تغییرات سریع فناوري در صنایع مختلف و در نتیجه آن کوتاهشدن دوره عمر محصولات و فشردهشدن رقابت نیاز به نوآوری را تشدید میکند كمبود نوآوري يكي از عوامل اصلي پايين بودن سطح رشد شرکتهای پتروشیمی در كشورهاي در حال توسعه است. در این مقاله هدف شناسایی و سنجش متغیرهای مؤثر بر چکیده کامل
تغییرات سریع فناوري در صنایع مختلف و در نتیجه آن کوتاهشدن دوره عمر محصولات و فشردهشدن رقابت نیاز به نوآوری را تشدید میکند كمبود نوآوري يكي از عوامل اصلي پايين بودن سطح رشد شرکتهای پتروشیمی در كشورهاي در حال توسعه است. در این مقاله هدف شناسایی و سنجش متغیرهای مؤثر بر نوآوری در شرکتهای پتروشیمی استان بوشهر است. بدین منظور بیستوشش متغیر مؤثر بر نوآوری در شرکتهای صنعتی در استان بوشهر شناسایی و سپس با استفاد از فرایند تحلیل شبکهای فازی به هفت متغیر مهم کاهش یافتند که عبارتند از فرهنگ تغییر در کارکنان، عملکرد مدیریت، توجه به خواستههای مشتری، شرایط مالی، انعطافپذیری محصول، استفاده از فناوريهای جدید و حمایتهای دولت. در نهایت درجه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این هفت متغیر با استفاده از تکنیک دیماتل فازی و رسم شکل مشخص گردیدند. نتایج تحقیق نشان میدهد متغیر فرهنگ تغییر در بین کارکنان یکی از موانع نوآوری شرکتهای پتروشیمی استان بوشهر است و باید حل شود. متغیر عملکرد مدیریت، متغیری است که مشکل نوآوری شرکتهای پتروشیمی استان بوشهر را حل میکند و باید در اولویت توجه قرار گیرد. متغیر توجه به خواستههای مشتری متغیری است که نه از متغیری تأثیر میپذیرید و نه بر هیچ متغیری اثر میگذارد لذا این متغیر، متغیری مستقل در ایجاد نوآوری در شرکتهای پتروشیمی استان بوشهر است. متغیر جذب سرمایهگذاری و شرایط مالی متغیری است مستقل که روی تعدادی از متغیرهای مؤثر بر نوآوری در شرکتهای پتروشیمی استان بوشهر، اثر میگذارد.
پرونده مقاله
مؤسسات و بنگاههای کوچک و بزرگ اقتصادی معمولاً در شرایط کسب و کار پیچیده، پر تلاطم و ناپایدار فعالیت میکنند. به دلیل پیشرفتهای فناوری، جهان با سرعتی غیر قابل پیشبینی در حال تغییر است. برای بیشتر کسب و کارها، توانایی پایش، شناسایی و تسلط بر فناوریها و توانمندیهای فن چکیده کامل
مؤسسات و بنگاههای کوچک و بزرگ اقتصادی معمولاً در شرایط کسب و کار پیچیده، پر تلاطم و ناپایدار فعالیت میکنند. به دلیل پیشرفتهای فناوری، جهان با سرعتی غیر قابل پیشبینی در حال تغییر است. برای بیشتر کسب و کارها، توانایی پایش، شناسایی و تسلط بر فناوریها و توانمندیهای فناورانه امری ضروری است. فناوری و نوآوری در ترکیب با سرمایه و استعدادهای انسانی میتوانند در شرایط بحرانهای اقتصادی به مثابه موتور رشد و توسعه مؤسسات عمل نمایند. در این مقاله، اهمیت مدیریت خلاقیت و نوآوری و دیدهبانی فناوری برای سازمانها در شرایط کاری متلاطم و ناپایدار مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده میشود که برندگان آنهایی خواهند بود که بتوانند هر چه بیشتر با ابزارهای فناوری و نوآوری راههایی برای افزایش بهرهوری و توان رقابتی بیابند. در این مقاله تأکید میشود که نوآوری در دنیای امروز یک کار گروهی است و مدیریت موفق گروههای نوآوری، یک هنر است. مدیران نمیتوانند خلاقیت را سفارش دهند بلکه تنها باید محیطی برای رشد و بروز خلاقیت فراهم سازند. اولین گام مهم و اساسی به سوی نوآوری، باز بودن یک سازمان در برابر ایدهها و مفاهیم جدید است. در نتیجه در این مقاله بر اهمیت فرهنگ سازمانی و ضرورت باز بودن آن و راههای دستیابی به این هدف با اشاره به چند نمونه از تجربیات جهانی تأکید خاصی شده است. پایش مدام تغییرات فناوریها یا دیدهبانی فناوری یک فعالیت مهم کسب و کار است که میتواند به عنوان سامانه هشدار و اعلام خطر عمل کند. شناسایی سریع و به موقع فناوریهای نو ظهور به یک سازمان فرصت زمانی لازم برای آمادگی و یا حتی جذب و به دست آوردن این فناوریها را قبل از آن که تأثیر منفی بر کسب و کار مؤسسه بگذارند، میدهد. در این مقاله تأکید میشود که سازمانها باید از طریق به کارگیری درست فرایند دیدهبانی فناوری به دقت روند تغییرات در حوزههای فناوری که میتواند بر کسب و کار آنها تأثیر بگذارد را زیر نظر بگیرند. به طور کلی در این مقاله نتیجهگیری شده است که ایجاد و توسعه محیطی که پرورش دهنده خلاقیت و نوآوری باشد، یک گام مهم در تضمین بقای بلندمدت سازمانها و مؤسسات در شرایط کاری ناپایدار است. عدم انجام این کار میتواند به معنای مرگ مؤسسه باشد.
پرونده مقاله
در اين مقاله موضوع مهم سرمايههاي فکري كه در زمينهسازي و ايجاد جامعه و سازمانها مبتني بر دانش نقش اساسي ايفاء ميکند و خود نيز محصول جامعه و سازمانهاي مبتني بر دانش محسوب ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد.
اين سرمايه و يا دارائي در سطح جامعه، دولت، صنعت و دانشگاه چکیده کامل
در اين مقاله موضوع مهم سرمايههاي فکري كه در زمينهسازي و ايجاد جامعه و سازمانها مبتني بر دانش نقش اساسي ايفاء ميکند و خود نيز محصول جامعه و سازمانهاي مبتني بر دانش محسوب ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد.
اين سرمايه و يا دارائي در سطح جامعه، دولت، صنعت و دانشگاه مطرح است و تجمع آنها داراييهاي فكري كشور را تشكيل ميدهد. در اين مقاله با توجه به نقش کليدي دانشگاه در ايجاد جامعه يا سازمان مبتني بر دانش نحوه ايجاد و ارزيابي اين نوع از سرمايه در دانشگاه مورد بررسي قرار ميگيرد. همچنين در اين نوشتار برخي از ويژگيهاي جامعه دانشي و خصوصيات مديريت دانش و داراييهاي فكري معرفي ميشوند.
پرونده مقاله
در عصر حاضر سرعت تغییرات و دگرگونی به حدی است، که هیچ یک از افراد بشر حتی در یکقرن گذشته پیش بینی چنین تغییراتی را نمیکرد. فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است كه طی آن در بطن یك جامعه كهن، سامان تازهای ایجاد میشود. یکی از دغدغههای مهمی که سازمان چکیده کامل
در عصر حاضر سرعت تغییرات و دگرگونی به حدی است، که هیچ یک از افراد بشر حتی در یکقرن گذشته پیش بینی چنین تغییراتی را نمیکرد. فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است كه طی آن در بطن یك جامعه كهن، سامان تازهای ایجاد میشود. یکی از دغدغههای مهمی که سازمانها را مجاب نموده گرايش به سمت فعاليت های کارآفرينانه داشته باشند، بحث بقا و رشد میباشد. در نتیجه بايد اذعان داشت زمان آن فرا رسيده كه به بررسي روابط ميان رفتار كارآفرينانه و عملكرد پرداخته شود. از اين رو هدف این پژوهش بررسی رابطه میان گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال 1394 میباشد. برای این منظور از روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی برای بررسی روابط میان متغیرها استفاده شده و جامعه آماری تحقیق برخی کارکنان برحسب سطوح مختلف مدیریتی و اعضای هیات علمی و كارشناسان که 110 نفر از 320 نفر كل کارکنان برآورد گرديد. براي تحليل دادهها از همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره و براي تائید مدل از مدل معادلات ساختاري استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده وجود رابطه مثبتی میان گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی به طور مستقيم و نوآوری، پیشگامی، مخاطرهپذيري و رقابت تهاجمي به عنوان ابعاد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازماني به طور غیر مستقیم ميباشد، اما میان استقلال طلبي با عملکرد سازمانی رابطه معناداری یافت نشد؛ بنابراین توسعه نگرش و توجه به گرایش کارآفرینانه در سازمان میتواند در افزایش عملکرد سازمانی مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
دنياي رقابتي امروز، ايجاب ميكند تا دانش بهعنوان ارزشمندترين منبع راهبردی شناخته شده و توانايي سازمان به منظور كاربرد دانش براي استفاده از فرصتهاي بيشتر مورد اهتمام قرار گرفته و در مقايسه با رقبا، مهمترين عملكرد را داشته باشد. هدف از اجراي اين تحقيق، شناسايي و وارسی چکیده کامل
دنياي رقابتي امروز، ايجاب ميكند تا دانش بهعنوان ارزشمندترين منبع راهبردی شناخته شده و توانايي سازمان به منظور كاربرد دانش براي استفاده از فرصتهاي بيشتر مورد اهتمام قرار گرفته و در مقايسه با رقبا، مهمترين عملكرد را داشته باشد. هدف از اجراي اين تحقيق، شناسايي و وارسی برخي از عوامل تأثيرگذار بر پيادهسازي مديريت دانش در جهاد دانشگاهي است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پيمايشی و ابزار گردآوري دادهها، پرسشنامه است. براي اعتبار و روايي از صاحبنظران حوزه مديريت و آشنا به فناوري اطلاعات استفاده شد و پس از تجميع نظرات، پرسشنامه براي سنجش پايايي در نمونه 60 نفری مورد آزمون مقدماتی قرار گرفت. در اين مرحله ضريب آلفاي كرونباخ متغير فناوري اطلاعات برابر با 82%، متغير ساختار سازماني برابر با 81% ، متغير فرهنگ سازماني برابر با 92%، متغير انگيزش برابر با 91% و متغير عوامل مديريتي برابر با 93% به دست آمد كه بيانگر قابل اعتماد بودن ابزار سنجش است. جامعه آماری این پژوهش یعنی مدیران و کارشناسان دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی شامل 200 نفر بودند که حجم نمونه 132 نفر بدست آمد. يافتههاي اين تحقيق نشان ميدهد، عوامل تأثيرگذار بر پيادهسازي مديريت دانش شامل فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، انگیزش و عوامل مدیریتی ارتباط مستقيم با پيادهسازي مديريت دانش دارد. بيشترين اثر به بعد انگیزش اختصاص داشته و بعد از آن ابعاد فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، عوامل مدیریتی قرار دارند و كمترين اثربخشی در بین متغیرهای این پژوهش نيز به بعد ساختار سازمانی اختصاص دارد.
پرونده مقاله
رایانش ابری مفهومی است که اخیراً در دنیای فناوری اطلاعات معرفی شده که محیطی را برای به اشتراکگذاری منابع فراهم مینماید. در محیط رایانش ابری یک سیستم زمانبندی کارا و مؤثر، نقش کلیدی دارد و در میزان موفقیت آن محیط بسیار تعیینکننده میباشد. از اینرو مسأله زمانبندی وظ چکیده کامل
رایانش ابری مفهومی است که اخیراً در دنیای فناوری اطلاعات معرفی شده که محیطی را برای به اشتراکگذاری منابع فراهم مینماید. در محیط رایانش ابری یک سیستم زمانبندی کارا و مؤثر، نقش کلیدی دارد و در میزان موفقیت آن محیط بسیار تعیینکننده میباشد. از اینرو مسأله زمانبندی وظایف در رایانش ابری، مسألهای بسیار مهمی محسوب میشود که سعی دارد یک زمانبندی بهینه برای اجرای وظایف و تخصیص منبع بهینه مشخص نماید. این پژوهش با هدف ارائه رویکردی جدید برای بهینهسازی زمانبندی وظایف براساس ترکیبی از الگوریتم تطبیقی پویا و الگوریتم ژنتیک در محیط رایانش ابری انجام گرفته است. مدل ترکیبی، با هدف پوششدادن نقاط ضعف دو الگوریتم ژنتیک و زمانبندی تطبیقی پویا، ارائه شد که به موجب آن ضعف الگوریتم ژنتیک یعنی سرعت عمل پایین، با ایجاد یک راهحل اولیه مناسب برطرف گردید و همچنین ضعف الگوریتم زمانبندی تطبیقی پویا که همانا به دام افتادن در جوابهای محلی است، با استفاده از الگوریتم بهینهسازی تکاملی پوشش داده شد. در مدل پیشنهادی نخست الگوریتم تطبیقی پویا با تکنیک جستجوی منابع مورد نیاز به کمک درخت کیدی و بازیابی دادهها به صورت موازی توانسته است در زمان بسیار خوبی جواب مناسبی برای مسألهی زمانبندی پیدا کند، که بهعنوان جواب اولیه به الگوریتم ژنتیک سپرده شد و الگوریتم ژنتیک نیز به جستجوی بهینه میپردازد. در نتیجه الگوریتم نهایی حاصل از ترکیب این دو، توازن بار بهتری برای منابع ابری در مدت زمان نسبتاً قابل قبول ارائه میدهد.
پرونده مقاله
امروزه دانش جزئی اساسی از سرمایه هر سازمانی است.حتی رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردی و سازمانی است مدیریت دانش در پی آن است تا بتواند با پیوند بین استراتژیهای کلان سازمان و استراتژی مدیریت دانش به کسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنین حفظ مزیت ر چکیده کامل
امروزه دانش جزئی اساسی از سرمایه هر سازمانی است.حتی رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردی و سازمانی است مدیریت دانش در پی آن است تا بتواند با پیوند بین استراتژیهای کلان سازمان و استراتژی مدیریت دانش به کسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنین حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند. این مطالعه به دنبال بررسی عوامل ایجاد انگیزه در کارکنان برای امروزه دانش جزئی اساسی از سرمایه هر سازمانی است. حتی رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردی و سازمانی است مدیریتدانش در پی آن است تا بتواند با پیوند بین راهبردهای کلان سازمان و راهبرد مدیریت دانش به کسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنین حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند. این مطالعه به دنبال بررسی عوامل ایجاد انگیزه در کارکنان برای به اشتراکگذاشتن دانش خود با سایر کارکنان است. در این پژوهش، که مبتنی بر روش توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری متشکل از کارکنان سازمان مرکزی بانک مورد مطالعه به تعداد 191 نفر بوده که تعداد نمونه برابر با 128 نفر محاسبه شده است. نمونهگیری با استفاده از شیوه تصادفی ساده انجام گرفته و برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه پنج گزینهای لیکرت استفاده شده است. روایی محتوای پرسشنامه با مراجعه به استادان و کارشناسان خبره مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه از طریق فرمول آلفای کرونباخ 4/82 درصد محاسبه گردید. از آزمون کولموگورف اسميرنف براي تشخيص نرمال و غيرنرمالبودن دادهها استفاده شد که نتيجه آن غیرنرمالبودن دادهها شده است. جهت آزمودن فرضيات تحقيق از آزمون همبستگی اسپيرمن براي دادههای غيرنرمال استفاده شده است. نتایج نشان داد که از دید کارکنان و مدیران بانک انگیزش بر تسهیم دانش کارکنان مؤثر است. از طرفی رابطه بین عوامل انگیزشی در ایجاد انگیزه کارکنان بانک یکسان نبوده و بیشترین نقش مربوط به پاداشهای مالی و غیرمالی و کمترین نقش مربوط به ساختار سازمانی بوده است.به اشتراک گذاشتن دانش خود با سایر پرسنل است. در این پژوهش، که مبتنی بر روش توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری متشکل از کارکنان سازمان مرکزی بانک مورد مطالعه به تعداد 191 نفر بوده که تعداد نمونه برابر با 128 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری با استفاده از شیوه تصادفی ساده انجام گرفته و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. روایی محتوای پرسشنامه با مراجعه به استادان و کارشناسان خبره مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه از طریق فرمول آلفای کرونباخ 82.4 درصد محاسبه گردید. از آزمون کولموگورف اسميرنف براي تشخيص نرمال و غيرنرمال بودن داده ها استفاده شده که نتيجه آن غيرنرمال بودن داده ها شده است. جهت آزمودن فرضيات تحقيق از آزمون همبستگی اسپيرمن براي داده هاي غير نرمال استفاده شده است. نتایج نشان دادکه ازدید کارکنان و مدیران بانک انگیزش برتسهیم دانش کارکنان موثراست. از طرفی رابطه بین عوامل انگیزشی در ایجاد انگیزه کارکنان بانک یکسان نبوده و بیشترین نقش مربوط به پاداش های مالی و غیر مالی و کمترین نقش مربوط به ساختار سازمانی بوده است.
پرونده مقاله
سرمایه فکری را میتوان اساسیترین دارایی یک سازمان دانست که شرکت را در مسیر رشد و پیشرفت قرار میدهد. سرمایه فکري یکی از داراییهای نامشهود و ارزشی سازمانها براي رسیدن به نوآوري و پاسخگویی به تحولات امروزي میباشد. بهرهبرداری از انواع مختلف دانش در سازمان یا سرمایه فک چکیده کامل
سرمایه فکری را میتوان اساسیترین دارایی یک سازمان دانست که شرکت را در مسیر رشد و پیشرفت قرار میدهد. سرمایه فکري یکی از داراییهای نامشهود و ارزشی سازمانها براي رسیدن به نوآوري و پاسخگویی به تحولات امروزي میباشد. بهرهبرداری از انواع مختلف دانش در سازمان یا سرمایه فکري میتواند منجر به افزایش مزیت رقابتی سازمانها شود. دانش سازمانی فردي نقش مؤثری در تولید و توسعه خلاقیت و نوآوري در سطوح مختلف سازمان دارد هدف این پژوهش حاضر بررسی و مطالعه اثر سرمایه فکری بر مزیت رقابتی و همچنین نقش عملکرد سازمانی با نقش میانجی نوآوری و فرهنگ یادگیری در بین اعضای هیأتعلمی دانشگاه لرستان است. این پژوهش از حیث روش دارای ماهیت توصیفی قرار میگیرد و همچنین یک پژوهش میدانی بهحساب میآید که از لحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد. جامعه آماری پژوهش 286 نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاه لرستان میباشند. روش نمونهگیری تصادفی متناسب با حجم نمونه و حجم نمونه براساس جدول مورگان و تعداد ۱۶۲ نفر میباشند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد است. دادههای حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرمافزارهای Lisrel و SPSS تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سرمایه فکری بر مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی از طریق نوآوری و فرهنگ یادگیری اثر مستقیم دارد.
پرونده مقاله
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فر چکیده کامل
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کارآفرینان مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه از نوع تحقیقات آمیخته کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مراکز آموزش فنی و حرفهای خراسانرضوی بودند که به دلیل پراکندگی جامعه از روش نمونهگیری هدفمند گلولهبرفی تعیین گردید. این پژوهش با روشهای کیفی و کمی، کارآفرینی را از ابعاد متفاوت فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش کمی و یافتن مؤلفههای موانع فرهنگی پس از انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با نخبگان و اساتید حوزه کارآفرینی، استخراج مؤلفههای موانع فرهنگی کارآفرینی و تشکیل دسته کیو و انجام تحلیل عاملی مؤلفهها با استفاده از طیف مدرج کیو و نرمافزار انجام گردید که نتایج در بخش کیفی نشان داد کارآفرینان با موانع فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندی زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها روبرو هستند. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و کارآفرینان با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه کارآفرینان خراسانرضوی غالب است. در مجموع تحلیل نتایج کیفی و کمی نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع خوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.
پرونده مقاله
با توجه به حرکت فزاینده سازمانهای کشور به سمت بهرهمندی کامل از سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این سیستمها برای بهبود کیفیت خدماترسانی بسیار حائز اهمیت است. لذا این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی انجام گرفته اس چکیده کامل
با توجه به حرکت فزاینده سازمانهای کشور به سمت بهرهمندی کامل از سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این سیستمها برای بهبود کیفیت خدماترسانی بسیار حائز اهمیت است. لذا این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردي و از نظر ماهیت توصیفی- اکتشافی است. جامعه تحقیق سازمانهای دولتی کشور است که از بین خبرگان حائز شرایط خبرگی، تعداد 10 نفر جهت تشکیل پانل خبرگی انتخاب شدند. از بین کارکنان نیز تعداد 250 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق ترکیبی از روشهای تصمیمگیری چند معیاره (فرایند تحلیل سلسله مراتبی)، معادلات ساختاری و سیستم استنتاج فازی است. پس از استخراج ابعاد و عوامل از ادبیات و پیشینه تحقیق، رتبهبندی عوامل مؤثر در قالب پنج بعد و 15 مؤلفه، با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره صورت گرفت. نتایج نشان داد زیرساخت قانونی بیشترین همبستگی را با زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی برقرار کرده است. همچنین در بین ابعاد، زیرساخت فناورانه دارای بیشترین اهمیت است. نتایج حاصل از استنتاج فازی نیز نشان داد مطلوبترین حالت برای زیرسیستمهای اطلاعاتی 698/0 با توجه به امکانات موجود است و ترکیب مطلوب برای این حالت زمانی حاصل میشود که عوامل ساختاری 724/0، عوامل سازمانی 58/0، عوامل حاکمیتی 569/0، عوامل اجتماعی 707/0، و عوامل آموزشی 468/0 باشد. لذا پیشنهاد میگردد متولیان امر برای تقویت زیرساختهای سیستمهای اطلاعاتی کشور در گام نخست بر تقویت و توسعه ساختارها و حمایت از نوآوریهای فناورانه متمرکز شوند.
پرونده مقاله