پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع انتقال فناوری از طریق جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنعت پتروشیمی کشور به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان مدیریتی و دانشگا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع انتقال فناوری از طریق جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنعت پتروشیمی کشور به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان مدیریتی و دانشگاهی در صنعت پتروشیمی بودند در فرایند انتخاب این گروه خبره، از روش "نمونه برداری قضاوتی" استفاده شد. بر همین اساس نیز، گروهی 35 نفره از خبرگان انتخاب و در تحقیق مشارکت داده شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامههایی بود که بنا به اهداف مختلف طراحی گردید ودر میان جامعه آماری مورد نظر توزیع شد. گفتنی است پرسشنامه اول با هدف شناسایی موانع و بصورت باز طراحی گردید، پرسشنامه دوم با غربالگری و دسته بندی موانع شناسایی شده به صورت بسته و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم شد، و نهایتاً پرسشنامه سوم با هدف تعیین اوزان و رتبه هر یک از موانع و بصورت مقایسات زوجی طراحی گردید. بعد از توزیع و جمع آوری داده ها، انجام تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار های اس.پی.اس.اس، متلب و اکسل در دستور کار قرار گرفت. در این فرایند، آنالیزهایی همچون آزمون تی (t)، آزمون کولموگراف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی اکتشافی، و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به انجام رسید. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 3 مانع اصلی (موانع مربوطه به کشور میزبان، موانع مربوط به کشور میهمان، موانع مربوط به فناوری) و 20 مانع فرعی گردید و رتبه آنها تعیین شد.
پرونده مقاله
در این مقاله، به بررسی تطبیقی تاریخچه و رویکردهای مختلف اقتصاد دانشبنیان بهعنوان مفهومی تأثیرگذار در ارتقای تابآوری ملی و توسعهپایدار، در ایران و چند کشور منتخب (از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه) پرداخته شده است. در این راستا، ضمن مقایسه سیاستگذاری در کشورهای چکیده کامل
در این مقاله، به بررسی تطبیقی تاریخچه و رویکردهای مختلف اقتصاد دانشبنیان بهعنوان مفهومی تأثیرگذار در ارتقای تابآوری ملی و توسعهپایدار، در ایران و چند کشور منتخب (از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه) پرداخته شده است. در این راستا، ضمن مقایسه سیاستگذاری در کشورهای مختلف در جهت استقرار اقتصاد دانشبنیان، درسآموختههایی برای ایران بهجهت نیل به اقتصاد مبتنی بر دانش ارائه شود. از مهمترین نکاتی که از مطالعه کشورها بهعنوان نقاط تمرکز مشترک استخراج گردید، خاص و بعضاً منحصر به فردبودن سیاستهای توسعه اقتصاد دانشبنیان در هر کشور با توجه به شرایط زمینهای صنعتی و فناورانه هر کشور (سرمایهگذاری هدفمند در اقتصاد در کشورهایی نظیر هند و ترکیه در مقابل هماهنگی میان بازیگران اصلی صنعتی، علمی، فناورانه در توسعۀ اقتصادی فنلاند) است. بر این اساس سیاستهایی که در یک کشور در حال توسعه و یا توسعهیافته موجب توسعه اقتصاد دانشبنیان شده است، الزاماً در دیگر کشورها منجر به نتایج مشابه نمیشوند. نکته بعدی لزوم توجه به این مسأله میباشد که اقتصاد دانشبنیان فقط به حوزه فناوریهای پیشرفته اختصاص ندارد و عامل اصلی نیل به اقتصاد دانشبنیان، علاوه بر فناوریهای پیشرفته، توجه به نوآوری بهعنوان محور افزایش بهرهوری فعالیتهای اقتصادی و ارتقاي رقابتپذیری است که میتواند طیف وسیعی از فعالیتهای با فناوری پایین و متوسط را نیز شامل شود. به علاوه، هماهنگی بین بازیگران، مخصوصاً سیاستگذاران و بازیگران دولتی در سطوح عالی الزامی کلیدی در راستای تحقق اقتصاد دانشبنیان در سطح ملی محسوب میشود.
پرونده مقاله
عوامل حیاتی موفقیت در هر کسب و کار، شمار محدودی از حوزههایی هستند که نتایج رضایتبخش در آن حوزهها، عملکرد رقابتی موفقیتآمیز را برای سازمانها تضمین نماید. در واقع عوامل حیاتی موفقیت گلوگاههای هر سازمان در دستیابی به منافع راهبردی هستند. نقاط قوت و شایستگی کلیدی و نق چکیده کامل
عوامل حیاتی موفقیت در هر کسب و کار، شمار محدودی از حوزههایی هستند که نتایج رضایتبخش در آن حوزهها، عملکرد رقابتی موفقیتآمیز را برای سازمانها تضمین نماید. در واقع عوامل حیاتی موفقیت گلوگاههای هر سازمان در دستیابی به منافع راهبردی هستند. نقاط قوت و شایستگی کلیدی و نقاط ضعف در این حوزهها بهعنوان گلوگاه شناخته میشود. در این مقاله روشی براساس تحلیل تم معرفی میگردد که براساس آن عوامل حیاتی موفقیت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و همچنین عوامل حیاتی موفقیت مناطق شناسایی و تدوین شده است. سپس طی طراحی سیستم مدیریت عملکرد سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و در پی آن نیاز به طراحی شاخصهای کلیدی عملکرد و نتیجه، عوامل حیاتی موفقیت بهعنوان منابعی برای استخراج این شاخصها، مورد توجه محققین این سیستم مدیریتی قرار گرفت. طی نتایج بهدست آمده عوامل اجرای برنامههای خلاقانه و اثربخش، تحدید مأموریت و اهداف فرهنگی سازمان، برخورداری از سیستم منابع انسانی و سیستم پاداش، شناخت نیازهای فرهنگی هنری مردم شهر تهران، بهرهوری عناصر داخلی، افزایش میزان نفوذ در مردم شهر تهران و رضایتمندی مخاطبان بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شناسایی شد و در انتها نیز برای تحلیل روابط میان عوامل حیاتی از روش دیمتل فازی بهره برده شد.
پرونده مقاله
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای چکیده کامل
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای انجام نوآوری، بحث تأمین مالی میباشد و از آنجاییکه دولتهای سراسر جهان برنامههایی برای حمایت از نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط و دانشبنیان دارند، هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیر حمایتهای مالی دولت بر نوآوری شرکتهای دانشبنیان میباشد. برای تحلیل این موضوع از دادههای پیمایش نوآوری ایران در بازه زمانی سال 1391 تا 1393 استفاده شده است. اجرای طرح ملی پیمایش نوآوری توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای ارتقای ظرفیتهای نوآورانه و فناورانه در کشور و گذار به اقتصاد دانشبنیان انجام شده است. تعداد شرکتهای دانشبنیان در این بازه زمانی، 1300 شرکت بوده که از این میان نمونهای تصادفی به تعداد 306 شرکت از انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس میباشد و برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشاندهنده آن است که حمایتهای مالی دولت بر نوآوریهای فرایندی، بازاریابی و سازمانی شرکتهای دانشبنیان، تأثیر مثبتی داشته است درحالیکه این شرایط برای نوآوری محصولی وجود ندارد.
پرونده مقاله
امروزه رسانههای اجتماعی به شدت بر نحوه دریافت اطاعات و اخبار تأثیر گذاشتهاند. جستجوی اطلاعات از طریق رسانههای اجتماعی توسط مصرفکنندگان بیش از گذشته مورد توجه واقع شده است. هدف از این مقاله بررسی عوامل تأثیرگذار در فرآیند تصمیمگیری خرید در صنعت بیمه است. در این تحقی چکیده کامل
امروزه رسانههای اجتماعی به شدت بر نحوه دریافت اطاعات و اخبار تأثیر گذاشتهاند. جستجوی اطلاعات از طریق رسانههای اجتماعی توسط مصرفکنندگان بیش از گذشته مورد توجه واقع شده است. هدف از این مقاله بررسی عوامل تأثیرگذار در فرآیند تصمیمگیری خرید در صنعت بیمه است. در این تحقیق از روش کمی استفاده شده و دادهها از بین 223 کاربر عضو صفحات طرفداران بازیگران و ورزشکاران مشهور در رسانه اجتماعی جمعآوری شده است. برای بررسی مدل یک نظرسنجی آنلاین بین کاربرانی انجام شد که حداقل یک نفر از افراد تأثیرگذار را دنبال میکنند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS 23 و Smart PLS 3.0 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر پستهای اینفلوئنسرها، اثر پستهای دیگران، اثر پستهای خود شرکت بر قصد جستجوی اطلاعات و تأثیر ارزش ادراکشده، سودمندی ادراکشده، تصویر برند شرکت و آگاهی از طرحهای فروش/ جشنوارهها بر قصد خرید مصرفکننده در جامعه مبتنی بر رسانههای اجتماعی (یعنی طرفداران صفحات نام تجاری فیسبوک) تأثیر مثبتی دارد. همچنین در این بررسی مشخص گردید که قصد جستجوی اطلاعات بر قصد خرید مصرفکننده نیز تأثیر مثبتی دارد. یافتههای این مطالعه به درک اهمیت عوامل انتخابشده در تأثیرگذاری بر تصمیم خرید مصرفکنندگان در صنعت بیمه کمک میکند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق، بررسی نقش مدیران داخلی؛ بحران مالی جهانی و محدودیت مالی بر روابط بین کساد مالی و شدت سرمایهگذاری در مخارج تحقیق و توسعه شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات بوده است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقهبندی انواع تحقیقات براساس ماهیت و روش مد چکیده کامل
هدف تحقیق، بررسی نقش مدیران داخلی؛ بحران مالی جهانی و محدودیت مالی بر روابط بین کساد مالی و شدت سرمایهگذاری در مخارج تحقیق و توسعه شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات بوده است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقهبندی انواع تحقیقات براساس ماهیت و روش مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر، توصیفی همبستگی محسوب میگردد. جامعه آماري پژوهش شامل شرکتهای حوزه فاوا پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهاي 1384 الی 1396 میباشد. براساس روش حذف نظاممند، تعداد 20 شرکت در حوزه فناوری اطلاعات بهعنوان نمونه آماری انتخاب گردید. بهمنظور تحلیل دادهها، ابتدا پیشآزمونهای Fلیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک ـ برا و سپس از رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیههای تحقیق (نرمافزار Eviews) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد بین کساد مالی و شدت سرمایهگذاری در مخارج تحقیق و توسعه شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات رابطه مثبت وجود دارد، به علاوه مدیران داخلی؛ بحران مالی جهانی و محدودیت مالی بر روابط بین کساد مالی و شدت سرمایهگذاری در مخارج تحقیق و توسعه شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات تأثیر گذارند؛ نتایج بهدست آمده، با مستندات اشارهشده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی مطابقت دارد.
پرونده مقاله
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فر چکیده کامل
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کارآفرینان مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه از نوع تحقیقات آمیخته کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مراکز آموزش فنی و حرفهای خراسانرضوی بودند که به دلیل پراکندگی جامعه از روش نمونهگیری هدفمند گلولهبرفی تعیین گردید. این پژوهش با روشهای کیفی و کمی، کارآفرینی را از ابعاد متفاوت فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش کمی و یافتن مؤلفههای موانع فرهنگی پس از انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با نخبگان و اساتید حوزه کارآفرینی، استخراج مؤلفههای موانع فرهنگی کارآفرینی و تشکیل دسته کیو و انجام تحلیل عاملی مؤلفهها با استفاده از طیف مدرج کیو و نرمافزار انجام گردید که نتایج در بخش کیفی نشان داد کارآفرینان با موانع فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندی زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها روبرو هستند. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و کارآفرینان با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه کارآفرینان خراسانرضوی غالب است. در مجموع تحلیل نتایج کیفی و کمی نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع خوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.
پرونده مقاله