در دنياي كنوني توجه به امر توسعه مبتني بر دانايي در كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه رو به افزايش است و از آنجا كه آموزش، پژوهش و فناوري اجزاي اصلي اين توسعه ميباشند، تدوين طرح و برنامهاي مدون در عرصههاي مختلف علوم، تحقيقات و فناوري امري ضروري است. خوشبختانه اين حركت در س چکیده کامل
در دنياي كنوني توجه به امر توسعه مبتني بر دانايي در كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه رو به افزايش است و از آنجا كه آموزش، پژوهش و فناوري اجزاي اصلي اين توسعه ميباشند، تدوين طرح و برنامهاي مدون در عرصههاي مختلف علوم، تحقيقات و فناوري امري ضروري است. خوشبختانه اين حركت در سالهاي اخير مورد توجه سياستگذاران و برنامهريزان كلان كشور قرار گرفته است و تدوين سند چشمانداز بيست ساله كه ايران را در افق 1404 كشوري رشد يافته با جايگاه اول علمي و فناوري در بين كشورهاي منطقه تصوير ميكند، گام نخست در فرايند برنامهريزي در سطح ملي است. از سوي ديگر براي دستيابي به اين چشمانداز، چهار برنامه پنج ساله در نظر گرفته شده است كه نخستين آنها برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از سالهاي 1384 تا 1388 بوده است. بخشي از اين برنامه به توسعه مبتني بر دانايي اختصاص يافته و در اين ميان آموزش عالي، تحقيقات و فناوري محور قرار گرفته است. در همين راستا لايحه برنامه پنجم توسعه كشور نيز به مجلس شوراي اسلامي ارائه شده كه بخشي از اين برنامه نيز به علوم و فناوري اختصاص يافته است. اما آنچه كمتر در اين برنامهها به چشم ميخورد، توجه به امر فناوري و تدوين راهبردهاي دقيق براي توسعه فناوري ميباشد; حال آنكه توليد علم در جامعه هنگامي وافي به مقصود است كه در نهايت بتواند به ثروت تبديل شود و در اين زمينه انجام تحقيقات كاربردي و توسعه فناوري از اهم اقداماتي است كه توليد علم سودآور را ممكن ميسازد. در اين مقاله ضمن تشريح اهميت تدوين برنامههاي توسعهاي در زمينه علوم، تحقيقات و فناوري، وضعيت فناوري در برنامههاي پنج ساله سوم و چهارم توسعه كشور مورد بحث قرار ميگيرد. سپس با بررسي لايحه برنامه پنجم توسعه كشور و جايگاه فناوري در اين لايحه، پيشنهاداتي در اين زمينه براي افزايش اثربخشي برنامههاي توسعهاي بيان ميگردد.
پرونده مقاله
سازمان ها همواره به حل مسائل و مشكلات پيش روي خودکه دارای دامنه بسيار گسترده ای بوده و طيفي از مواردكوچك تا بسيار بزرگ را شامل مي شوند توجه خاص دارند. چگونگي حل آنها براي ادامه تلاش هاي ثمر بخش به مدد نیروی های دانشی سازمان، از اهميت ويژه اي برخوردار است. ماهيت برخي از چکیده کامل
سازمان ها همواره به حل مسائل و مشكلات پيش روي خودکه دارای دامنه بسيار گسترده ای بوده و طيفي از مواردكوچك تا بسيار بزرگ را شامل مي شوند توجه خاص دارند. چگونگي حل آنها براي ادامه تلاش هاي ثمر بخش به مدد نیروی های دانشی سازمان، از اهميت ويژه اي برخوردار است. ماهيت برخي از آنان به گونه اي است كه گاه موجوديت سازمان را تحت تاثير قرار داده و تهديد مي كند. حل گستره وسيعي از مشکلات پديدآمده، تنها با به کارگيري روش هاي موجود ميسر نيست؛ به همين دليل به کار گيري خلاقيت و استفاده از روش هاي خلاقانه در سازمان ها درخور اهميت ويژه است. به همين دليل ضروري به نظر مي رسد، مديران تدابيري بيانديشند تا نيروي کار دراختيار خويش را با دقت بيشتري با فرآيندحل خلاقانه مسايل و مشکلات که نيازمند سطحي از دانش انساني است همراه سازند. براي تحقق اين مهم و به ميدان آوردن تيم دانش، نقش مدير ارشد دانش موسوم به سي کي او (CKO ) حياتي، بسيار مهم، تاثير گذار و قابل توجه است. مقاله جاري با تکيه بر تجارب اجرايي از ميدان عمل در ايفاي نقش تبادل دانش و نيز عنايت به مستندات انتشاريافته اين حوزه پژوهشي به به بررسي نقش مدير ارشد دانش در به ميدان آوردن تيم دانش و بهره گيري ثمربخش آنان در فرآيند خلاقيت پرداخته است.
پرونده مقاله