در فضای کسب و کار و اقتصاد دانشمحرک امروز مفاهیمی چون سازمانهای دانشبنیان، دانشمحور و دانشمحرک جایگاهی خاص دارند. یکی از نیازهای اساسی چنین سازمانهایی آن است که بدانند حداکثر کاری که سازمان میتواند انجام دهد چقدر است؟ و در یک موقعیت مشخص، چه حالتی میتواند کاردهی چکیده کامل
در فضای کسب و کار و اقتصاد دانشمحرک امروز مفاهیمی چون سازمانهای دانشبنیان، دانشمحور و دانشمحرک جایگاهی خاص دارند. یکی از نیازهای اساسی چنین سازمانهایی آن است که بدانند حداکثر کاری که سازمان میتواند انجام دهد چقدر است؟ و در یک موقعیت مشخص، چه حالتی میتواند کاردهی یک سازمان را به حداکثر مقدار خود برساند تا با استفاده از این آگاهی بتوانند در تغییر و واکنش به تغییرات محیطی موفق باشند. برای رسیدن به این هدفها، نه تنها خودآگاهی فردی بلکه خودآگاهی سازمانی و روشهای رسیدن به خودآگاهی سازمانی میتواند بسیار سودمند باشد و ابزارهائی را در اختیار مدیران سازمانهای دانشمحرک قرار دهد که به موفقیت آنها در فضای کسب و کار امروز جهانی کمک کند. این خودآگاهی میتواند در قالب داشبورد مدیریتی نیز نمایش داده شود. در این مقاله تلاش شده است ضمن تشریح مفهوم خودآگاهی سازمانی و مفاهیم مرتبط با آن، مهمترین روشهای ارزیابی اثربخشی و کارآیی سازمانی بهعنوان ابزارهایی برای رسیدن به خودآگاهی سازمانی معرفی شوند. در این راستا الگوئی برای رسیدن به خودآگاهی سازمانی موسوم به شاخص کل اثربخشی سازمانی معرفی میگردد که با استفاده از آن میتوان ضمن تشخیص موقعیت، مسیر حرکت سازمان بر مبنای آگاهی را نیز تصحیح کرد و با پایش مستمر و آگاهانه اقدامات طراحی شده و اقدامات انجام شده، نقاط قوت و ضعف سازمانی را تشخیص و با تکیه برخودآگاهی سازمانی، مزیتهای رقابتی سازمان را توسعه داد.
پرونده مقاله
امروزه ابزارهای هوشمند، محیطهای مجازی و خلاقیتهای فناورانه، بخشی از زندگی همه انسانها شده است. اگرچه این پیشرفتها میتواند متضمن تهدیدهای بسیاری برای جامعه انسانی باشد، اما مدیران و رهبران خلاق و هوشمند میتوانند از آنها در فرصتهای فراروی سازمان خود بهرهبرداری ک چکیده کامل
امروزه ابزارهای هوشمند، محیطهای مجازی و خلاقیتهای فناورانه، بخشی از زندگی همه انسانها شده است. اگرچه این پیشرفتها میتواند متضمن تهدیدهای بسیاری برای جامعه انسانی باشد، اما مدیران و رهبران خلاق و هوشمند میتوانند از آنها در فرصتهای فراروی سازمان خود بهرهبرداری کنند. از سوی دیگر فراگیر شدن فناوری اطلاعات در سازمانها از یکسو و گستردگی انواع شبکههای اجتماعی از سوی دیگر بستری برای جمعآوری حجم انبوهی از دادهها و اطلاعات مربوط به افراد را فراهم آورده است. با توجه به این حقایق میتوان گفت تفکر خلاق و همسویی با جریان امکانات، نیازها و الزامات عصر امروز و آگاهی از ارزش مدیریت دانش و بکارگیری آن موضوعی است که بهویژه در رابطه با سرمایههای انسانی باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد. تأثیر توجه به فلسفه وجودی سازمان در انعطافپذیری و خلاقیت سرمایههای انسانی و نیز برخورداری از سواد بهرهبرداری بهینه از سامانههای اطلاعاتی از عمدهترین محورهای این موضوع است. با عنایت به این مهم که نسل جدیدی از افراد در شرف ورود به بازار کار هستند، در این مقاله با تکیه بر پژوهشها و مطالعات انجام شده در سازمانهای معتبری همچون مکنزی، بهرهگیری از سامانههای اطلاعاتی بهویژه کلان داده در مدیریت منابع انسانی در حال حاضر و برای دهه پیش رو مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه این واقعیت میتوان انتظار داشت در حوزه مدیریت منابع انسانی، جایگزین کردن ساختارهای سنتی با نتایج تحلیلی حاصل از کلان دادههای سامانههای اطلاعاتی تناسب بیشتری برای تعامل و مدیریت نسل کاری آتی خواهد داشت.
پرونده مقاله