یکی از مشکلات صنایع کشورهای در حال توسعه عدم اثربخشی فناوري انتقال یافته وارداتی می باشد. که مهمترین عامل این امر عدم طی کامل فازهای انتقال فناوري و یا عدم استفاده از روش انتقال فناوري مناسب می باشد.
امروزه در شركتها و كشورهاي درحال توسعه به جهت كمتر نمودن فاصله خود ب چکیده کامل
یکی از مشکلات صنایع کشورهای در حال توسعه عدم اثربخشی فناوري انتقال یافته وارداتی می باشد. که مهمترین عامل این امر عدم طی کامل فازهای انتقال فناوري و یا عدم استفاده از روش انتقال فناوري مناسب می باشد.
امروزه در شركتها و كشورهاي درحال توسعه به جهت كمتر نمودن فاصله خود با كشورهاي توسعه يافته در زمينه نوآوري و ايجاد مزيت رقابتي متوسل به روشهاي گوناگوني مي شوند يكي از مهمترين آنها انتقال فناوريهاي جديد است که از آن طريق توانسته اند تا حدي فاصله خود را با توجه به شتاب كشورهاي صنعتي كمتر نمايند. انتقال فناوري باروشهاي مختلف امكانپذير است كه با توجه به موقعيت انتقال دهنده فناوري وانتقال گيرنده فناوري مشخص ميشود . اما اين روش علي رغم داشتن فرصتهاي بالقوه و آشكار داراي تهديدات ضمني است كه اگر فناوري به درستي انتخاب نشود و از مسير صحيح، انتقال نيابد منجر به خسارتهاي جبران ناپذيري خواهد شد
فرآیند انتقال فناوري شامل 6 فاز عمده می باشد که در صورت طی موفقیت آمیز کلیه این فازها تجاری سازی فناوري انتقال یافته میسر می گردد. این 6 فاز اصلی عبارتند از : گزینش و اکتساب ،انطباق فناوري وارداتي:، جذب فناوري وارداتي ، كاربرد فناوري انتقالي ، توسعه و بهبود فناوري وارداتي ، اشاعه(انتشار) فناوري .
از آنجا که شرکت آذرآب از بزرگترین و مهمترین شرکت های درگیر در امر انتقال فناوري در کشور می باشد، در این پژوهش در پی آن هستیم که میزان موفقیت پروژه های انتقال فناوري صنایع آذرآب را مورد بررسی قرار داده و در نهایت روش های مناسب انتقال فناوري برای این شرکت را به ترتیب اولویت بوسیله مدل AHP مشخص نمائیم.
پرونده مقاله
یکی از عوامل اساسی در عدم موفقیت بکارگیری تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی در بنگاههای کشورهای در حال توسعه ، عدم آگاهی و شناخت سطح قابلیت های تکنولوژیک بنگاه و استفاده از آنها در جهت مزیت های نسبی می باشد.
ارزیابی نیازهای تکنولوژیک ابزاری است که به منظور تعیین قابلیت ه چکیده کامل
یکی از عوامل اساسی در عدم موفقیت بکارگیری تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی در بنگاههای کشورهای در حال توسعه ، عدم آگاهی و شناخت سطح قابلیت های تکنولوژیک بنگاه و استفاده از آنها در جهت مزیت های نسبی می باشد.
ارزیابی نیازهای تکنولوژیک ابزاری است که به منظور تعیین قابلیت های موردنیاز برای اجرای الویت های تکنولوژیک بکار می رود. ارزیابی نیازهای تکنولوژیک نه تنها حوزه های ضعیف و مشکل ساز بنگاه را شناسایی می کند، بلکه به مزیت های نسبی بنگاه نیز توجه داشته و آنها را مشخص می سازد.
در این مقاله سعی داریم با استفاده از مدل ارزیابی نیازهای تکنولوژیک ، سطح توانمندی های تکنولوژیک شرکت سازه های فلزی یاسان را مورد بررسی و تحلیل قراردهیم.این مدل از 9 بعد سطح توانمندی بنگاه را مورد ارزیابی قرار داده و در هر یک وضعیت بنگاه را مشخص می نماید و پیشنهاداتی در جهت کاهش شکاف موجود ارائه می نماید.
پرونده مقاله