امروزه ارزیابی عملکرد در سازمانها به عنوان یکی از فرایندهاي مهم و اصلی تلقی میشود. شرکتها سالانه منابعی را برای این امر تخصیص میدهند.ارزیابی عملکرد در فرایند طرحریزی راهبردي برای تحلیل محیط و همچنین برای بازخوردگیری از فرایند در انتها و اصلاح برنامه نقش اساسی را ا چکیده کامل
امروزه ارزیابی عملکرد در سازمانها به عنوان یکی از فرایندهاي مهم و اصلی تلقی میشود. شرکتها سالانه منابعی را برای این امر تخصیص میدهند.ارزیابی عملکرد در فرایند طرحریزی راهبردي برای تحلیل محیط و همچنین برای بازخوردگیری از فرایند در انتها و اصلاح برنامه نقش اساسی را ایفا میکند. در این مقاله قصد داریم تا به رتبهبندی شرکتهای دانشبنیان مستقر در یکی از مراکز رشد بر طبق شاخصهای EFQM بپردازیم. این امر با استفاده از روشهاي تصمیمگیری با معیارهاي چندگانه انجام خواهد شد. الگوی پیشنهادی توانايی تعامل با شرایط عدم قطعیت را به نحو بالايی دارا میباشد. همچنین استفاده از نظریه بازیها نیز در انعطافپذیری بیشتر مدل کمک شایانی میکند. به همین منظور با استفاده از سری زمانی خاکستری و بازیهاي با همکاری سعی نمودهایم تا عدم قطعیت محیط را مبتنی بر رویکرد مکتب تکرارگرایی کنترل نماییم. از این رو در شش دوره زمانی نظرات خبرگان را بر مبنای اعداد خاکستری سه پارامتره جمعآوری نمودیم و با وزن دهی به هر دوره زمانی بر مبنای بازیهاي با همکاری پارامترهای جدول تصمیم را به دست آوردیم. معیارهاي استفاده شده، معیارهاي مطرح شده در مدل EFQM میباشد. سپس با استفاده از تلفیق روشهای وزن دهی بولزای و تاکسونومی عددی خاکستری به رتبهبندی شرکتها پرداختیم. در این رتبهبندی شرکت 1، 3 و 2 به ترتیب به عنوان رتبههاي اول تا سوم قرار گرفتند که مقدار Fi به دست آمده برای آنها به ترتیب 389/0، 463/0 و 523/0 به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از جامعه و فرایندها با وزنهاي 161/0 و 153/0 به ترتیب به عنوان مهمترین معیارها شناخته شدند.
پرونده مقاله
در دنیای امروز، به ویژه پس از توسعه پارادایم نوآوری باز، همكاريهاي تکنولوژیک از جمله مهمترین منابع نوآوری محسوب می شود، چرا که در فضای جدید رقابت، سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند و مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابتپذیری کافی نمیباشد و بر این اسا چکیده کامل
در دنیای امروز، به ویژه پس از توسعه پارادایم نوآوری باز، همكاريهاي تکنولوژیک از جمله مهمترین منابع نوآوری محسوب می شود، چرا که در فضای جدید رقابت، سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند و مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابتپذیری کافی نمیباشد و بر این اساس همکاریهای تکنولوژیک به عنوان ابزاری اثربخش برای توسعه مزیت رقابتی و از بین بردن شکاف میان توانمندیهای موجود و مطلوب به شمار میآیند و این باعث شده که همكاريهاي تکنولوژیک به عنوان موتور رشد و بهره وري در بازارهاي محلي و بين المللي و يکي از مهمترين ابزارهای مديريت كسب وكار براي بهبود رقابت پذيري سازمانها و مانورهاي استراتژيك در محيطهاي پيچيده و پویا نقش خود را ایفا نماید. گسترش همكاريها در سالهای اخير به حدی رسیده که 500 کسب وکار رده اول جهاني، بيش از 60 درصد اتحادهای استراتژيک را داراست. اين مشارکتها الزاما همواره موفقيت آميز نيستند و نرخ شکست در آنها در برخی منابع 70 تا80 درصد گزارش شده است و این موجب شده تا تلاشهای علمی صاحب نظران بر این امر استوار گردد که راهکارهای افزایش اثربخشی همکاریها، روشهای مناسب همکاری، ریسکهای همکاری و عوامل موفقیت برخی همکاریها چه می باشد؟ در این مقاله تلاش می شود، با مروری بر مفاهیم کلیدی همکاریهای تکنولوژیک شامل روند مقالات مرتبط با همکاری تکنولوژیک، پاراديم هاي تئوريك شكل گيري همكاري هاي تكنولوژيك، اهداف و انگیزههای همکاری تکنولوژیک، ریسکهای همکاری، انواع همکاری، الگوها و معیارهای انتخاب روش همکاری و عوامل موثر بر موفقيت همكاري های تکنولوژیک، بینشی برای مدیران و سیاستگذاران در این زمینه فراهم آورد.
پرونده مقاله
شبکههاي ارتباطات همکارانه در بين بنگاههاي اقتصادي از انواع مهم سازمانهايي با فعاليت خلاق هستند؛ به ويژه در صنايع نوآور و فناور، بنگاهها هر روز بيشتر به اين نکته پي ميبرند که به منظور بهره برداري از تکنولوژيهاي جديد و آشنايي با نحوه کاربرد آنها، لازم است که توسعه د چکیده کامل
شبکههاي ارتباطات همکارانه در بين بنگاههاي اقتصادي از انواع مهم سازمانهايي با فعاليت خلاق هستند؛ به ويژه در صنايع نوآور و فناور، بنگاهها هر روز بيشتر به اين نکته پي ميبرند که به منظور بهره برداري از تکنولوژيهاي جديد و آشنايي با نحوه کاربرد آنها، لازم است که توسعه داخلي را با همکاريهاي استراتژيک همراه سازند.
شبکههاي استراتژيک به طور بالقوه:
• امکاناتي چون (الف) دسترسي به اطلاعات، منابع، بازارها و تکنولوژيها و (ب) مزاياي آموزشي و توليد انبوه را براي بنگاهها فراهم ميآورند
• به بنگاهها اجازه ميدهند که به اهداف استراتژيک از قبيل مشارکت در ريسک پذيري و مراحل زنجيره ارزش تأمين از خارج و امور سازماني دست يابند.
از طرف ديگر، نوآوري که سنگ بناي پايداري هر سازماني است، اغلب به عنوان کليد رقابتهاي بين شرکتي شناخته ميشود و از طريق سياستهاي ابتکاري گوناگون، در بسياري از کشورها در حال رشد است. نوآوري، ديگر در شرکتهاي منفرد به وقوع نميپيوندد اما غالباً به شکل شبکههاي نوآوري، مرزها را در مينوردد. با اين حال مطابق با يافتههاي دمانپور، تئوريهاي توسعه يافته کنوني که در دهههاي اخير مطالعه و پيشنهاد شده اند، فرآيندهاي نوآورانه و شرايط مناسب ولازم براي موفقيت آنها را به تفصيل شرح نميدهند. شرايط کاري تغيير يافته در شرکتها به بازانديشي در رويکردهاي مناسب نياز دارد که خود موضوع اين مقاله نيز ميباشد. به رغم تلاشهاي بسيار شرکتها در مديريت نوآوري و ارتباط با تأمين کنندگان، شرکا و مؤسسات تحقيقاتي براي انجام بهتر اين مديريت بهتر، اطلاعات و آمارها نشان ميدهند که هنوز راهکارهاي مناسب و منسجمي انديشيده نشده است. بنابراين اين مقاله به چشم اندازهاي موجود براي مديريت نوآوري در شبکهها و ارزش آنها براي دست اندرکاران ميپردازد.
پرونده مقاله
جریان جهانی شدن یک ماهیت فراملیتی برای ظرفیت های فنی و علمی در جهان ایجاد نموده و به عنوان یکی از چالش های اصلي آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. اين پديده با قرار دادن روند گسترده اي پیش روی خدمات آموزشی برون مرزی، برخی از کشورهای توسعه یافته را به سوی چکیده کامل
جریان جهانی شدن یک ماهیت فراملیتی برای ظرفیت های فنی و علمی در جهان ایجاد نموده و به عنوان یکی از چالش های اصلي آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. اين پديده با قرار دادن روند گسترده اي پیش روی خدمات آموزشی برون مرزی، برخی از کشورهای توسعه یافته را به سوی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آموزش با هدف همکاری علمی با سایر کشورها با هدف ارتقای کیفیت نیروی انسانی، دستیابی به مهارت های موجود در مکان های جدید، انتخاب دانشجو برای دانشگاه های داخلی، کاهش هزینه ها، دادوستد آزادتر و بهره گیری از محیط های سرمایه گذاری جدید سوق داده است.
عوامل محرک بیشماری برای پیشبرد آموزش عالی جهانی وجود دارد. از جمله این عوامل می توان به ظهور فناوری ارتباطات اطلاعاتی اشاره نمود. اين فناوری مرزهای جغرافیایی را از بین می برد به گونه ای که متقاضیان می توانند درکشورخود خدمات آموزش عالی مورد نیاز را از دانشگاه های معتبر درگوشه دیگری ازجهان تامین نمایند . بدين ترتيب پدیده جهانی شدن تنها در صورتی یک فرصت خواهد بود که واحدهاي آموزش عالی بتوانند ناکارآمدی هاي خود را بر طرف کنند، در غیر اینصورت سیلاب جهانی شدن هم متقاضیان خدمات آموزشي (دانشجویان) و هم ارائه دهندگان آموزش(اساتید و نخبگان علمی) را جذب خواهد کرد.
این مقاله با توجه به تحولات و تغییرات پیوسته جهان به بررسی ابعاد جهانی سازی آموزش عالی می پردازد.
پرونده مقاله
امروزه با افزایش رقابت جهانی در فضای کسب و کار، شرکتها برای بقا و دستیابی به سود معقول نیاز به یک رابطه تنگاتنگ با تأمینکننده خود دارند. اخیراً محققان، مدلهایی را برای انتخاب تأمینکننده بررسی کردهاند، که به موضوع تعیین الگوی همکاری با همکاران منتخب توجه کمتری شده ا چکیده کامل
امروزه با افزایش رقابت جهانی در فضای کسب و کار، شرکتها برای بقا و دستیابی به سود معقول نیاز به یک رابطه تنگاتنگ با تأمینکننده خود دارند. اخیراً محققان، مدلهایی را برای انتخاب تأمینکننده بررسی کردهاند، که به موضوع تعیین الگوی همکاری با همکاران منتخب توجه کمتری شده است. با وجود تحقیقات زیادی که درخصوص انواع مدلهای همکاری، ویژگیها، الزامات و دستاوردهای آنها صورت گرفته، ولی ارائه یک الگو مناسب و جامع برای انتخاب مناسبترین نوع رابطه میان دو سازمان همکار مورد توجه کافی قرار نگرفته است. بهطور کلی الگوهای همکاری بین تأمینکننده- خریدار شامل برونسپاری، اتحاد راهبردی، سرمایهگذاری مشترک و تملک میباشد. هدف از این تحقیق طراحی مدلی است که با توجه به ویژگیهای محصول، شرایط کسب و کار و اهداف سازمان الگوی همکاری مناسب تعیین میشود. در این مدل از ساختار سود، فرصت، هزینه و ریسک که یک الگو جامع و پرکاربرد برای در تصمیمات راهبردی میباشد، استفاده شده است. در این تحقیق، انتخاب الگوی همکاری میان دو سازمان همکار، در جهت طراحی اجزا رادار بررسی شده است. با مطالعه کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان سازمان صنعت دفاعی ایران، عوامل مؤثر بر انتخاب الگوی همکاری مناسب برای رابطه میان دو سازمان همکار، شناسایی و اولویتبندی گردید. یک مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای مربوطه طراحی شده است. مقایسات زوجی براساس نظر خبرگان صورت پذیرفته و نتایج به کمک نرمافزار سوپر دسیژن تحلیل شده است.
پرونده مقاله
امروزه با توجه به تشدید رقابت و پویایی حاکم بر اقتصاد و فعالیت بنگاهها، اتخاذ رویکرد راهبردی در مدیریت زنجیره تأمین و انتخاب تأمینکننده به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. تأمینکنندگان یکی از اساسیترین قسمتهای زنجیره تأمین هستند و مسائل مربوط به گزينش تأمينکننده چکیده کامل
امروزه با توجه به تشدید رقابت و پویایی حاکم بر اقتصاد و فعالیت بنگاهها، اتخاذ رویکرد راهبردی در مدیریت زنجیره تأمین و انتخاب تأمینکننده به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. تأمینکنندگان یکی از اساسیترین قسمتهای زنجیره تأمین هستند و مسائل مربوط به گزينش تأمينکننده، مسائلي پيچيده هستند که ممکن است دغدغههاي کمي و کيفي بسياري را به همراه داشته باشند. چارچوبهای ارائهشده در تحقیقات گذشته برآورنده نیاز راهبردی بنگاهها در انتخاب تأمینکننده نبوده است، بر همین اساس در این تحقیق از طریق تلفیق رویکردهای راهبردی توسعه همکاری بین شرکتی و معیارهای انتخاب تأمینکننده چارچوب مناسب جهت انتخاب تأمینکننده راهبردی ارائه شده است. بدین منظور براساس روش گسترش کارکرد کیفیت ارتباط بین مؤلفههای راهبرد همکاری و معیارهای انتخاب تأمینکننده مشخص شده و با استفاده از روش تودیم فازی وزن راهبردی هر مؤلفه محاسبه شد. با توجه به اینکه زنجیره تأمین نقشی حیانی در زنجیره تأمین دارد، جامعه آماری تحقیق متشکل از متخصصان و مدیران زنجیره تأمین شرکت فولاد آلیاژی یزد انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادهها از روش نمونهگیری نظری بهره گرفته شده و نمونهای غیرآماری متشکل از ده نفر خبره انتخاب شده است. در نتیجه تحلیل دادهها چارچوب انتخاب تأمینکننده راهبردی، و وزن راهبردی هر مؤلفه مشخص شده است. نتایج تحلیل دادهها حاکی از آن است که از میان 20 معیار تصمیم پنج معیار «کیفیت محصول»، «برنامهریزی راهبردی»، «سابقهی تأمینکننده»، «میزان ریسک پیشبینی شده» و «مدیریت واحد تحقیق و توسعه» به ترتیب از نظر اهمیت در اولویتهای اول تا پنجم قرار گرفتند. در انتهای پژوهش راهکارهایی برای انتخاب زنجیره تأمین شرکت فولاد آلیاژی یزد ارایه شد.
پرونده مقاله