نگاه به علم و فناوری از منظر توسعه: بررسی رابطه نوآوری و نابرابری
محورهای موضوعی : نوآوري و خلاقيتپریسا ریاحی 1 * , محمد امین قانعی راد 2
1 - -
2 - -
کلید واژه: توسعه اقتصادی, توسعه انسانی, رویکرد قابلیت, نابرابری, نوآوری,
چکیده مقاله :
مفهوم توسعه در نزد سیاستگذاران بر خط مشی های انتخابی آنها تأثیر می گذارد. این در حالی است که توسعه، مفهومی هنجاری و ارزشی است و بر همین اساس، رویکردهای متفاوتی به آن وجود دارد. در رویکردهایی که در پی "بهبود اقتصاد ملی" هستند، علم کلید ثروت -اندوزی است. لذا سیاستگذار در سرمایه انسانی و اجتماعی به عنوان دارایی های با ارزش، سرمایه گذاری می کند. از آنجا که بنگاه های اقتصادی رشد و ثروت را ایجاد می کنند، سیاستگذاران موظفند شرایط عمل را برای بنگاه ها فراهم کنند. ادبیات این حوزه اشاره به وجود رابطه مثبت بین نوآوری و نابرابری دارد. با افزایش نوآوری، نابرابری افزایش می یابد، لیکن ثروت حاصل از آن را بعداً می توان برای کاهش نابرابری استفاده کرد. در مقابل، "رویکرد توسعه انسانی" از بهبود کیفیت زندگی انسانها صحبت کرده و از نوآوری به خاطر فقرا، با فقرا و توسط فقرا سخن می گوید. برخی نیز اهمیت آزادی را در توسعه مطرح کرده و "رویکرد قابلیت" را در پیش می گیرند. این رویکرد در مورد بهبود فرصت ها و شکوفایی استعدادهای انسانی، رفع نابرابری و دستیابی به عدالت سخن می گوید. انسان به شرط توانمندی و آزادی است که می تواند خلاق باشد. این نوشتار با توجه به پارادوکس موجود در رویکردهای چندگانه توسعه در خصوص رابطه نوآوری و نابرابری، به بررسی این ارتباط پرداخته و رابطه منفی بین نوآوری و نابرابری را نشان داده است. از آنجا که پایین بودن قابلیت های انسانی و اجتماعی، کاهش نوآوری و تشدید نابرابری ها در ابعاد مختلف مادی و انسانی را درپی خواهد داشت، تأکید این مقاله بر لزوم توجه بیشتر به ارتقاء قابلیت های انسانی در سیاستگذاری ها است.
Policy decisions are shaped by policy makers’ conceptualization of development. Development is a value based and normative concept, and accordingly, there are various approaches to it. Science is the key to the creation of wealth in a "national economic development approach". Therefore, policy makers invest on human and social capital as valuable assets. Firms are important because they could cause growth and wealth. According to the literature in this field, there is a positive correlation between innovation and inequality. It means that inequality will increase by increasing innovation. But the wealth derived from innovation can later be used to reduce that inequality. In contrast, the concern for "human development approach" is improving human quality of life, and speaks about Pro-poor, Para-poor, and Per-poor innovations. Some economists argue about development as freedom and improvement of people capabilities. The concern for "capability approach" is improving human opportunities, eliminating inequalities, and achieving justice. Freedom and capability are prerequisites for people creativity. Because of the paradoxes in different development approaches mentioned above, in this article the relationship between innovation and inequality is examined and a negative correlation is found. Less social and human capabilities has resulted in less innovation and more inequalities in various dimensions. Therefore, a greater emphasis on enhancing human capabilities is recommended in policy making efforts.