حکایتهای متقن و شواهد تجربی بسیاری از اهمیت کارآفرینی به عنوان یک حوزه مطالعاتی موجود است. کارآفرینان، توسط خلق فناوریهاي نوین و خدمات جدید، کیفیت زندگی را ارتقا دادهاند، افزایش بهرهوری، فراهم نمودن سرگرمیهاي بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی و نیز ارتقاء ارتباطات چکیده کامل
حکایتهای متقن و شواهد تجربی بسیاری از اهمیت کارآفرینی به عنوان یک حوزه مطالعاتی موجود است. کارآفرینان، توسط خلق فناوریهاي نوین و خدمات جدید، کیفیت زندگی را ارتقا دادهاند، افزایش بهرهوری، فراهم نمودن سرگرمیهاي بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی و نیز ارتقاء ارتباطات از آن جملهاند. دانشی که تحت عنوان علم کارآفرینی شناخته شده است قدری دشواریاب است و گاه همین فایدهمندی آن را مشکوک میسازد. از جمله رایجترین طعنههایی که ارزش تفکر انتقادی یا فلسفی در باب کارآفرینی را مورد تردید قرار داده است، دعوای بی فایدگی آن در قیاس با دشواری درک آن بوده است. در واقع به رغم گذشت بیش از سه دهه از شکلگیری رشته علمی کارآفرینی، کماکان چالشهایی بر سر راه مشروعیت و مقبولیت آن به عنوان حوزهای مجزا در جستارگری علمی و دانشگاهی قرار دارد. از جمله چنین چالشهایی میتوان به 1) چالش تعریف پدیده کارآفرینی، 2) تعیین قلمرو موضوعی و پژوهشی آن، 3) ماهیت علمی کارآفرینی: تک ساحتی و یا میان رشتهای بودن و 4) مجادلات مربوط به روششناسی، به عنوان عمدهترین چالشهای رشته علمی کارآفرینی در دهههاي اخیر اشاره نمود. اکنون بعد از چند دهه از تولد حوزه کارآفرینی، ضرورت مواجهه و دیدار دوباره با چالشهاي موجد عدم مقبولیت کارآفرینی ضروری به نظر میرسد. در مقاله حاضر به مروری بر چالشهای موجود این رشته نوظهور علمی، عمده تلاشهای پاسخگویی به آن و وضعیت آینده آن خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
تغييرات سريع محيطي سازمانها را وادار مي سازد تا براي سازگاري با محيط به سازوكارهاي مديريتي مختلفي روي بياورند . توانمندسازي يكي از اين سازوكارهاست و نقش كليدي در حيات سازمانهاي نوين در عصر دانش دارد. از سویی ، امروزه با سرعت فزاينده تغيير در سازمانها، مديران به دنبال را چکیده کامل
تغييرات سريع محيطي سازمانها را وادار مي سازد تا براي سازگاري با محيط به سازوكارهاي مديريتي مختلفي روي بياورند . توانمندسازي يكي از اين سازوكارهاست و نقش كليدي در حيات سازمانهاي نوين در عصر دانش دارد. از سویی ، امروزه با سرعت فزاينده تغيير در سازمانها، مديران به دنبال راههايي براي افزايش تعهد سازماني كاركنان هستند تا از اين طريق با حصول اطمینان از تعهد کارکنان و وفاداری آنها در روزهای سخت، به مزيت رقابتي دست يابند. تحقیق حاضر در پی بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی است و به اين منظور از میان کارشناسان اداره امور کل کارکنان بانک ملت، عده ای از کارشناسان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده (125نفر)انتخاب شدند. نتایج تحقیق به طور کلی حاکی از وجود رابطه معنی دار میان توانمندی روانشناختی و تعهد سازمانی بود. اما ابعاد شایستگی،معنی داری و انتخاب فاقد ارتباط معنی دار با تعهد سازمانی بودند و رابطه بعد موثر بودن با تعهد سازمانی تایید گردید.هر چند نتایج حاصل از آزمون رگرسیون اثرات معکوس این دو متغیر بر یکدیگر را نشان داد.به این معنی که هر چقدر افراد توانمندی روانشناختی بیشتری را احساس می نمودند تعهد آنان به سازمان کمتر می گردید.آزمون رتبه بندی ابعاد توانمندی روانشناختی به ترتیب شایستگی،موثر بودن،معنی دار بودن و انتخاب را نشان داد.
پرونده مقاله