اطلاعات نيروي محرکه اقتصاد و دانش امروزي است و ابزار بکارگيري آن سيستمهاي اطلاعاتي ميباشد. با وجود منافع زياد بکارگيري سيستم هاي اطلاعاتي، هنوز ريسک بالاي شکست بر پياده سازي اين پروژه ها سنگيني مي نمايد. عوامل حياتي موفقيت وجود دارند و بايد آنها را شناسائي و کشف کرد. عد چکیده کامل
اطلاعات نيروي محرکه اقتصاد و دانش امروزي است و ابزار بکارگيري آن سيستمهاي اطلاعاتي ميباشد. با وجود منافع زياد بکارگيري سيستم هاي اطلاعاتي، هنوز ريسک بالاي شکست بر پياده سازي اين پروژه ها سنگيني مي نمايد. عوامل حياتي موفقيت وجود دارند و بايد آنها را شناسائي و کشف کرد. عدم توجه به اين عوامل کل سيستم و فرآيند را با خطر اساسي و شکست پروژه در اجرا مواجه می سازد. در اين تحقيق با شناسايي چارچوب هاي موجود براي انتقال تکنولوژي سيستمهاي اطلاعاتي و شاخص هاي هر کدام از طبقات اين چارچوبها، سعي بر آن شده است که اين عوامل را در سازمانهاي ايراني که تمايل به انتقال اين تکنولوژي را دارند ارزيابي و رتبه بندي گردد. طبقاتي که براي اين شاخصها ميتوان در نظر گرفت شامل سه طبقه عوامل سازماني، عوامل تاکتيکي و عوامل فني ميباشد. بعضي از عوامل کليدي موفقيت که شناسايي شدند عبارتند از : تعهد و حمايت مديريت ارشد سازمان، درک واضح از اهداف کسب و کار و نيازمنديهاي سازمان، آمادگي سازمان و زيرساخت مناسب IT (عوامل سازماني)- مدير پروژه قوي، تيم مناسب و متخصص (عوامل تاکتيکي)- آموزش کافي ، مشارکت کاربران در پروژه و حفظ نيروي متخصص و آموزش ديده (عوامل فني). اين تحقيق در میان کارشناسان حوزه IT و IS شرکتهای مرتبط با صنعت خودروسازی نظیر شرکتهای پارس خودرو، سایپا و سازه گستر سایپا صورت گرفته است. این شرکتها تجربه انتقال تکنولوژی سیستمهای اطلاعاتی نظیر MES و ERP را در سازمان خود داشته اند.
پرونده مقاله
اکتساب تكنولوژي به عنوان ابزاري حياتي در جهت دستيابي به رقابتپذيري بينالمللي و حركت پايدار به سوي توسعه از اهميت روزافزوني در فرآيند توسعه كشورها برخوردار است. بدون دستيابي به دانش، مهارتها، و تكنولوژيهاي رو به رشد نميتوان از آينده و حيات بلندمدت سازمانها اطمينان چکیده کامل
اکتساب تكنولوژي به عنوان ابزاري حياتي در جهت دستيابي به رقابتپذيري بينالمللي و حركت پايدار به سوي توسعه از اهميت روزافزوني در فرآيند توسعه كشورها برخوردار است. بدون دستيابي به دانش، مهارتها، و تكنولوژيهاي رو به رشد نميتوان از آينده و حيات بلندمدت سازمانها اطمينان حاصل نمود. شناسايي فرآيند اکتساب تكنولوژي و عوامل موثر بر آن و همچنين ايجاد زيرساختارهاي لازم براي جذب تكنولوژي اکتساب داده شده، از اهميت اساسي برخوردار است. از اينرو لازم است كه با ايجاد يك ساختار مشخص و هدفمند براي اکتساب تكنولوژي و در نظر گرفتن همه عوامل و جنبههاي مختلف آن، از اثربخشبودن اکتساب تكنولوژي انجام شده اطمينان حاصل نمود. روشهاي مختلفي براي اکتساب تكنولوژي و همكاري تكنولوژيكي وجود دارد كه با توجه به نوع نياز سازمان و محتواي تكنولوژي و همچنين خصوصيات شركتهاي اکتسابدهنده و اکتسابگيرنده، بعضي از اين روشها كاراتر و اثربخشتر خواهند بود. شناسايي و تدوين مدلهايي كه ما را به تصميمگيري صحيحتر در زمينه اکتساب تكنولوژي سوق دهد، داراي اهميت زيادي ميباشد كه علاوه بر هرز نرفتن سرمايهها و توانمنديها منجر به ايجاد قابليتها و توانمنديهاي تكنولوژيكي مورد نظر در سازمان ميشود.
به هر حال، اکتساب تكنولوژي براي كشورهايي مانند كشور ما كه از نظر سطح تكنولوژي اختلاف زيادي با ديگر كشورها دارند و ناچار به پركردن شكاف تكنولوژيكي خود ميباشند، موضوعي بسيار مهم بوده و در صورت عدم وجود نگرش علمي نسبت به آن ميتواند منجر به شكست و خطاهاي جبرانناپذيري شود. در اين مقاله سعي بر آنست تا بااستفاده از روش آناليز فاکتور، الگويي جهت شناسايي مناسب ترين روش اکتساب تکنولوژي در شرکتها ارائه گردد و الگوي مورد نظر در يک شرکت ايراني آزمون گردد.
پرونده مقاله