با توجه به توسعه روزافزون اقامتگاههای بومگردی در كشور و همچنین نقش آنها در توسعه گردشگری پایدار، به نظر میرسد هنوز مدل کسب و کار جامع و پایداری برای این نهاد اقتصادی - اجتماعی معرفی نشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر پایداری اقامتگاههای بومگر چکیده کامل
با توجه به توسعه روزافزون اقامتگاههای بومگردی در كشور و همچنین نقش آنها در توسعه گردشگری پایدار، به نظر میرسد هنوز مدل کسب و کار جامع و پایداری برای این نهاد اقتصادی - اجتماعی معرفی نشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر پایداری اقامتگاههای بومگردی و پیشنهاد مدل کسب و کار پایدار براساس دانش خبرگان دانشگاهی و مدیران این کسب و کارهاست. روششناسی پژوهش این مقاله از نوع كیفى است و از تحلیل مضمون با رویكرد قیاسى و روش توصیفى- استنتاجى استفاده شده است، داده مورد نیاز از طریق تحلیل محتوای مصاحبه با خبرگان تأمین شده است. جامعه پژوهش مدیران اقامتگاههای بومگردی موفق و اساتید دانشگاهی مطلع و صاحبنظران حوزه کارآفرینی و گردشگری کشور بوده است. براى انتخاب نمونه از روش نمونهگیرى هدفمند قضاوتی استفاده شد و مصاحبهها تا حد اشباع نظری ادامه یافته است. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته و همچنین نتایج بر اساس مضمونهاى بدست آمده از تحلیل محتوای متون مصاحبه بوده است. براساس یافتههای نگاشتشده در مدل کسب و کار پایدار اقامتگاههای بومگردی پیشنهادی لازم است برای هر سه بعد اقتصاد، اجتماع و محیطزیست، یکپارچگی، جامعیت و اهمیت همزمان قائل شد تا از پایداری و بقای بلندمدت برخوردار گردند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، پایداری کسب و کارهای نوین و اقامتگاههای بومگردی در گرو اتخاذ سبد درآمدی متنوع و تلاش برای خلق ارزش در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیطزیستی و به عبارتی توجه و اهمیت به سود، مردم و زمین است.
پرونده مقاله
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این چکیده کامل
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این روشهای نوین «فن بازیوارسازی» در آموزش است. مقاله حاضر ضمن توجه به مزایای بازیوارسازی در آموزش به بررسی جایگاه این فن در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما براساس چارچوب پژوهش سرجیوجیمنز میپردازد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع اکتشافی و دادههای پژوهش براساس مشاهده هفت دوره آموزش الکترونیکی (از آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما) و مصاحبه با ده نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان اداره کل آموزش سازمان صدا و سیما گردآوری و نهایتاً براساس کدگذاری سه مرحلهای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی) تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما عناصر بازیوارسازی به صورت آگاهانه و هدفمند استفاده نمیشود و بازیوارسازی در آموزشهای سازمان جایگاه مناسبی ندارد. ولی چنانچه طراحی مناسبی در این خصوص صورت گیرد، زمینهها و انگیزههای لازم برای بهبود آموزشهای ضمن خدمت کاملاً مهیا است.
پرونده مقاله
با افزایش اقبال به اقتصاد دانش بنیان، در سالهای اخیر شاهد رشد کمی و کیفی انواع رویدادهای فناورانه از قبیل استارت آپ ویکند، الکامپ، فیناپ و مانند در سالهای اخیر هستیم. رویدادهای فناورانه در راستای کمک به تاسیس و توسعه کسب و کارهای نوپا انجام می گردند. علیهذا این رویدادها چکیده کامل
با افزایش اقبال به اقتصاد دانش بنیان، در سالهای اخیر شاهد رشد کمی و کیفی انواع رویدادهای فناورانه از قبیل استارت آپ ویکند، الکامپ، فیناپ و مانند در سالهای اخیر هستیم. رویدادهای فناورانه در راستای کمک به تاسیس و توسعه کسب و کارهای نوپا انجام می گردند. علیهذا این رویدادها هزینه و زمان قابل توجهی را به خود اختصاص می دهند در حالیکه به نظر می رسد کارآیی این رویدادها مورد بررسی دقیقی قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی شرکت در این رویدادها در تاسیس و رشد کسب و کارهای نوپا بوده است. در این راستا با انجام یک پژوهش کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بر روی 8 شرکت مستقر در پارک علم و فناوری استان خراسان شمالی، به پنج تم اصلی رسیدیم. عوامل اصلی موثر بر کارآیی رویدادها از نظر مصاحبه شوندگان عبارت بود از کیفیت برگزاری رویداد (استفاده از متخصصین کسب و کار و افراد مهم در این رشته)، پیگیری برگزار کنندگان (کمک به پرورش ایده های برتر، کمک به تیم سازی و معرفی به مراکز رشد)، انگیزش شرکت کنندگان (افزایش انگیزه شرکت کنندگان در رویداد به منظور آغاز یک کسب و کار نوپا یا تقویت آن)، ارتباطات توسعه ای (تقویت شبکه سازی) و اصلاح تیم اولیه (اضافه شدن افرای با تخصص های مورد نیاز کسب و کار). در مجموع این پژوهش نشان داد رویدادهای فناورانه برگزار شده به شرط تامین کیفیت مورد نیاز روی تاسیس و رشد کسب و کار های نوپا تاثیرگذارند.
پرونده مقاله
صنعت پوشاک یکی از صنایع مهم و رو به رشد در کشور است که جا دارد علاوه بر بازار داخلی در بازارهای صادراتی نیز رشد پیدا کند. همچنین ارزيابي عملکرد يک ابزار حياتي براي دستيابي به بهبودهاي اساسي در صنعت بوده و در مدیریت منابع سازمانی حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر در چکیده کامل
صنعت پوشاک یکی از صنایع مهم و رو به رشد در کشور است که جا دارد علاوه بر بازار داخلی در بازارهای صادراتی نیز رشد پیدا کند. همچنین ارزيابي عملکرد يک ابزار حياتي براي دستيابي به بهبودهاي اساسي در صنعت بوده و در مدیریت منابع سازمانی حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است تا ضمن یافتن عوامل مهم و تأثیرگذار در صنعت پوشاک، ارتباط بین این عوامل و ارجحیت آنها نسبت به هم را مشخص نماید. برای این کار ابتدا 35 عامل توسط مرور ادبیات استخراج شد و با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان، این عوامل پالایش شد و براساس روش فریدمن 16 عامل بهعنوان عوامل اصلی شناسایی گردید. سپس بهوسیلهی روش ISM روابط علی و معلولی و میزان اهمیت عوامل معین شد. در پایان با استفاده از تحلیل MICMAC قدرت نفوذ و وابستگی عوامل مشخص گردید. مدل ISM نشان داد که عوامل "کیفیت طراحی"، "برنامهریزی" و "آموزش کاربردی در جهت افزایش صادرات" بیشترین تأثیرگذاری را دارند و بهمانند زیربنا برای مدل عمل میکنند و همچنین عوامل "معرفی محصول جدید"، "ارتقای برند"، "افزایش سطح سفارشیسازی"، "بازاریابی"، "حضور مؤثر در بازارهای بینالمللی" و "تأمین مالی" در بالاترین سطح مدل قرار گرفتهاند و از عوامل دیگر تأثیر میپذیرند. تحلیل MICMAC نشان داد که "کیفیت طراحی"، "کیفیت انطباق"، "برنامهریزی" و "آموزش کاربردی در جهت افزایش صادرات"؛ دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی کم هستند؛ در نتیجه این عوامل، در صنعت پوشاک با رویکرد صادراتی محرک و برانگیزنده به شمار میروند و باید در اولویت سازمان قرار گیرند.
پرونده مقاله
در سالهاي اخیر، اندازه دادهها در جهان به طور چشمگیري به صورت نمایی به چندین برابر افزایش پیدا کرده است. بانکها نیز در فرایندهای خود مقادیر زیادی داده ایجاد و گاه هزینههای گزافی برای جمعآوری و نگهداری آنها صرف میکنند. برخی از کارشناسان صنعت بانکی رشد هفت برابری حج چکیده کامل
در سالهاي اخیر، اندازه دادهها در جهان به طور چشمگیري به صورت نمایی به چندین برابر افزایش پیدا کرده است. بانکها نیز در فرایندهای خود مقادیر زیادی داده ایجاد و گاه هزینههای گزافی برای جمعآوری و نگهداری آنها صرف میکنند. برخی از کارشناسان صنعت بانکی رشد هفت برابری حجم موجود دادهها را تا سال ۲۰۲۰ برآورد میکنند. امروزه فناوری کلانداده به عنوان راهحلی برای بهرهبرداری و استفاده این حجم از اطلاعات مطرح است. اما بررسی و پردازش دادههای بزرگ و نیز بررسی اثربخشی به کارگیری آن در حوزه بانکداری به عنوان یک چالش تلقی میگردد. از این رو، در این تحقیق به بررسی نقش مدیریت کلان داده در بهبود تصمیم گیری سازمان های بانکی (مطالعه موردی بانک سپه) پرداخته شد. بدین منظور جامعه آماری این تحقیق شامل 130 نفر از کلیه کارشناسان بخش اداره فناوری اطلاعات بانک سپه میباشد که به دلیل محدودیت جامعه آماری نمونهگیری صورت نگرفت. پرسشنامههای استاندارد مدیریت کلان داده 20 گویهای، پرسشنامه توانمندسازی بهبود تصمیمگیری 22 گویهای و پرسشنامه کیفیت تصمیمگیری10 گویهای با استناد بر تحقیقات شمیم و همکاران (2019)، بعد از بومیسازی مبنای تحقیق قرار گرفت. نتایج توصیفی و استنباطی دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار 19SPSS وPLS ، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن بوده است که فرهنگ سازمانی با ضریب 0.446 بیشترین رابطه مثبت و معناداری را بر توانمندسازی دارد. همچنین توانمندسازی رابطه مثبت و معنادار با ضریب 0.645 با اثربخشی تصمیم گیری و ضریب 0.884 با کارایی تصمیمگیری دارد.
پرونده مقاله
عصر حاضر، عصر دانش و فناوری است. بنابراین شرکت هایی موفق هستند که با استفاده از فعالیت های تحقیق و توسعه در زمینه های فنی و اقتصادی و با شناخت شرایط بومی در صدد تدوین راهبرد توسعه محصولات جدید باشند. هدف این پژوهش، ارائه مدل مفهومی فعالیت های تحقیق و توسعه بومی در توسعه چکیده کامل
عصر حاضر، عصر دانش و فناوری است. بنابراین شرکت هایی موفق هستند که با استفاده از فعالیت های تحقیق و توسعه در زمینه های فنی و اقتصادی و با شناخت شرایط بومی در صدد تدوین راهبرد توسعه محصولات جدید باشند. هدف این پژوهش، ارائه مدل مفهومی فعالیت های تحقیق و توسعه بومی در توسعه محصول جدید در صنایع لبنی می باشد. این پژوهش از نظر نتیجه، یک تحقیق کاربردی و از نظر هدف تحقیق اکتشافی می باشد. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر تئوری داده بنیاد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته با 18 نفر از مدیران و خبرگان حوزه تحقیق و توسعه صنایع لبنی می باشد. نمونه گیری با دو روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انجام شد. نتایج در مورد شرایط علی، روندهای درون سازمانی و برون سازمانی می باشد. پدیده اصلی این پژوهش، بومی سازی فعالیت های تحقیق و توسعه می باشد. عوامل مداخله گر شامل قابلیت های سازمانی، عوامل قانونی، پتانسیل و نگرش مدیریت و تغییرات محیط عمومی می باشد. بستر پژوهش، ساختار ایده و محصول، ساختار بازار و صنعت، بینش و رویکرد مصرف کننده و پایگاه نهادی تحقیق و توسعه است. راهبرد ها شامل ایجاد دانش تحقیق و توسعه، مقابله با ضعف آموزش و منابع انسانی، منابع مالی، مکانیزم های مواجهه با ریسک، مکانیزم های رقابتی، مقابله با ضعف نهادی و مشتری محوری می باشد. در انتها پیامدها شامل بهبود شاخص مالی شرکت، ارائه محصول جدید به بازار، بهبود موقعیت و بهره وری، صادرات و ارتقا دانش بومی و مهارت ها می باشد.
پرونده مقاله
در طول سه دهه گذشته، پژوهشها بر این موضوع متمرکز بودهاست که کشورهای متأخر چگونه و تحت چه شرایطی توانستهاند به تولیدکنندگان اصلی فناوریهای جدید همچون انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل شوند و در این حوزه فرارسی فناورانه نمایند. این موضوع برای کشورهای در حال توسعه از آن جهت مو چکیده کامل
در طول سه دهه گذشته، پژوهشها بر این موضوع متمرکز بودهاست که کشورهای متأخر چگونه و تحت چه شرایطی توانستهاند به تولیدکنندگان اصلی فناوریهای جدید همچون انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل شوند و در این حوزه فرارسی فناورانه نمایند. این موضوع برای کشورهای در حال توسعه از آن جهت مورد تاکید است که از سویی بیشترین رشد تقاضای انرژی در سالهای آینده در این کشورها خواهد بود و از سوی دیگر پنجره فرصت سبزی است تا سایر کشورهای در حالتوسعه بتوانند با در نظر گرفتن آن به درسآموزی و یادگیری پرداخته و در جهت فرارسی در این حوزهها تلاش نمایند. در این پژوهش سعی شدهاست تا فرارسی فناورانه از طریق تحلیل ساختار و تکامل شبکه نوآوری حوزه انرژی خورشیدی با استفاده از تحلیل استنادات پتنت بررسی شود. بدین منظور پتنتهای این حوزه از پایگاه نوآوری دِرونت و در بازه زمانی سال 1980 تا 2017 استخراج و پاکسازی شد. سپس شبکه استنادات تشکیل و با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی ساختار کلی شبکه و ویژگیهای سطح کشور بررسی شد. نتایج نشان داد که کشورهایی که از طرفی به مرور ظرفیت جذب خود را از طریق پیوستن به شبکه جهانی نوآوری و حرکت در خط سیر فناوریهای کشورهای پیشرو از طریق افزایش استنادات به پتنتهای این کشورها، افزایش دادند و از طرفی دیگر پتنتهای باکیفیتی در حوزههای جدید ثبت کردهاند، مورد استناد روزافزون سایر کشورها قرار گرفته و موفق شدند در شبکه جایگاه ویژهای به عنوان واسط و میانجی انتقال و اشاعه فناوری پیدا کنند و موفق به فرارسی فناورانه شوند.
پرونده مقاله