری در قصد کارآفرینی دارند. همچنین از میان شاخصها مهارت شناخت فرصتهای بازار و توسعه محصول جدید و مهارت شناسایی هدف اصلی سهم بیشتری در پیشبینی قصد کارآفرینی دارند.
پرونده مقاله
امروزه سيستم ارزيابي عملكرد نقش حياتي در سازمانها ايفا مينمايد، زيرا اين سيستم ميتواند نشان دهد كه سازمان تا چه ميزان در رسيدن به اهداف مورد نظر خود موفق بوده است. از سوي ديگر حوزههايي كه نيازمند بهبود هستند، مشخص شده و سازمان و مديران ميتوانند برنامههاي اصلاحي لا چکیده کامل
امروزه سيستم ارزيابي عملكرد نقش حياتي در سازمانها ايفا مينمايد، زيرا اين سيستم ميتواند نشان دهد كه سازمان تا چه ميزان در رسيدن به اهداف مورد نظر خود موفق بوده است. از سوي ديگر حوزههايي كه نيازمند بهبود هستند، مشخص شده و سازمان و مديران ميتوانند برنامههاي اصلاحي لازم در اين راستا را تدوين نموده و عملكرد سازمان را بهبود دهند. پاركهاي علم و فناوري نيز به عنوان ساختاري كه به دنبال ترويج نوآوري در يك جامعه ملي و محلي است، فاقد روشي استاندارد براي ارزيابي موفقيت يا شكست خود هستند، يعني روشها و فنون ارزيابي عملكرد مشخص و رسمي كه مبتني بر يك چارچوب تحليلي مشخص باشد و با استفاده از آن بتوان وضعيت عملكردي پاركهاي علم و فناوري را مورد سنجش قرار داد. در اين مقاله با استخراج ويژگيهاي پاركهاي علم و فناوري و نيز انواع سيستمهاي ارزيابي عملكرد و مؤلفههاي آن از ادبيات موجود، يك چارچوب ارزيابي عملكرد ارائه شده است كه شامل شش مؤلفه هويت و ساختار قانوني پارك، انتظارات ذينفعان اصلي، انتظارات از ذينفعان، تخصص و تعهد مديريت، برقراري تعامل با دانشگاهها، مؤسسات پژوهشي و صنايع و مأموريت و راهبردهاي واقعي پارك ميباشد كه اين مؤلفه اخير، در واقع بازتابي از مؤلفههاي پيشين خواهد بود و شاخصهاي عملكردي از آن استخراج ميشود. از اين چارچوب ميتوان در راستاي ارزيابي عملكرد پاركهاي علم و فناوري ايران و جهان استفاده نمود.
پرونده مقاله
جهان امروز، جهان پیشرفتهای عمده و عظیم در پدیدههاست که فناوری یکی از مهمترین عوامل تولید کالا و خدمات در آن محسوب میشود. انـتقال فناوری، فـراينـد پيچيده و دشـواري اسـت كـه بـدون مطالـعه و بــررسيهـاي لازم ممکن است منجر به هـدر رفتـن سرمـايــه، زمـان و تـضعيـف فناوری چکیده کامل
جهان امروز، جهان پیشرفتهای عمده و عظیم در پدیدههاست که فناوری یکی از مهمترین عوامل تولید کالا و خدمات در آن محسوب میشود. انـتقال فناوری، فـراينـد پيچيده و دشـواري اسـت كـه بـدون مطالـعه و بــررسيهـاي لازم ممکن است منجر به هـدر رفتـن سرمـايــه، زمـان و تـضعيـف فناوری گــردد. هدف این تحقیق ارائه یک چارچوب مناسب جهت بررسی عوامل مؤثر در انتقال فناوری بوده که با رویکرد مقایسات تطبیقی صورت پذیرفته است. از این رو ابتدا بهطور مختصر به تعریف انتقال فناوری پرداخته شده و بعد از آن مدلهای انتقال فناوری به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است. به دنبال آن برای درک بهتر موضوع نمونه مطالعات صورت گرفته در ایران ارائه شده است. یافتهها با استفاده از روش مقایسه دیدگاههای تئوریکی مختلف حاصل گردید و عوامل مؤثر بر انتقال فناوری در ده طبقه کلی آشنایی با بازار، تمایل و توانایی انتقالدهنده وگیرندهی فناوری، سطح خطرپذيري و عدماطمینان فناورانه، چرخهی عمر فناوری، تعاملات سازمانی، ماهیت فناوری، هدف از همکاری، عوامل اقتصادی و مالی، ویژگیهای دارنده فناوری (منبع) و فعالیتهای تحقیق و توسعه معرفی گردید. هر یک از این عوامل خود شامل شاخصهایی میشود که در سنجش مدلهای انتقال فناوری در تحقیقات آتی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت بر اساس چارچوب پیشنهادی و یافتههای تحقیق، پیشنهادهایی برای بهبود و موفقیت و اثربخشی پروژههای انتقال فناوری در ایران ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
به اعتقاد خبرگان دانشگاهی، علوم انسانی بستر تمامی علوم در هر کشوری است، لذا قبل از علوم فنی و علوم تجربی باید بستر توسعه توسط علوم انسانی فراهم شود. حرکت دانشگاههای آموزشمحور به سمت دانشگاههای کارآفرین محور، با ایده تبدیل تئوری به عمل و تجاریسازی دانش بوده که منجر ب چکیده کامل
به اعتقاد خبرگان دانشگاهی، علوم انسانی بستر تمامی علوم در هر کشوری است، لذا قبل از علوم فنی و علوم تجربی باید بستر توسعه توسط علوم انسانی فراهم شود. حرکت دانشگاههای آموزشمحور به سمت دانشگاههای کارآفرین محور، با ایده تبدیل تئوری به عمل و تجاریسازی دانش بوده که منجر به شکلگیری مراکز رشد و شرکتهای زایشی دانشگاهي گردیده است اما آنچه در این میان مغفول مانده مسأله جایگاه علوم انسانی در مراکز رشد و شرکتهای زایشی میباشد. این مقاله یک مطالعه کیفی بوده که ضمن بررسی ادبیات مراکز رشد و شرکتهای زایشی دانشگاهی، با مطالعه اسناد بانکهای اطلاعاتی و مصاحبه با خبرگانی از واحدهای پارک علم و فناوری (پارک علم و فناوری استان مازندران و پارک علم و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد) به روش تکنیک مصاحبه باز و عمیق، چالشها و مشکلات فراروي تجاريسازي تحقیقات علوم انسانی مورد بررسی پژوهشگران قرارگرفته است. با عنایت به اینکه پژوهشی که به صورت ویژه، تجاريسازي علوم انسانی را مورد بررسی قرارداده باشد، یافت نشد و مدلهای خاصی تاکنون مطرح نشده است، به جهت ویژگیهای خاص علوم انسانی و فناوریهای نرم به کمک نتایج مصاحبه و به منظور حرکت در دنیای پست- پست مدرن (فرا – فرانوگرایی) و بومیسازی علوم انسانی یک مدل مراکز رشد زایشی علوم انسانی دانشگاهی برای حرکت به سمت دانشگاههای نسل چهارم توسط محققان پیشنهاد میگردد.
پرونده مقاله