پاسخ به این سوال که توسعه فناوری با استفاده از کدام یک از روش های توسعه داخلی، همکاری با سایر شرکتها یا خرید فناوری انجام شود،یکی از ابعاد اصلی راهبرد فناوری یک بنگاه را تشکیل می دهد.پس از تصمیم گیری در مورد انتخاب راهبرد توسعه فناوری،بسیاری از بنگاه ها در مراحل مختلف چ چکیده کامل
پاسخ به این سوال که توسعه فناوری با استفاده از کدام یک از روش های توسعه داخلی، همکاری با سایر شرکتها یا خرید فناوری انجام شود،یکی از ابعاد اصلی راهبرد فناوری یک بنگاه را تشکیل می دهد.پس از تصمیم گیری در مورد انتخاب راهبرد توسعه فناوری،بسیاری از بنگاه ها در مراحل مختلف چرخه زندگی خود، با توجه به اقتضائات بازار، هدف و راهبردهای شرکتی از روش های متفاوتی جهت اکتساب فناوری استفاده می کنند. هر بنگاهی جهت حضور موفق در بازار، نیازمند به اکتساب فناوری به بهترین وجه می باشد و بنابراین شناسایی راهبردهای اکتساب فناوری و نقاط قوت و ضعف هر راهبرد از اهمیت به سزایی برخوردار است. از جمله مسائل مهمی که در این زمینه مطرح است انتخاب ترکیبی از راهبردهای مناسب اکتساب فناوری از میان راهبردهای مختلف است، به نحوی که بیشترین منفعت را برای بنگاه به همراه داشته باشد. در هر راهبرد نیزروش های مختلفی برای اکتساب فناوری و همکاری فناورانه وجود دارد که با توجه به نوع نیاز سازمان و محتوای فناوری و همچنین خصوصیات شرکت های اکتساب دهنده و اکتساب گیرنده ، بعضی از این روش ها کاراتر و اثربخش تر خواهند بود. از جمله ابزار ها که می تواند به تعیین درجه تناسب راهبرد کسب فناوری با وضعیت سازمان کمک کند، شناسایی محل قرارگیری سازمان بر روی منحنی دوره عمر آن است. در این مقاله سعی بر این است که بر پایه یک مطالعه تطبیقی و با ترکیب مفاهیم دوره عمر سازمان و راهبردهای اصلی اکتساب فناوری ،راهبردهای اصلی بالقوه مناسب برای بنگاه در هر یک از مراحل دوره عمر خود تعیین و معرفی گردد. در واقع هدف این مقاله عبارتست از برقراری تناظری بین شرایط سازمان در هر یک از مراحل دوره عمر خود و شرایطی که به طور عمومی برای اتخاذ هر یک از راهبردهای اصلی اکتساب فناوری لازم است.
پرونده مقاله
اکتساب تكنولوژي به عنوان ابزاري حياتي در جهت دستيابي به رقابتپذيري بينالمللي و حركت پايدار به سوي توسعه از اهميت روزافزوني در فرآيند توسعه كشورها برخوردار است. بدون دستيابي به دانش، مهارتها، و تكنولوژيهاي رو به رشد نميتوان از آينده و حيات بلندمدت سازمانها اطمينان چکیده کامل
اکتساب تكنولوژي به عنوان ابزاري حياتي در جهت دستيابي به رقابتپذيري بينالمللي و حركت پايدار به سوي توسعه از اهميت روزافزوني در فرآيند توسعه كشورها برخوردار است. بدون دستيابي به دانش، مهارتها، و تكنولوژيهاي رو به رشد نميتوان از آينده و حيات بلندمدت سازمانها اطمينان حاصل نمود. شناسايي فرآيند اکتساب تكنولوژي و عوامل موثر بر آن و همچنين ايجاد زيرساختارهاي لازم براي جذب تكنولوژي اکتساب داده شده، از اهميت اساسي برخوردار است. از اينرو لازم است كه با ايجاد يك ساختار مشخص و هدفمند براي اکتساب تكنولوژي و در نظر گرفتن همه عوامل و جنبههاي مختلف آن، از اثربخشبودن اکتساب تكنولوژي انجام شده اطمينان حاصل نمود. روشهاي مختلفي براي اکتساب تكنولوژي و همكاري تكنولوژيكي وجود دارد كه با توجه به نوع نياز سازمان و محتواي تكنولوژي و همچنين خصوصيات شركتهاي اکتسابدهنده و اکتسابگيرنده، بعضي از اين روشها كاراتر و اثربخشتر خواهند بود. شناسايي و تدوين مدلهايي كه ما را به تصميمگيري صحيحتر در زمينه اکتساب تكنولوژي سوق دهد، داراي اهميت زيادي ميباشد كه علاوه بر هرز نرفتن سرمايهها و توانمنديها منجر به ايجاد قابليتها و توانمنديهاي تكنولوژيكي مورد نظر در سازمان ميشود.
به هر حال، اکتساب تكنولوژي براي كشورهايي مانند كشور ما كه از نظر سطح تكنولوژي اختلاف زيادي با ديگر كشورها دارند و ناچار به پركردن شكاف تكنولوژيكي خود ميباشند، موضوعي بسيار مهم بوده و در صورت عدم وجود نگرش علمي نسبت به آن ميتواند منجر به شكست و خطاهاي جبرانناپذيري شود. در اين مقاله سعي بر آنست تا بااستفاده از روش آناليز فاکتور، الگويي جهت شناسايي مناسب ترين روش اکتساب تکنولوژي در شرکتها ارائه گردد و الگوي مورد نظر در يک شرکت ايراني آزمون گردد.
پرونده مقاله