فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - رتبهبندی شاخصهای انتخاب تأمینکنندگان جهت برونسپاری خدمات در دانشگاه گیلان تحت شرایط عدماطمینان
مصطفی ابراهیم پور ازبری عاطفه عبدالهی محسن اکبری کرامت غلامیاز مسألههای محوری که توجهات حوزههای متفاوت کسب و کار رقابتی نوین را به خود اختصاص داده است میتوان به ادغام عمودی یا همان تصمیم برونسپاری خدمات و اجرای آن توسط خود سازمان اشاره کرد. اهمیت این مسأله به حدی است که بسیاری از نویسندگان از تئوری هزینه مبادله، تکنینکهای ت چکیده کاملاز مسألههای محوری که توجهات حوزههای متفاوت کسب و کار رقابتی نوین را به خود اختصاص داده است میتوان به ادغام عمودی یا همان تصمیم برونسپاری خدمات و اجرای آن توسط خود سازمان اشاره کرد. اهمیت این مسأله به حدی است که بسیاری از نویسندگان از تئوری هزینه مبادله، تکنینکهای تصمیمگیری چندمعیاره و بکارگیری مدلهای هیبریدی تصمیمگیری برای تصمیمگیری درست در این زمینه استفاده کردند تا میزان هزینههای صرفشده توسط سازمان را به گونهای مطلوب به حداقل برسانند و همچنین در دستیابی به راهبردهای پایهای و راهبردی سازمان سهمی داشته باشند و از طرفی به حفظ مزیت رقابتی سازمانها در بلندمدت کمک کنند. مقاله حاضر در پی تدوین راهبرد انتخابی دانشگاه گیلان بهعنوان یک سازمان دولتی جهت دستیابی به اهداف تعریف شده در انتخاب تأمینکننده میباشد. پژوهش انجامشده از نوع هدف کاربردی، از حیث روش، توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا ضمن مرور مطالعاتی که در گذشته صورت گرفته اقدام به مصاحبه با خبرگان حوزه پژوهشی نمودیم، نتایج مطالعات و مصاحبههای صورت گرفته نشان داد که معیارهای ارزیابی خدمات جهت برونسپاری به 7 معیار اصلی و 24 معیار فرعی تقسیمبندی میشوند؛ در ادامه با بکارگیری رویکردی ترکیبی از F-TOPSIS و F-VIKOR معیارهای اصلی شناساییشده را رتبهبندی کرده و زیرمعیارهایی که امکان بهبود مؤثرتر هر کدام از معیارهای اصلی فراهم میآورد را شناسایی نمودیم. نتایج این پژوهش نشان داد معیارهای اصلی که دانشگاه گیلان تواند هنگام گزینش تأمینکننده مناسب جهت برونسپاری خدمات میتوانند بر آنها تمرکز کنند به ترتیب کیفیت خدمات، انعطافپذیری و تحویل است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - دانشگاه کارآفرین؛ اهرمی در مسیر توسعه پایدار
حسین صمدی میارکلائی حمزه صمدیامروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ ن چکیده کاملامروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ نوآوري و ادراك جديد از دانشگاه است؛ يعني نهادي كه عامل توسعه، انتقال دانش و فناوري، و منبع اختراعات خلاقانه بهشمار ميرود، و از لحاظ اقتصادي باصرفه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی مدل دانشگاه کارآفرین در جهت دستیابی به توسعهپایدار، در دانشگاههای استان مازندران به اجرا درآمده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی بهشمار میرود. ابتدا پس از بررسی ادبیات نظری و انجام مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه اولیهای طراحی و شاخصهای اساسی مدل دانشگاه کارآفرین استخراج شد. سپس به کمک تکنیک دیمتل فازی، روابط علّی میان متغیرها بررسی و در نهایت جهت طراحی الگو ساختاری تحقیق از رهیافت مدلسازی ـ ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتلفازی (FDISM) استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی پنج متغیر نقش علّی و پنج متغیر نیز نقش معلولی دارند، یافتههای تکنیک وزندهی فازی نشان داد، از میان شاخصهای مورد بررسی، شاخص چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه دارای بیشترین وزن و اهمیت است. همچنین رهیافت FDISM نشان داد که متغیرها در هفت سطح طبقهبندی شدند، که در این بین متغیر چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه، رهبری در دانشگاه و ساختار و طرح سازمانی در دانشگاه بهعنوان عوامل زیربنایی و داراي قدرت نفوذ بیشتری هستند. دانشگاه کارآفرین بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت توسعة اقتصادی و اجتماعی جوامع را بر عهده دارد. توسعه و تمرکز بر شاخصها و ویژگیهای دانشگاه جهت کارآفرینی، میتواند دانشگاههای سنتی را به دانشگاههای کارآفرین و در مسیر توسعهپایدار تبدیل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - نقش پیشبینیکننده ابعاد سیستم مدیریت اطلاعات بر افزایش بهرهوری شرکتهای مهندسی تجهیزات برق و الکترونیک
محمدرضا زاهدی مینا حاجیلو میثم امیریکیاامروزه پیشرفت در زمینه بهرهوری و افزایش عملکرد در تمامی کشورهای جهان یک مسأله مهم پیش روی هر سازمان است. تلاش برای بهبود عملکرد و بهرهوری، تلاش برای زندگی بهتر افراد جامعه است، از اینرو جهان از نظر پیشرفت در مدیریت بهرهوری به دو دسته تقسیم میگردد یعنی کشورهایی که س چکیده کاملامروزه پیشرفت در زمینه بهرهوری و افزایش عملکرد در تمامی کشورهای جهان یک مسأله مهم پیش روی هر سازمان است. تلاش برای بهبود عملکرد و بهرهوری، تلاش برای زندگی بهتر افراد جامعه است، از اینرو جهان از نظر پیشرفت در مدیریت بهرهوری به دو دسته تقسیم میگردد یعنی کشورهایی که سرعت پیشرفتشان در مدیریت بهرهوری زیاد و یا کم است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سیستمهای مدیریت اطلاعات با پنج بُعد در بهرهوری شرکتهای حوزه صنعت برق است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسانی است که در شرکتهای حوزه تجهیزات برق و الکترونیک به نحوی با سیستمهای مدیریت اطلاعات در ارتباط هستند. بنابراین پرسشنامههای محققساخته بهرهوری و سیستمهای مدیریت اطلاعات میان 4۰ نفر از آنها توزیع گردید و پس از تکمیل پرسشنامهها برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده وارد نرمافزار SPSS گردید و تحلیل یافتهها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که هر چه از سیستمهای مدیریت اطلاعات استفاده شود بهرهوری نیز افزایش مییابد و این ارتباط از طریق ضریب همبستگی پیرسون بود. همچنین از میان ابعاد سیستمهای مدیریت اطلاعات به ترتیب افزایش صحت و اعتبار در تبادل اطلاعات، افزایش سرعت پردازش و کنترل، افزایش سرعت ذخیره و بازیابی اطلاعات، کاهش هزینههای سازمانی، حفظ امنیت اطلاعات و دادهها سهم معناداری در پیشبینی بهرهوری کارکنان شرکت برق داشتهاند. در کل نتایج این پژوهش نشاندهنده اهمیت توجه به سیستمهای مدیریت اطلاعات در افزایش بهرهوری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - نقش فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمان در دستیابی به اهداف توسعهپایدار در زمینه طراحی معماری
محمدحسین عزیزی بابانی افسانه زرکش محمدرضا بمانیانمعضلات زیستمحیطی در کنار نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از گونههای نامتوازن توسعه که عمدتاً رهآورد انقلاب صنعتی هستند منجر به تشدید ظهور جنبشها و نظریاتی در نیمه دوم قرن بیستم با هدف دستیابی به توسعهای متوازن در زمینههای مختلف گردید که در این خصوص میتوان به چکیده کاملمعضلات زیستمحیطی در کنار نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از گونههای نامتوازن توسعه که عمدتاً رهآورد انقلاب صنعتی هستند منجر به تشدید ظهور جنبشها و نظریاتی در نیمه دوم قرن بیستم با هدف دستیابی به توسعهای متوازن در زمینههای مختلف گردید که در این خصوص میتوان به نظریه توسعهپایدار اشاره نمود. دستیابی به اهداف توسعهپایدار در حیطه معماری مستلزم توجه به تمامی ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است. بررسیهای انجامشده گواه آن است که معماری پایدار و بویژه جنبشهای متأخرتر مرتبط با آن که در حوزههای طراحی و ساخت از فناوریهای نوین بهره میبرند متناسب با چنین اهدافی هستند. در این میان فناوریهای طراحی رایانهای بهعنوان ابزاری تأثیرگذار در جهت تأمین اهداف پایداری به ایفای نقش پرداختهاند. در این پژوهش به بررسی میزان تأثیرگذاری کاربست فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) در مراحل مختلف فرایند طراحی در جهت دستیابی به اهداف پایداری پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. در این راستا شاخصهای مربوط به کاربست BIM در تأمین پایداری از منابع کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان و مطالعه نمونههای موردی که شامل ساختمانهای پایداری است که فرایند طراحی آنها بر پایه BIM بوده، استخراج گشتهاند. و با انجام تحلیل سلسله مراتبی بر مبنای معیارهای بدستآمده از مبانی نظری این نتیجه بدست آمده که عمده تأثیرگذاری BIM در راستای دستیابی به پایداری بواسطه امکان استفاده از تحلیلهای دینامیک در مراحل اولیه طراحی بهویژه تهیه طرح مفهومی و همچنین بسترسازی جهت برقراری تعاملات مؤثر میان مهندسین و سایر ذینفعان بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - استخراج و تدوین معیارهای ارزیابی شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در مراکز رشد فناوری براساس مدل BSC
ایمان شریعت رضا قنبری سید موسی سیادتی سعید صدیقپارکهای علم و فناوری و مراکز رشد بهعنوان متولی اصلی توسعه فضای کسب و کار در منطقه موظف هستند با اعطای حمایتهای هدفدار، کارآفرینان را در راهاندازی و تقویت واحدهای فناور تولیدی یاری کنند و رونق اقتصادی را در جامعه رقم بزنند. برای بهبود تأثیر این حمایتها، پارکها و مر چکیده کاملپارکهای علم و فناوری و مراکز رشد بهعنوان متولی اصلی توسعه فضای کسب و کار در منطقه موظف هستند با اعطای حمایتهای هدفدار، کارآفرینان را در راهاندازی و تقویت واحدهای فناور تولیدی یاری کنند و رونق اقتصادی را در جامعه رقم بزنند. برای بهبود تأثیر این حمایتها، پارکها و مراکز رشد به صورت دورهای فعالیتهای واحدهای فناور زیرمجموعه خود را ارزیابی میکنند و پس از شناسایی نقاط قوت و ضعف، خدمات را متناسب با نیاز هر شرکت ارایه میدهند. اما پاسخ به این سؤال ضروری است که سیستم ارزیابی باید شامل چه شاخصهایی باشد که بتواند تصویر واضحتر و جامعتری از وضعیت شرکت بازتاب دهد و نیازهای اساسی تمامی شرکتها را به درستی برای مدیر مرکز رشد به نمایش بگذارد. لذا، در این تحقیق پس از بررسی سیستمهای رایج ارزیابی عملکرد، سیستم کارتهای امتیازی متوازن (BSCs) به دلیل سازگاری بیشتر با مدل شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) مستقر در پارکها و مراکز رشد بهعنوان پایهی مدل پیشنهادی استفاده شده است. سپس براساس تجربه 17 سالهی پارک علم و فناوری خراسان در راهبری صنایع منطقه و همچنین نظرات خبرگان در دیگر مراکز رشد استان، تعداد 86 شاخص مؤثر در ارزیابی SMEها شناسایی و با استفاده از آزمون فریدمن رتبهبندی شدند. جامعه آماري این پژوهش پارك علم و فناوري خراسان در سال 1399 بوده و دادههاى مورد نياز با استفاده از پرسشنامه جمعآورى گرديده است. نتایج نشان داد منظر "مالی" نسبت به سه منظر دیگر سیستم BSC بیشترین اهمیت را دارد و گزارههای "تحقیقات بازار" و "توانمندی و تخصص مدیرعامل" به ترتیب مهمترین شاخص و زیرشاخص بشمار میآیند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تجزیه و تحلیل نحوه همکاری شرکتهای نوپا (استارتاپ) با شرکتهای بزرگ
مجتبی ناهید محمد حسن مقدسیدر حال حاضر نوآوری مستلزم بهدست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکتها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوریها میباشد. شرکتهای بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، میبایست در بکارگیری نوآوری در بخشهای مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباق چکیده کاملدر حال حاضر نوآوری مستلزم بهدست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکتها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوریها میباشد. شرکتهای بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، میبایست در بکارگیری نوآوری در بخشهای مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباقپذیری خصوصاً در مورد معرفی مدل نوآوری از اهمیت زیادی برخوردار است. میتوان اینگونه فرض کرد که همکاری بین نهادها در مراحل مختلف توسعه کسبوکار اهمیت روزافزونی دارد و شرکتهای بزرگ مایل به تعامل با شرکتهای نوپا (استارتاپ) هستند. این تعامل به شرکتهای نوپا این امکان را میدهد تا بر مشکلاتی که در مراحل اولیه توسعه ظاهر میشوند، غلبه کنند و در طرف دیگر ورود نوآوری برای شرکتهای بزرگ موجب افزایش رقابتپذیری در قیاس با سایر شرکتها و در نتیجه افزایش سهم بازار آنها میگردد. هدف از این مقاله، تجزیهوتحلیل روشهای همکاری بین شرکتهای بزرگ و شرکتهای نوپا، بهخصوص برای بررسی نیازهای نوآوری در اقتصاد است. برای این مهم از روش تحقیق کتابخانهای ساختاریافته و مطالعه عمیق ادبیات موجود در مقالات و کتب مرتبط استفاده شده است. این همکاری میتواند اشکال مختلفی داشته باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته که مربوط به فعالیتهای شتابدهنده کسبوکار، خلق مشترک، برندسازی مشترک، تصاحب شرکت، خرید- استخدام و نوآوری باز میباشد. در نهایت با بررسی از هریک از این روشهای همکاری نتیجه گرفتیم که همکاری به هر روشی میتواند برای هر دو طرف بسیار مفید بوده و نکات مهمی وجود دارد که میبایست از پیش و در حین همکاری مورد توجه قرار گیرند تا در نهایت هر دو شرکت از رابطه ایجادشده بهرهمند گردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - نقش صادرات و مدیریت تحول بر چابکی با توجه به نقش میانجی مدیریت دانش با رویکرد تحلیل مؤلفههاي اصلی (PCA) در شرکت فولاد خوزستان
محمد صادق سبط الشیخ انصاری سارا هوشمندی مجید طولابیدنیاي کنونی، جهان تغییر و تحول و دگرگونیهاست با توجه به جایگاه ویژه صنعت فولاد در ایران و سراسر دنیا، نیاز است به منظور رشد فولاد خوزستان گسترش صادرات در اولویت سازمان قرار گیرد. در راستای برآوردهسازی اولویتهای سازمان نیاز است که برای ایجاد چابکی سازمانی گام برداشته چکیده کاملدنیاي کنونی، جهان تغییر و تحول و دگرگونیهاست با توجه به جایگاه ویژه صنعت فولاد در ایران و سراسر دنیا، نیاز است به منظور رشد فولاد خوزستان گسترش صادرات در اولویت سازمان قرار گیرد. در راستای برآوردهسازی اولویتهای سازمان نیاز است که برای ایجاد چابکی سازمانی گام برداشته شود زیرا تحولات جهانی با سرعت و پیشرفت چشمگیری مواجه است و اگر فولاد خوزستان از این تحولات عقب بماند نمیتواند محصولات خود را در بازارهای خارجی به خوبی ارائه دهد. بنابراین با تکیه بر دانشآفرینی و آموزش پرسنل، در تغییرات پرسرعت در بازار رقابت و تقاضای مشتریان از رقبا پیشی خواهد گرفت. در این پژوهش سعی شده، تأثیر صادرات و مدیریت تحول بر چابکی سازمان با توجه به نقش میانجی مدیریت دانش با رویکرد تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) مورد نقد و بررسی قرار بگیرید. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شرکت فولاد خوزستان که 389 نفر میباشد. که همگی از اول فروردین 1398 تا اول اردیبهشت 1399 مشغول بهکار میباشند. در این پژوهش برای تعیین اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1960) 300 نفر در نظر گرفته شده است. برای تأیید روایی ابزار اندازهگیری از سه نوع روایی ارزیابی استفاده شده، روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگر. روش گردآوری اطلاعات پژوهش روشهای کتابخانهای و پیمایشی )میدانی) میباشد. در پژوهش حاضر برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از SPSS و معادلات ساختاری بهره گرفته است. که تمام فرضیات تحقیق مورد تأیید و پیشنهاداتی مبتنی بر فرضیات ارائه شد. پرونده مقاله