هدف از مطالعه حاضر بررسی و شناسایی موانع به اشتراکگذاری دانش در یک مؤسسه آموزش عالی به عنوان یکی از قدمهای اساسی در پیادهسازی فرایند مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ميباشد. از یک سو، آموزش عالي محور توسعه و تحول در جوامع مختلف و كانون اصلي تربيت نيروي ا چکیده کامل
هدف از مطالعه حاضر بررسی و شناسایی موانع به اشتراکگذاری دانش در یک مؤسسه آموزش عالی به عنوان یکی از قدمهای اساسی در پیادهسازی فرایند مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ميباشد. از یک سو، آموزش عالي محور توسعه و تحول در جوامع مختلف و كانون اصلي تربيت نيروي انساني متخصص و آموزش ديده کشور بوده و بنابراين تحقق مديريت دانش، در این حوزه از الزامات اساسی و ابزار قدرتمند توسعه جامعه دانشمحور به عنوان یکی از ارکان چشمانداز کلان کشور محسوب ميگردد. از سوی دیگر، با تغییر شعار "دانش قدرت است"، به شعار " اشتراکگذاری دانش قدرت" است، اشتراکگذاري دانش و توسعه آن در سازمان و همچنین در بین سازمانها و سیستمهای گوناگون به فرایند محوری و جهتگیری اصلی سازمانها در مديريت دانش تبدیل شده است. لذا ایجاد یک دید جامع در خصوص چالشها و موانع به اشتراکگذاري و شناخت مناسب از تسهیل کنندههای آن در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به عنوان پیش نیازی در رسیدن به اهداف مدیریت دانش در حوزه آموزش عالی کشور مد نظر ضروری مينماید. در این راستا این مقاله با شناسایی 29 عامل کلیدی مؤثر در فرایند به اشتراکگذاري دانش در سازمانها و دستهبندی آنها در قالب 5 حوزه منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، ساختار، سیستم و فناوری و راهبردهای رهبری، به عنوان نمونه صحت روابط بین عوامل اصلی و وزن (اولویت) هر یک از عوامل مذکور در حوزههای 5 گانه را در مؤسسه آموزش عالی امام جواد (ع) یزد ارائه نموده است.
پرونده مقاله
صنايع و خدمات با فناوري برتر به عنوان بخش محوري اقتصادهاي دانشمحور محسوب شده و يکي از اصليترين شاخصهاي سنجش درجه دانشمحور شدن يک اقتصاد ميباشند. در اين تحقيق سعي شده تا مباني و شاخصهاي صنايع با فناوري برتر معرفي شده و تأثير متغيرهاي پايهاي اقتصاد دانشمحور يعني ف چکیده کامل
صنايع و خدمات با فناوري برتر به عنوان بخش محوري اقتصادهاي دانشمحور محسوب شده و يکي از اصليترين شاخصهاي سنجش درجه دانشمحور شدن يک اقتصاد ميباشند. در اين تحقيق سعي شده تا مباني و شاخصهاي صنايع با فناوري برتر معرفي شده و تأثير متغيرهاي پايهاي اقتصاد دانشمحور يعني فناوري اطلاعات و ارتباطات، هزينههاي تحقيق و توسعه و آموزش بر توليد صنايع با فناوري برتر بررسي و تحليل شود. جهت آزمون تأثير متغيرهاي پايهاي اقتصاد دانشمحور بر توسعه صنايع با فناوري برتر با توجه به چارچوب لايههاي اقتصاد دانشمحور يک مدل کاب داگلاس طراحي شده است. اين مدل براي 48 کشور جهان طي سالهاي 2007-2000 با استفاده از رهيافت Panel Data به روش GLS برآورد شده است. نتايج بخش تجزيه و تحليل مقاله بيانگر اثرات مثبت و معنادار فناوري اطلاعات و ارتباطات، هزينههاي تحقيق و توسعه بر صنايع با فناوري برتر و تأثير مثبت ولي در سطح اطمينان کمتر آموزش بر صنايع با فناوري برتر است. همچنين از آنجا كه مدل مورد بررسي به صورت لگاريتمي است، ضرايب هر يك از متغيرها بيانگر کشش توليد صنايع با فناوري بالا به متغيرهاي مستقل است که نتايج برآورد شده براي کششها نشان ميدهد افزايش يك درصد هزينههاي تحقيق و توسعه، هزينههاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و آموزش به ترتيب موجب 48/0، 68/0 و 29/0 درصد افزايش در توليد صنايع با فناوري برتر ميشود.
پرونده مقاله
يکي از مباحث بسيار مهم در دهه اخير جهان، بحث سرمايه انساني است. سرمايه انساني يا به عبارتي کيفيت نيروي کار و يا دانش نهادينه شدن در انسان، باعث افزايش توليد و رشد اقتصادي کشورها ميگردد. سرمايه انساني اگرچه از زمان اقتصاددانان کلاسيک مورد بحث بوده اما آنچه در دهههاي چکیده کامل
يکي از مباحث بسيار مهم در دهه اخير جهان، بحث سرمايه انساني است. سرمايه انساني يا به عبارتي کيفيت نيروي کار و يا دانش نهادينه شدن در انسان، باعث افزايش توليد و رشد اقتصادي کشورها ميگردد. سرمايه انساني اگرچه از زمان اقتصاددانان کلاسيک مورد بحث بوده اما آنچه در دهههاي اخير مورد توجه قرار گرفته است مدلسازي و ارائه الگوهاي ملي از رشد اقتصادي است که در آنها سرمايه انساني لحاظ شده باشد. به عبارتي، از بحث کلاسيکي توليد که فقط تابع نيروي کار و سرمايه فرض ميشد، عامل کيفي نيروي کار يا سرمايه انساني نيز بايد به مثابه يک متغير در اين توابع وارد شود. با توجه به اینکه تأثیر سرمایه انسانی و دانش فنی بر رشد اقتصادی بر هیچکس پوشیده نیست؛ این پژوهش بهدنبال سنجش اثرگذاري ارتقاي سرمايه انساني بر رشد اقتصادي در کشورهاي منتخب عضو اوپک است. اقتصاددانان مختلف برای اندازهگیری سرمایه انسانی از شاخصهای مختلفی استفاده کردهاند که یکی از آنها اندازه مخارج دولت برای آموزش است. در این پژوهش از نرخ رشد مخارج کل آموزش دولت در کنار سایر متغیرهای مؤثر (مخارج تحقیق و توسعه، سرمایهگذاری) با رهیافت پنلدیتا برای دوره زمانی 1998 تا 2007 استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که اثرگذاري تمام ضرايب متغيرهای مدل براساس مباني نظري مورد انتظار و از نظر آماري نيز معنيدار بوده و سرمايه انساني اثري مثبت بر رشد اقتصادي دارد. بنابراین با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به سرمایه انسانی جهت افزایش مهارتها و قابلیتهای تولیدی نیروی انسانی که افزایش بهرهوری و تولید را بهدنبال خواهد داشت؛ به همراه افزایش مخارج تحقیق و توسعه؛ جهت دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر توصیه میشود.
پرونده مقاله
جریان جهانی شدن یک ماهیت فراملیتی برای ظرفیت های فنی و علمی در جهان ایجاد نموده و به عنوان یکی از چالش های اصلي آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. اين پديده با قرار دادن روند گسترده اي پیش روی خدمات آموزشی برون مرزی، برخی از کشورهای توسعه یافته را به سوی چکیده کامل
جریان جهانی شدن یک ماهیت فراملیتی برای ظرفیت های فنی و علمی در جهان ایجاد نموده و به عنوان یکی از چالش های اصلي آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. اين پديده با قرار دادن روند گسترده اي پیش روی خدمات آموزشی برون مرزی، برخی از کشورهای توسعه یافته را به سوی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آموزش با هدف همکاری علمی با سایر کشورها با هدف ارتقای کیفیت نیروی انسانی، دستیابی به مهارت های موجود در مکان های جدید، انتخاب دانشجو برای دانشگاه های داخلی، کاهش هزینه ها، دادوستد آزادتر و بهره گیری از محیط های سرمایه گذاری جدید سوق داده است.
عوامل محرک بیشماری برای پیشبرد آموزش عالی جهانی وجود دارد. از جمله این عوامل می توان به ظهور فناوری ارتباطات اطلاعاتی اشاره نمود. اين فناوری مرزهای جغرافیایی را از بین می برد به گونه ای که متقاضیان می توانند درکشورخود خدمات آموزش عالی مورد نیاز را از دانشگاه های معتبر درگوشه دیگری ازجهان تامین نمایند . بدين ترتيب پدیده جهانی شدن تنها در صورتی یک فرصت خواهد بود که واحدهاي آموزش عالی بتوانند ناکارآمدی هاي خود را بر طرف کنند، در غیر اینصورت سیلاب جهانی شدن هم متقاضیان خدمات آموزشي (دانشجویان) و هم ارائه دهندگان آموزش(اساتید و نخبگان علمی) را جذب خواهد کرد.
این مقاله با توجه به تحولات و تغییرات پیوسته جهان به بررسی ابعاد جهانی سازی آموزش عالی می پردازد.
پرونده مقاله
چين امروز، با چين ديروز فاصلهاي معنيدار پيدا كردهاست. در اين كشور، پيشبرد اصلاحات اقتصادي و تداوم و تكميل سياست درهاي باز، حفظ ثبات و آرامش سياسي و اجتماعي، همراه با توسعه وحدت و يكپارچگي ملي، وظيفهاي همگاني محسوب ميشود. اين اصل از ابتداي سال 1978 كه اصلاحات اقتصا چکیده کامل
چين امروز، با چين ديروز فاصلهاي معنيدار پيدا كردهاست. در اين كشور، پيشبرد اصلاحات اقتصادي و تداوم و تكميل سياست درهاي باز، حفظ ثبات و آرامش سياسي و اجتماعي، همراه با توسعه وحدت و يكپارچگي ملي، وظيفهاي همگاني محسوب ميشود. اين اصل از ابتداي سال 1978 كه اصلاحات اقتصادي آغاز شد تا به امروز، محور تغييرات ساختاري و جوهري چين بودهاست. اصلاحات عملگرايانه دودهه گذشته، سياست درهاي باز و توسعه تجارت خارجي هيچ گاه چينيها را از توجه به اهداف و مصالح ملي غافل نكرده و رشد اقتصادي چين شتاب كنترل شدهاي، بربستر راهبردها داشته است.
نظارت دولتي برآموزش و پژوهش وتدوين برنامههاي توسعهاي، پس از دودهه همچنان ازسوي حزب تمركزگراي چين اعمال ميشود و برنامههاي اقتصادي بخش خصوصي هنوز نتواستهاست كه اين انحصار را بشكند. دولت چين تا كنون موفق شده است با استفاده از فناوري نوين، سرمايه و دانش فني و مديريت خارجي و اصلاح مقررات داخلي كشور، از طريق سياستهاي تشويقي و اعمال تسهيلات ويژه، توان علمي، آموزشي، پژوهشي وتحقيقاتي را در قالب سرمايههاي شگفتانگيز به چين سرازير كند. از نظراجرايي، در چين پروژه مناطق ويژه اقتصادي و پاركهاي فناوري وتحقيقاتي دنبال گرديد و طرحهاي آموزشي و پژوهشي ويژهاي به اجرا گذارده شد. اميد است اين تجربيات و ايدههاي امتحان شده، انگشت اشارهاي براي بومي سازي و آزمون در مسير پرفراز و نشيب توسعه ايران باشد.
پرونده مقاله
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق چکیده کامل
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق دادن افراد به سوی کارآفرینی، ایجاد و توسعه صلاحیت های کارآفرینی ضروری است؛ به منظور موفقیت دانشگاه ها در پرورش دانش آموختگانی شایسته، لازم است تا صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه های کارآفرین مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. با توجه به آنچه ذکر شد، هدف مقاله حاضر که به صورت مروری و اسنادی نگاشته شده، طراحی مدل مفهومی صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین می باشد. صلاحیت های کارآفرینی را می توان براساس موارد زیر مورد مطالعه قرار داد: مولفه های تشکیل دهنده صلاحیت کارآفرینی، پیش بین های صلاحیت کارآفرینی، و برآمدهای صلاحیت کارآفرینی. براساس نتایج حاصله، صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان در شش گروه شامل صلاحیت فردی و شناختی، صلاحیت ارتباطی، صلاحیت رهبری و کار تیمی، صلاحیت ایجاد و مدیریت کسب و کار، صلاحیت اقتصادی و بازاریابی، و صلاحیت پژوهشی دسته بندی می شود. ماموریت دانشگاه به عنوان پیش بین صلاحیت کارآفرینی در سه دسته: آموزشی، پژوهشی، و خدمات حمایتی در نظر گرفته شد و نیت کارآفرینی به عنوان برآمد صلاحیت های کارآفرینی مطرح شد. در نهایت و بر اساس مولفه های بیان شده، مدل مفهومی سنجش صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین، به همراه پیش بین ها و برآمد ارایه گردید.
پرونده مقاله
با گسترش اینترنت و شیوع ویروس کرونا، محیطهای یادگیری الکترونیکی و آموزش مبتنی بروب، رشد و تکامل زیادی در سالها و ماههای اخیر تجربه کرده است، لیکن این نوع آموزش با چالشهای زیادی مواجه است. مهمترین این چالشها به استفاده از الگوهاي یادگیری، مدلسازی رفتار دانشجویی، ا چکیده کامل
با گسترش اینترنت و شیوع ویروس کرونا، محیطهای یادگیری الکترونیکی و آموزش مبتنی بروب، رشد و تکامل زیادی در سالها و ماههای اخیر تجربه کرده است، لیکن این نوع آموزش با چالشهای زیادی مواجه است. مهمترین این چالشها به استفاده از الگوهاي یادگیری، مدلسازی رفتار دانشجویی، ارزیابی پشتیبانی و بازخورد دانشجو، برنامهریزی درسی، تعیین توالی و پشتیبانی مدرسان، بر میگردد. یكی از راههای مقابله با این چالشها، یافتن عوامل مؤثر در پذیرش و ارتقاء كیفیت آموزش در سیستمهای یادگیری، كشف قوانین و الگوهای آموزشی و استفاده از آنها در پیشگویی نتایج آینده است. هدف از این تحقیق شناسایی و معرفی عوامل مؤثر در پذیرش آموزش الکترونیکی براساس مدل پذیرش فناوری است. بدین منظور با بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه، متغیرهایی از جمله خودکارآمدی کامپیوتر، کیفیت محتوا، پشتیبانی از سیستم، طراحی رابط کاربری، ابزارهای فناوری و اضطراب کامپیوتر بهعنوان عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم آموزش الکترونیک، استخراج شدند و براساس آنها، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت. برای سنجش مدل و ارتباطهای بین متغیرهای مدل، پرسشنامهای در اختیار کاربران سیستم آموزش الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین قرار داده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری درستی تمام فرضیهها، به جز تأثیر ابزارهای فناوری بر پذیرش سیستم آموزش الکترونیک را تأیید کرد. یافتههای این تحقیق به مدیران آموزشی دانشگاه و همچنین اساتید مرتبط با این سیستم کمک میکند با ایجاد زمینههای لازم درخصوص اعمال فاکتورهای مؤثر، دانشجویان را به استفاده بهینه از سیستم ترغیب نمایند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش آموزش به شیوه مجازی در بازتولید نابرابری آموزشی میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا به تحلیل چالشهای آموزش به شیوه مجازی در کشور پرداخته شده است، سپس به تحلیل چالشها در بازتولید نابرابری آموزشی پرداخته شده است. از جمله چ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش آموزش به شیوه مجازی در بازتولید نابرابری آموزشی میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا به تحلیل چالشهای آموزش به شیوه مجازی در کشور پرداخته شده است، سپس به تحلیل چالشها در بازتولید نابرابری آموزشی پرداخته شده است. از جمله چالشهایی که آموزش به شیوه مجازی بهوجود آورده است عبارتند از: چالش توزیع منابع و امکانات (فضایی)، چالش اقتصادی، چالش جنسیتی و چالش فرهنگی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر یک از چالشهای مطرحشده در قلمرو آموزش و پرورش رسمی و عمومی به نابرابری آموزشی انجامیده است. بدین صورت که چالش توزیع منابع و امکانات منجر به پایینبودن کیفیت آموزش در مناطق محروم در مقایسه با مناطق برخوردار شده است. چالش اقتصادی نیز به دلیل پایینبودن سطح درآمد افراد مناطق محروم و گرانبودن وسایل کمک آموزشی مجازی، فاصله طبقاتی را بین مناطق محروم و برخوردار ایجاد کرده است. چالش جنسیتی نیز به دلیل استفاده نابرابر در بین زنان و مردان، اغلب زنان در بهرهگیری از آموزشهای مجازی محدودیتهایی دارند. چالش فرهنگی نیز به دلیل اینکه طبقات مسلط نسبت به سایر طبقات سهم بیشتری از سرمایه فرهنگی میبرند و بیشتر قادرند که این نوع سرمایه را در فرزندانشان به ودیعه بگذارند. نتایج پژوهش نشان میدهد که نظام آموزش و پرورش در رویارویی با چالشهای مطرح شده باید اقدامات و سازوکارهایی را مدنظر قرار دهد، چراکه تا زمانی که چالشهای پیشروی آموزش به شیوه مجازی در نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی برطرف نگردد، نمیتوان نابرابریهای آموزشی را برطرف نمود.
پرونده مقاله
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این چکیده کامل
امروزه اداره سازمانها دیگر با مهارتهای سنتی امکانپذیر نیست. لذا روشهای آموزش این مهارتها نیز با روشهای آموزشی پیشین تفاوت اساسی یافته است. امروزه برای اثرگذاری و ارتقای کیفیت در آموزشهای ضمن خدمت به ابداع روشهای نوآورانه بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود. یکی از این روشهای نوین «فن بازیوارسازی» در آموزش است. مقاله حاضر ضمن توجه به مزایای بازیوارسازی در آموزش به بررسی جایگاه این فن در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما براساس چارچوب پژوهش سرجیوجیمنز میپردازد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع اکتشافی و دادههای پژوهش براساس مشاهده هفت دوره آموزش الکترونیکی (از آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما) و مصاحبه با ده نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان اداره کل آموزش سازمان صدا و سیما گردآوری و نهایتاً براساس کدگذاری سه مرحلهای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی) تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در آموزشهای ضمن خدمت سازمان صدا و سیما عناصر بازیوارسازی به صورت آگاهانه و هدفمند استفاده نمیشود و بازیوارسازی در آموزشهای سازمان جایگاه مناسبی ندارد. ولی چنانچه طراحی مناسبی در این خصوص صورت گیرد، زمینهها و انگیزههای لازم برای بهبود آموزشهای ضمن خدمت کاملاً مهیا است.
پرونده مقاله
با توجه به حرکت فزاینده سازمانهای کشور به سمت بهرهمندی کامل از سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این سیستمها برای بهبود کیفیت خدماترسانی بسیار حائز اهمیت است. لذا این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی انجام گرفته اس چکیده کامل
با توجه به حرکت فزاینده سازمانهای کشور به سمت بهرهمندی کامل از سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این سیستمها برای بهبود کیفیت خدماترسانی بسیار حائز اهمیت است. لذا این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردي و از نظر ماهیت توصیفی- اکتشافی است. جامعه تحقیق سازمانهای دولتی کشور است که از بین خبرگان حائز شرایط خبرگی، تعداد 10 نفر جهت تشکیل پانل خبرگی انتخاب شدند. از بین کارکنان نیز تعداد 250 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق ترکیبی از روشهای تصمیمگیری چند معیاره (فرایند تحلیل سلسله مراتبی)، معادلات ساختاری و سیستم استنتاج فازی است. پس از استخراج ابعاد و عوامل از ادبیات و پیشینه تحقیق، رتبهبندی عوامل مؤثر در قالب پنج بعد و 15 مؤلفه، با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره صورت گرفت. نتایج نشان داد زیرساخت قانونی بیشترین همبستگی را با زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی برقرار کرده است. همچنین در بین ابعاد، زیرساخت فناورانه دارای بیشترین اهمیت است. نتایج حاصل از استنتاج فازی نیز نشان داد مطلوبترین حالت برای زیرسیستمهای اطلاعاتی 698/0 با توجه به امکانات موجود است و ترکیب مطلوب برای این حالت زمانی حاصل میشود که عوامل ساختاری 724/0، عوامل سازمانی 58/0، عوامل حاکمیتی 569/0، عوامل اجتماعی 707/0، و عوامل آموزشی 468/0 باشد. لذا پیشنهاد میگردد متولیان امر برای تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی کشور در گام نخست بر تقویت و توسعه ساختارها و حمایت از نوآوریهای فناورانه متمرکز شوند.
پرونده مقاله