بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر گرایش به کارآفرینی و مباحث مربوط به آن افزایش چشمگیری داشته است. از میان مسائل مطرح در کارآفرینی میتوان به قصد کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل پیشبینی کننده فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه اشاره کرد. قصد کارآفرینانه یکی از متغیرهای چکیده کامل
بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر گرایش به کارآفرینی و مباحث مربوط به آن افزایش چشمگیری داشته است. از میان مسائل مطرح در کارآفرینی میتوان به قصد کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل پیشبینی کننده فعالیتهای کارآفرینانه در جامعه اشاره کرد. قصد کارآفرینانه یکی از متغیرهای مهم در پژوهش سالانه دیدهبان جهانی کارآفرینی به حساب میآید. از این رو بررسی عوامل مؤثر بر قصد و تقویت آن میتواند منجر به افزایش میزان قصد کارآفرینی در جامعه شود. در میان این عوامل خودکارآمدی کارآفرینانه به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم بیان میشود. خودکارآمدی دارای شش شاخص عمده است که با آنها سنجش میشود. در تحقیق پیش رو، تنها دو متغیر امکان عینی (خودکارآمدی) و قصد کارآفرینانه از مدل لینان مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور شهرستان بیجار تشکیل میدهد. نتایج نشان میدهد هر شش شاخص تأثیر مثبت و معناداری در قصد کارآفرینی دارند. همچنین از میان شاخصها مهارت شناخت فرصتهای بازار و توسعه محصول جدید و مهارت شناسایی هدف اصلی سهم بیشتری در پیشبینی قصد کارآفرینی دارند.
پرونده مقاله
كارآفريني موتور محرك توسعه و پيشرفت اقتصادي و ايجاد شغل و اصلاح اجتماع محسوب ميشود. كارآفريني فرايند اشتغالزایی و كسب سود از تركيب ارزشمند منابع میباشد. اصطلاح كارآفرين به كسي اطلاق ميشود كه متعهد شود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازمادهي، اداره و تقبل كند. كارآ چکیده کامل
كارآفريني موتور محرك توسعه و پيشرفت اقتصادي و ايجاد شغل و اصلاح اجتماع محسوب ميشود. كارآفريني فرايند اشتغالزایی و كسب سود از تركيب ارزشمند منابع میباشد. اصطلاح كارآفرين به كسي اطلاق ميشود كه متعهد شود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازمادهي، اداره و تقبل كند. كارآفرينان نقش مهمي در حركت چرخهاي توسعه اقتصادي به عهده دارند و منشاء تحولات بزرگ در زمينههاي صنعتي، توليدي و خدماتي در سطح سازمانها محسوب میشوند. لذا يکي از مهمترین چالشهاي پیش روی کارآفرينان و یا شايد مهمترين مانع آنها براي راهاندازي و استمرار کسب و کارشان، تأمین منابع مالی مورد نیاز است. هدف از اجراي تحقيق حاضر، مطالعه روشهاي چهارگانه تأمين مالي در طرحهاي کارآفرينانه استان مازندران ميباشد. جامعه آماري، 141 کارآفرین بودهاند که تعداد 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب، سپس با جمعآوري دادههاي مورد نياز با استفاده از پرسشنامهای با اجزاء استاندارد و ضريب پايايي 79%، به آزمون فرضيات چهارگانه پرداخته شده است. يافتهها نشان دادهاند كه تمامي چهار روش تأمين مالي هر كدام با شدت و ضعف خاص خود مورد توجه كارآفرينان بودهاند. از اين نظر، روش سرمايه شخصي در اولويت اول و روشهاي استقراض، سهام و منابع داخلي در اولويتهاي بعدي بودهاند. به علاوه اينكه كارآفرينان مورد مطالعه، در مجموع آگاهيهاي كمتري از روشهاي مختلف و متنوع تأمين مالي دارند و تنها روشهايي را مورد توجه و تدقيق قرار دادهاند كه در جامعه امروزين ما رايج و مصطلح بوده و همه به صورت عام مورد استفاده قرار ميدهند. در پايان نتيجهگيري شده كه لازم است نوآوريهايي در اين زمينه انجام شود و به ديگر روشهاي متنوع تأمين مالي نيز توجه شود.
پرونده مقاله
كارآفريني از محورهاي اصلي و اساسي رشد و توسعه است به طوري كه آن را موتور توسعه اقتصادي در هر كشور ميدانند. تجربه كشورهاي داراي رشد بالاي درآمد ملي نشان دهنده آن است که مديران اين كشورها به نقش و اهميت كارآفريني در پيشرفت و توسعه كشور پي بردهاند. از آنجا كه بخش عظيمي ا چکیده کامل
كارآفريني از محورهاي اصلي و اساسي رشد و توسعه است به طوري كه آن را موتور توسعه اقتصادي در هر كشور ميدانند. تجربه كشورهاي داراي رشد بالاي درآمد ملي نشان دهنده آن است که مديران اين كشورها به نقش و اهميت كارآفريني در پيشرفت و توسعه كشور پي بردهاند. از آنجا كه بخش عظيمي از جامعه را زنان تشكيل ميدهند، لذا كارآفريني اين قشر از جامعه از اهميت بخصوصي برخوردار است. به گونهای که یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی و سنجش توسعه و پیشرفت هر کشور میزان مشارکت زنان در تولید است. آمارها نشان میدهد کمتر از 10 درصد از کارآفرینان در ایران زن هستند. تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی زنان میپردازد. ابزار تحقيق، پرسشنامه و مصاحبه ميباشد که براي حصول اطمينان از پايايي پرسشنامه مورد استفاده از آزمون الفاي كرونباخ بهره گرفته شده است و براي اطمينان از روايي يا اعتبار محتوايي پرسشنامه از روش نظرسنجي استادان و صاحبنظران امر استفاده شده است. در تحليل دادهها و ارائه يافته از آزمون آماری بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد با وجود احراز نقش دوگانه زنان شاغل، آنان نسبت به فعالیتهای خود احساس مثبتی دارند. در پایان پیشنهادها و راهکارهایی به منظور توسعه و گسترش فعالیتهای کارآفرینانه زنان مطرح میگردد که از مهمترین آنها فرهنگسازی در تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی زنان در فعالیتهای اقتصادی است.
پرونده مقاله
بررسي علت مطلوب نبودن شاخصهاي کارآفريني در ايران نسبت به ساير کشورها و نيز توجه به نقش فرهنگ به عنوان پارامتري مهم در شکلگيري رفتار کارآفرينان معطوف به بررسي نقش فرهنگ بر موفقيت کارآفرينان است. هوشياري کارآفرينانه که به معناي درک فرصتهاست و با شاخص فرصتهاي درک شده س چکیده کامل
بررسي علت مطلوب نبودن شاخصهاي کارآفريني در ايران نسبت به ساير کشورها و نيز توجه به نقش فرهنگ به عنوان پارامتري مهم در شکلگيري رفتار کارآفرينان معطوف به بررسي نقش فرهنگ بر موفقيت کارآفرينان است. هوشياري کارآفرينانه که به معناي درک فرصتهاست و با شاخص فرصتهاي درک شده سنجيده ميشود نيز به عنوان نشانه وضعيت ورود به کارآفريني در نظر گرفته شده و تغييرات آن با فرهنگ مورد تحليل قرار گرفته است. براي بررسي فرهنگ از مدل هافستد - که فرهنگ را در چهار بعد مردگرايي، فاصله قدرت، فردگرايي و پرهيز از عدم اطمينان تشريح ميکند- به عنوان ديدگاهي معتبر بهره گرفته شده و نيز از دادههاي تحقيق مؤسسه ديدهبان جهاني کارآفريني طي سالهاي 1386 تا 1391 درباره متغيرهاي مورد مطالعه استفاده شده است. بررسي فرهنگ از ديدگاه مدل هافستد و نيز شاخصهاي کارآفريني در ايران نشان ميدهد که تغييرات فرهنگي صورت گرفته علت کاهش شاخصهايي همچون فرصتهاي درک شده را توضيح ميدهد. چرا که روند طي شده به گونهاي است که تغيير در مؤلفه مخاطرهپذيري و فاصله قدرت رابطه متقابلي با تغيير فرصتهاي درک شده و در نتيجه هوشياري کارآفريني داشته به طوري که در نمونههاي موفق دو مؤلفه مذکور از وضعيت خوبي نسبت به ميانگين موجود برخوردار بودهاند و در ايران نيز نزول اين دو مؤلفه همراه با کاهش شاخص کارآفريني که نشان دهنده افول هوشياري کارآفرينانه نيز ميباشد، همراه شده است.
پرونده مقاله
امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از راهبردهاي مهم و اساسی اکثر کشورهای پیشرفته و نیز در حال توسعه تبدیل شده است. اما واقعیت این است که یکی از اقدامات اساسی برای توسعه کارآفرینی، ارزیابی آن است. ارزیابی کارآفرینی باید بر اساس شاخصها و استاندارهای جهانی انجام گیرد که نه تنه چکیده کامل
امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از راهبردهاي مهم و اساسی اکثر کشورهای پیشرفته و نیز در حال توسعه تبدیل شده است. اما واقعیت این است که یکی از اقدامات اساسی برای توسعه کارآفرینی، ارزیابی آن است. ارزیابی کارآفرینی باید بر اساس شاخصها و استاندارهای جهانی انجام گیرد که نه تنها تصویر روشنی از وضعیت کارآفرینی در سطح ملی ارائه کند، بلکه امکان محکزنی و مقایسه با سایر کشورهای موفق در زمینه توسعه کارآفرینی را نیز فراهم سازد. اقتصاد کشورهاي عضو ديدهبان جهاني، بيش از 95 درصد توليد ناخالص جهاني را تشکيل ميدهد. برنامه ديدهبان جهاني کارآفريني بر اساس سه دسته شاخصهاي «ادراکها و گرايشهاي کارآفرينانه»، «فعاليتهاي کارآفرينانه» و «اشتياق کارآفرينانه» ارزيابي ميشوند. مطابق برنامه، ايران با شاخص کارآفريني نوپا برابر با 11 درصد، در ميان 67 کشور، در رتبه سيام قرار دارد. اين شاخص طي پنج سال گذشته تقريباً روند صعودي داشته و مقدار آن بيش از ساير کشورهاي خاورميانه بوده است. همچنين شاخص قصد کارآفرينانه در ايران 28/22 درصد است که کشورمان را در ميان 67 کشور عضو در جايگاه سي و پنجم قرار ميدهد. شاخص کارآفريني فرصتگرا در ميان شاخصهاي فعاليتهاي کارآفرينانه، نسبت به سالهاي گذشته (67/5 درصد در سال 1390 و24/6 درصد در سال 1391) رشد يافته است. اين به معناي آن است که کارآفريني اجباري کاهش يافته است. بر اين اساس شاخص درک فرصتهاي کارآفرينانه نيز از 32 درصد در سال 1390 به2/39 درصد در سال 1391 افزايش يافته است. سرانجام رتبه ايران در شاخص ترس از شکست در ميان 67 کشور در رتبه 39 قرار دارد که حاکي از تمايل کم خطرپذيري ايرانيان براي راهاندازي کسب و کار است.
پرونده مقاله
در اين مقاله به بررسي جايگاه شركتهاي زايشي دانشگاهي در توسعه كارآفريني در دانشگاهها خواهيم پرداخت. روند رو به افزايش توجه به كارآفريني در ايران و نقش پررنگ شركتهاي زايشي در انتقال دانش و فنآوري، اهميت روز افزون شركتهاي زايشي را نمودار ميكند. توجه به تشكيل و رشد ش چکیده کامل
در اين مقاله به بررسي جايگاه شركتهاي زايشي دانشگاهي در توسعه كارآفريني در دانشگاهها خواهيم پرداخت. روند رو به افزايش توجه به كارآفريني در ايران و نقش پررنگ شركتهاي زايشي در انتقال دانش و فنآوري، اهميت روز افزون شركتهاي زايشي را نمودار ميكند. توجه به تشكيل و رشد شركتهاي زايشي در آينده توسعه صنعتي و افزايش درآمدزايي دانشگاهها در ايران موضوع مهمي است. اين مقاله يك مطالعه كيفي است كه با مطالعه اسناد، بانكهاي اطلاعاتي و مقالات كارآفريني و انتقال تكنولوژي و مقالات شركتهاي زايشي شكل گرفته است و بر اساس يافتههاي حاصل از مصاحبه عميق با خبرگان دانشگاهي و مؤسسان شركتهاي زايشي داخلي انسجام يافتهاست. بر اساس اطلاعات جمعآوري شده شكلگيري مناسب هستههاي كارآفريني در دانشگاهها و موسسات تحقيقاتي پايههاي موفقيت شركتهاي زايشي را تحكيم خواهد كرد. كارآفرينان مؤسس اين شركتها با تشكيل شرايط سازماني مناسب در شركت باعث رشد مناسب و افزايش ميزان درآمد و استخدام در شركتهاي زايشي خواهندبود كه اين خود باعث افزايش توجه به كارآفريني در دانشگاهها خواهد شد. اين مقاله به بررسي تحولات عظيمي كه در نظامهاي دانشگاهي براي توسعه فرهنگ و آموزش كارآفريني در دانشگاهها وفعاليتهاي آموزشي و پژوهش انجام شدهاست خواهدپرداخت و تبيين ميكند كه توجه به تعامل با صنعت از راه شركتهاي زايشي بسيار حياتي است. در نهايت اين تعامل و كنش متقابل محيطهاي دانشگاهي و پژوهشي كشور با بنگاههاي اقتصادي و سازمانهاي صنعتي، چنانچه سازمانيافته و با مكانيزمهاي اثربخش همچون ايجاد شركتهاي زايشي همراه باشد، حاصلي جز اشتغالزايي و بهرهوري بيشتر از منابع بهدنبال نخواهدداشت.
پرونده مقاله
در سطح جهان نظام علم اغلب كشورها در پاسخگويي به نيازهاي فزايندة اجتماعي و اقتصادي به دانش و فناوري در حال تغيير و تحول هستند. نظرية دانشگاه كارآفرين يكي ازمدلهاي مطرح شده براي تبيين چهرة جديد و متحول شدة دانشگاه ها است كه از ويژگيهاي مهم آن تعامل گستردهتر دانشگاه چکیده کامل
در سطح جهان نظام علم اغلب كشورها در پاسخگويي به نيازهاي فزايندة اجتماعي و اقتصادي به دانش و فناوري در حال تغيير و تحول هستند. نظرية دانشگاه كارآفرين يكي ازمدلهاي مطرح شده براي تبيين چهرة جديد و متحول شدة دانشگاه ها است كه از ويژگيهاي مهم آن تعامل گستردهتر دانشگاهها با جامعه است.
اين مقاله با كنكاشي در زمينه هاي پيدايش دانشگاه كارآفرين، مفهوم آن و نيز عوامل موثر در تبديل دانشگاهها به دانشگاه كارآفرين در صدد است درك و شناخت بيشتري را از اين پديده به دست دهد.
مقاله نشان مي دهد كه تحولات اجتماعي، اقتصادي محيطي و نيز تحولات دروني دانشگاهها در دهههاي اخير در پيدايش دانشگاه كارآفرين موثر بودهاند و دانشگاه كارآفرين به مفهوم داشتن كنش كارآفرينانه در راهبردها،ساختارها و عملكردهاي دانشگاه است كه عملاً منجر به ايجاد ظرفيتهاي داخلي در آن براي انتقال فناوري و تاثيرگذاري در توسعه اقتصادي محلي و ملي واز طرف ديگر باعث افزايش درآمدهاي دانشگاه مي گردد. همچنين مقاله نشان مي دهد در مسير تبديل دانشگاهها به دانشگاه كارآفرين لازم است آنها در ابعاد ساختاري،مديريتي،فرهنگي خود را متحول ساخته و با گسترش زير ساختهاي مورد نياز زمينه را براي ايفاي كاركردهاي جديدتر فراهم سازند.
پرونده مقاله
تغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در چکیده کامل
تغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در روشها، ساختار، فناوري و عواملي نظير آنها، بقاي بلند مدت خود را تضمين کنند. لذا کشورها بايد انقلابي در اذهان مديران و کارکنان خود به وجود آورند تا به طور اساسي مفهوم سازمان، کار، کيفيت و رقابت در ذهن آنها دگرگون شود. در چنين شرايطي به «کارآفريناني» نياز است تا بتوانند از طريق خلاقيت، نوآوري، پشتکار، اعتماد به نفس و تحمل ابهام، خون تازهاي در کالبد اقتصاد کشور وارد کنند و گامي مؤثر در جهت حل بحران اشتغال بردارند. بديهي است يکي از ابزارهاي راهبردي و کليدي اين امر، وجود دانشگاه کارآفرين در سطح آموزش عالي است. دانشگاه کارآفرين براي تحقق اهداف خود سازوكارهاي مختلفي از قبيل مرکز رشد، پارک علمي، مرکز کارآفريني و غيره را در خود ايجاد کرده است که در اين ميان وظيفه مرکز رشد حمايت از فارغ التحصيلان و کارآفرينان جوان دانشگاهي است که با فناوريهاي نوين آشنا بوده و قدرت خلاقيت داشته ولي اغلب بيکار ميباشند چرا که راهاندازي يک شرکت توسط اين افراد جوان خالي از خطر شکست نيست؛ مراکز رشد دانشگاهي به چنين کارآفريناني کمک ميکند تا مراحل اوليه رشد را طي نمايند و پس از اينکه قابليتهاي لازم را براي فعاليت در بازار کسب کردند از مرکز خارج شوند. مفهوم مرکز رشد چند سالي است که در کشور ما بررسي، تحليل و بومي سازي شده است. هدف اين مقاله بررسي جايگاه مراکز رشد در در توسعه اشتغال و انتقال فناوري ميباشد. که در ابتدا به رابطهاي که مراکز رشد دانشگاهي بين دانشگاه و صنعت برقرار ميکنند ميپردازيم سپس نقش آنها را در توسعه و انتقال فناوري بررسي ميکنيم و درنهايت مدلي مفهومي براي مراکز رشد دانشگاهي ارائه ميدهيم.
پرونده مقاله
در حال حاضر، ايجاد و حمايت از كسب وكارها و بنگاههاي كوچك و متوسط يكي از اولويتهاي اساسي در برنامههاي توسعه اقتصادي اكثر كشورهاي دنيا است. در كشور ما نيز جايگاه خاصي براي حمايت و توسعه صنايع كوچك و متوسط در برنامههاي كلان توسعهاي در نظر گرفته شده است. در ماده 21 و 3 چکیده کامل
در حال حاضر، ايجاد و حمايت از كسب وكارها و بنگاههاي كوچك و متوسط يكي از اولويتهاي اساسي در برنامههاي توسعه اقتصادي اكثر كشورهاي دنيا است. در كشور ما نيز جايگاه خاصي براي حمايت و توسعه صنايع كوچك و متوسط در برنامههاي كلان توسعهاي در نظر گرفته شده است. در ماده 21 و 39 برنامه چهارم توسعه كشور نيز، مستقيما" به ضرورت حمايت و توسعه از SMEها اشاره گرديده است و دولت موظف به طراحي، تدوين و اجراي برنامههاي حمايتي ويژه براي آنها شده است. با اينحال همچنان در كشور فقدان مدلي منسجم، كارآ و اثربخش جهت حمايت و توسعه از اين نوع بنگاهها مشاهده ميشود. لذا اين مقاله با محور قرار دادن اين چالش اصلي سعي در پيشنهاد چارچوبي كاربردي براي برنامهريزي، حمايت و توسعه بنگاههاي كوچك و متوسط دارد. در اين مقاله، مروري جامع بر ادبيات بنگاههاي كوچك و متوسط صورت پذيرفته است و علاوه بر تعاريف كمي آنها، تعاريف كيفي مطرح در اين حوزه نيز مورد بررسي قرار گرفته است. سپس با شناسايي و بررسي المانها و روندهاي تاثيرگذار و اثربخش بر فرآيند سياستگذاري و برنامهريزي براي حمايت و توسعه بنگاههاي كوچك و متوسط، چارچوبي عملياتي براي حمايت و توسعه اين بنگاهها با اتكا بر نمونهها و تجربيات ارزنده و موفق اتحاديه اروپا در اين زمينه، تدوين و معرفي شده است.
پرونده مقاله
امروزه دانشگاهها دستخوش يك ”انقلاب دوم“ هستند و ميخواهند تحولات اقتصادي و اجتماعي را جزء رسالت خود قرار دهند. در انقلاب اول، پژوهش در كنار آموزش به عنوان يك فعاليت دانشگاهي معرفي شد، اما يك دانشگاه كارآفرين، توسعه اقتصادي را به عنوان يكي ديگر از فعاليتهاي دانشگاهي خود م چکیده کامل
امروزه دانشگاهها دستخوش يك ”انقلاب دوم“ هستند و ميخواهند تحولات اقتصادي و اجتماعي را جزء رسالت خود قرار دهند. در انقلاب اول، پژوهش در كنار آموزش به عنوان يك فعاليت دانشگاهي معرفي شد، اما يك دانشگاه كارآفرين، توسعه اقتصادي را به عنوان يكي ديگر از فعاليتهاي دانشگاهي خود ميشناسد. نگاه به مقوله دانش به عنوان سرمايه، مسائل متعددي به دنبال دارد كه در اين مقاله مورد بحث قرار ميگيرند.
پرونده مقاله
شکلگیری دانشگاه کارآفرین از دل دانشگاه سنتی، محصول تأثیر متقابل نیروهای مختلفی است که خلاقیت و کنش جمعی، از ویژگیهای بارز آن است. پس از آن که دانشگاه به سطح بالاتری از تراز انرژی یعنی از سطح دانشگاه سنتی به سطح دانشگاه کارآفرین منتقل میگردد، تعادل نیروها برای حفظ شرا چکیده کامل
شکلگیری دانشگاه کارآفرین از دل دانشگاه سنتی، محصول تأثیر متقابل نیروهای مختلفی است که خلاقیت و کنش جمعی، از ویژگیهای بارز آن است. پس از آن که دانشگاه به سطح بالاتری از تراز انرژی یعنی از سطح دانشگاه سنتی به سطح دانشگاه کارآفرین منتقل میگردد، تعادل نیروها برای حفظ شرایط به گونهای الزامی است که دانشگاه به وضعیت سابق باز نگردد. پس از شکلگیری دانشگاه کارآفرین، همینگونه نیروها بر فرایند انتقال فناوری و تجاریسازی دستاوردهای تحقیقاتی دانشگاه نیز به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای مهم مأموریت سوم دانشگاهی تأثیرگذارند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانهای و با بهرهگیری از نگاه فرارشتهای، به تحلیل نیروهای مؤثر بر شکلگیری دانشگاه کارآفرین و انتقال فناوری از منظر دینامیک (نیروهای جانب و گریز از مرکز)، تغییر اجتماعی (کرت لوین)، زبانشناسی، فیزیک الکتریسیته و روانشناسی میپردازد. یافتهها نشان میدهد نیروهای پیشبرنده مانند "تأمین مالی و تجهیزات تحقیق، شناخت بازار، یادگیری و ..." و بازدارنده مانند "به شدت کاربردی شدن تحقیقات و بازاری شدن کارکرد دانشگاه" میتواند با توجه به شرایط در خروج از ثبات، تغییر و ثبات مجدد مؤثر باشد.
پرونده مقاله
در عصر حاضر سرعت تغییرات و دگرگونی به حدی است، که هیچ یک از افراد بشر حتی در یکقرن گذشته پیش بینی چنین تغییراتی را نمیکرد. فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است كه طی آن در بطن یك جامعه كهن، سامان تازهای ایجاد میشود. یکی از دغدغههای مهمی که سازمان چکیده کامل
در عصر حاضر سرعت تغییرات و دگرگونی به حدی است، که هیچ یک از افراد بشر حتی در یکقرن گذشته پیش بینی چنین تغییراتی را نمیکرد. فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است كه طی آن در بطن یك جامعه كهن، سامان تازهای ایجاد میشود. یکی از دغدغههای مهمی که سازمانها را مجاب نموده گرايش به سمت فعاليت های کارآفرينانه داشته باشند، بحث بقا و رشد میباشد. در نتیجه بايد اذعان داشت زمان آن فرا رسيده كه به بررسي روابط ميان رفتار كارآفرينانه و عملكرد پرداخته شود. از اين رو هدف این پژوهش بررسی رابطه میان گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سال 1394 میباشد. برای این منظور از روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی برای بررسی روابط میان متغیرها استفاده شده و جامعه آماری تحقیق برخی کارکنان برحسب سطوح مختلف مدیریتی و اعضای هیات علمی و كارشناسان که 110 نفر از 320 نفر كل کارکنان برآورد گرديد. براي تحليل دادهها از همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره و براي تائید مدل از مدل معادلات ساختاري استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده وجود رابطه مثبتی میان گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی به طور مستقيم و نوآوری، پیشگامی، مخاطرهپذيري و رقابت تهاجمي به عنوان ابعاد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازماني به طور غیر مستقیم ميباشد، اما میان استقلال طلبي با عملکرد سازمانی رابطه معناداری یافت نشد؛ بنابراین توسعه نگرش و توجه به گرایش کارآفرینانه در سازمان میتواند در افزایش عملکرد سازمانی مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق چکیده کامل
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق دادن افراد به سوی کارآفرینی، ایجاد و توسعه صلاحیت های کارآفرینی ضروری است؛ به منظور موفقیت دانشگاه ها در پرورش دانش آموختگانی شایسته، لازم است تا صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه های کارآفرین مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. با توجه به آنچه ذکر شد، هدف مقاله حاضر که به صورت مروری و اسنادی نگاشته شده، طراحی مدل مفهومی صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین می باشد. صلاحیت های کارآفرینی را می توان براساس موارد زیر مورد مطالعه قرار داد: مولفه های تشکیل دهنده صلاحیت کارآفرینی، پیش بین های صلاحیت کارآفرینی، و برآمدهای صلاحیت کارآفرینی. براساس نتایج حاصله، صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان در شش گروه شامل صلاحیت فردی و شناختی، صلاحیت ارتباطی، صلاحیت رهبری و کار تیمی، صلاحیت ایجاد و مدیریت کسب و کار، صلاحیت اقتصادی و بازاریابی، و صلاحیت پژوهشی دسته بندی می شود. ماموریت دانشگاه به عنوان پیش بین صلاحیت کارآفرینی در سه دسته: آموزشی، پژوهشی، و خدمات حمایتی در نظر گرفته شد و نیت کارآفرینی به عنوان برآمد صلاحیت های کارآفرینی مطرح شد. در نهایت و بر اساس مولفه های بیان شده، مدل مفهومی سنجش صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین، به همراه پیش بین ها و برآمد ارایه گردید.
پرونده مقاله
هدف: با عبور از نسل اول و دوم دانشگاهها که به ترتیب دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور نامیده میشوند، نسل سوم تحت عنوان دانشگاه کارآفرینی معرفی گردیده است. دانشگاهها هدف این نوشتار، شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای ساختاری دانشگاه کارآفرین در جمهوری اسلامی ایران است. چکیده کامل
هدف: با عبور از نسل اول و دوم دانشگاهها که به ترتیب دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور نامیده میشوند، نسل سوم تحت عنوان دانشگاه کارآفرینی معرفی گردیده است. دانشگاهها هدف این نوشتار، شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای ساختاری دانشگاه کارآفرین در جمهوری اسلامی ایران است. دانشگاه کارآفرین در این پژوهش، دانشگاهی دانست که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش، و بسترسازی برای نقشآفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد؛ لذا حرکت دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران به سوی چنین تحولی، امری بسیار مهم و حیاتی است. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام گرفته است، پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانهای، با استفاده از روششناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند، سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) که یکی از مهمترین روشهای اولویتبندی است، مؤلفهها رتبهبندی گردید. ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبهبندی تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب عبارتند از: ترکیب، استقلال، حرفهایگرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، میبایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفهایگرایی صورت گیرد، زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و همافزایی باشد. همچنین نقش ترکیبی رهبر که از مؤلفه های ترکیب و استقلال محسوب می شوند، از جمله تأثیرگذارترین مؤلفه های مؤثر در ساختار مذکور هستند.
پرونده مقاله
كارآفرينان نقش و جايگاه خاصی در جریان پیشرفت و توسعه اقتصادي بسياري از دولتها در كشورهاي توسعهیافته و يا در حال توسعه دارند. حضور كارآفرينان بهعنوان يك راهبرد جدید در سازمانها براي حصول نوآوري و استفاده از فرصتها براي بهرهمندی، رشد و بقاي سازمان اهميت خاصی دارد. ص چکیده کامل
كارآفرينان نقش و جايگاه خاصی در جریان پیشرفت و توسعه اقتصادي بسياري از دولتها در كشورهاي توسعهیافته و يا در حال توسعه دارند. حضور كارآفرينان بهعنوان يك راهبرد جدید در سازمانها براي حصول نوآوري و استفاده از فرصتها براي بهرهمندی، رشد و بقاي سازمان اهميت خاصی دارد. صنایع كوچك و متوسط به كمك كارآفرينان و با بكارگيري نوآوريها و ايدههاي جديد، تلاشها را با توجه به نيازهاي روز بازار به محصول و يا خدمات تبديل كرده است. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کیفی، با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری دادهها، جزو تحقیقات توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را 80 صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی تشکیل دادند كه از اين تعداد براساس فرمول کوکران تعداد 66 صنایع کوچک و متوسط بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای استاندارد ابتکار و نوآوری شغلی مارتین پاچمن با ضریب آلفای کرونباخ 881/0 و مهارتهاي كارآفرينی اسمیت 896/0 استفاده گردیده است. براساس نتایج بدست آمده، رابطه معنيداري بين مهارتهاي کارآفرینی و نوآوریهای رادیکالی و افزایشی در نمونه مورد بررسی مشاهده گرديد همچنين به منظور رتبهبندي مؤلفهها از آزمون ناپارامتريك فریدمن و همبستگی اسپیرمن استفاده شده است زيرا دادههايي كه جمعآوري شده است از نوع كيفي (اسمي و رتبهاي) ميباشد. نتايج حاصل از تحقیق نشان میدهد كه رتبه مهارتهاي فرايندي و مدیریتی بالاتر از مهارتهاي شخصی کارآفرینی و فنی ميباشد و رتبه مهارتهاي فنی و ارتباطی بيشتر از مهارتهاي شخصی کارآفرینی است. مهارتهای کارآفرینی، محیط خارجی و محیط داخلی بر نوآوریهای رادیکالی و افزایشی مؤثر است.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی ارتباط بین گرایش شرکت (گرایش کارآفرینانه و گرایش بازار)، سیستم های کنترل داخلی و توسعه محصول جدید می پردازد . گرایش کارآفرینی به شرکتها کمک می کند تا کنترل شخصی داشته باشند و در نتیجه بهبود بزرگ را در فعالیتهای توسعه محصول جدید ارتقا میدهد. از سوی دیگ چکیده کامل
این مقاله به بررسی ارتباط بین گرایش شرکت (گرایش کارآفرینانه و گرایش بازار)، سیستم های کنترل داخلی و توسعه محصول جدید می پردازد . گرایش کارآفرینی به شرکتها کمک می کند تا کنترل شخصی داشته باشند و در نتیجه بهبود بزرگ را در فعالیتهای توسعه محصول جدید ارتقا میدهد. از سوی دیگرگرایش بازار بر کنترل خروجی بیشتر از کنترل شخصی برای توسعه محصول جدید تاکید می کند. مدیران در شرکتهایی که بر کنترل های خروجی تاکید می کنند بر اساس معیارهای مالی عینی ارزیابی و پاداش داده می شوند . کنترلهای شخصی بجای اهداف مالی کوتاه مدت بر اهداف مالی بلند مدت تاکید می کند . بهطورکلی، کنترل شخصی به زمان بیشتر و هزینهی هماهنگی بالاتر نسبت به کنترل خروجی نیاز دارد. در دهههای اخیر، شرکتها به محصولات جدید، به عنوان منبع مزیت رقابتی و ابزار پیشیگرفتن از رقبا مینگرند. برخی پژوهشهای بازاریابی، روابطی میان گرایش بازار و توسعه محصول جدید یافته اند . هدف گرایش بازار راضی کردن نیازهای بازارهای فعلی است بجای توسعه محصولاتی که نیازهای جدید در حال ظهور را هدف قرار میدهد . برخی محققان گرایش بازار را نقد می کنند به پیشنهاد آنها گرایش کارافرینانه باید جایگزین گرایش بازار گردد. بیشتر تحقیقات روی یک گرایش تمرکز می کنند از طرف دیگر آنها نقش سیستم های کنترل داخلی را به عنوان یک متغیر میانجی نادیده می گیرند بنابر این ما این موضوع را به طور کامل بررسی میکنیم . این مطالعه از لحاظ متدولوزی همبستگی – توصیفی است .
پرونده مقاله
امروزه با سرعت پیشرفت فناوریها و توجه روزافزون به نوآوری بعنوان پیشران توسعه اقتصادی کشورها، توجه به طراحی و پروراندن اکوسیستمهای نوآوری بیش از پیش رو به افزایش است. اکوسیستمهای نوآوری معمولاً بصورت راهبردی و شبکهای حول یک فناوری، بخش و یا صنعت خاص در راستای ایجاد ف چکیده کامل
امروزه با سرعت پیشرفت فناوریها و توجه روزافزون به نوآوری بعنوان پیشران توسعه اقتصادی کشورها، توجه به طراحی و پروراندن اکوسیستمهای نوآوری بیش از پیش رو به افزایش است. اکوسیستمهای نوآوری معمولاً بصورت راهبردی و شبکهای حول یک فناوری، بخش و یا صنعت خاص در راستای ایجاد فعالیتهای کارآفرینی، توسعه و تکامل مییابند. یکی از مهمترین اقدمات در مسیر طراحی اکوسیستمهای نوآوری، جستجو، شناخت، انتخاب و استقرار بازیگران کلیدی اکوسیستمهای نوآوری میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با هدف شناسایی بازیگران کلیدی در طراحی اکوسیستم نوآوری صنعت پایین دست پتروشیمی به کمک مطالعه موردی چندگانه صورت گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شش بازیگر اصلی نقشآفرین در توسعه اکوسیستم نوآوری صنعت پایین دست پتروشیمی شامل هماهنگکننده و معمار طراحی، شتابدهنده، تأمینکننده زیرساختهای انسانی و فیزیکی، سرمایهگذار خطرپذیر، کاربران رهبر و کارشناسان رهبر میباشد که به ترتیب هلدینگ توسعه کسب و کار نکو بهعنوان هماهنگکننده و معمار طراح، شرکت مدیریت صنعت نکو بهعنوان شتابدهنده، پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران، شرکت پژوهش و فناوری، پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران و دانشکده مهندسی شیمی دانشگاههای شریف، تهران و امیرکبیر بهعنوان تأمینکننده زیرساختهای انسانی و فیزیکی، صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان سرمایهگذار خطرپذیر، شرکتهای صاحب دموپلنت و روابط عمومی شرکت ملی پتروشیمی بعنوان کاربران رهبر و شرکتهای دانشبنیان موفق بهعنوان کارشناسان رهبر شناسایی شدند. مطالعات و نتیجه این پژوهش در کمک به شناخت الزامات و توانمندیهای بازیگران در پرورش و توسعه اکوسیستم نوآوری صنعت پاییندست پتروشیمی برای مدیران و تصمیمگیران صنعت نفت و پتروشیمی کشور بسیار مؤثر خواهد بود.
پرونده مقاله
امروزه، تجربه موفقيتآميز بيشتر كشورهاي پيشرفته و نيز برخي از كشورهاي در حال توسعه در عبور از بحرانهاي اقتصادي بهواسطه توسعه كارآفريني در آن كشورها، موجبشده تا ساير كشورها نيز براي كارآفريني، كارآفرينان و شكلگيري کسبوکارهای نوآورانه اهميت خاصي قائل شوند. اين امر ب چکیده کامل
امروزه، تجربه موفقيتآميز بيشتر كشورهاي پيشرفته و نيز برخي از كشورهاي در حال توسعه در عبور از بحرانهاي اقتصادي بهواسطه توسعه كارآفريني در آن كشورها، موجبشده تا ساير كشورها نيز براي كارآفريني، كارآفرينان و شكلگيري کسبوکارهای نوآورانه اهميت خاصي قائل شوند. اين امر بيش از هر چيز، حيطه آموزش را تحت تأثير قرار داده و منجر به این شده است که بهتدریج، دانشگاهها تغيير نقش داده و بهسوی كارآفريني روي آورند. از اینرو تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 151 نفر میباشد. طبق جدول مورگان تعداد 114 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند. پس از اطمینان از روایی و پایایی، این پرسشنامه بهصورت حضوری بین اعضای جامعه توزیع گردید و در نهایت 120 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز به کمک روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار لیزرل صورت پذیرفت. نتایج نشان داد تمام عوامل مورد بررسی در این تحقیق یعنی ساختار کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، راهبرد کارآفرینانه، مدیریت کارآفرینانه و ارتباط دانشگاه با صنعت، از عوامل تأثیرگذار بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه هستند. علاوه بر این نشان داده شد که از بین عوامل مورد بررسی، عامل ساختار کارآفرینانه بالاترین میزان تأثیر را بر آمادگی دانشگاه فردوسی مشهد برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه دارد.
پرونده مقاله
يكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد ز چکیده کامل
يكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد زيادي از دانشآموختگان و عوارض ناشی از آن (نظیر مهاجرت و اشتغال در کسب و کارهاي غيرمرتبط) است. از اینرو در اين مقاله تلاش شده با بررسي ادبيات موجود در زمینه کارآفرینی دانشگاهی، زیستبوم حامی کارآفرینی و مطالعه دو دانشگاه داخلی و خارجی، راهکارهایی در جهت توسعه کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعي ارایه گردد. نتایج نشان میدهد که در دانشگاههای جامع، ابتدا دانشکدههای فنی و مهندسی و سپس دانشکدههای علوم اجتماعی، اقتصاد و مدیریت اقدام به کارآفرینی میکنند اما سایر دانشکدهها در قبال کارآفرینی مقاومت میکنند. بنابراین در یک دانشگاه علوم انسانی، تحریک تمام دانشکدهها به شیوههای نوآورانه برای کارآفرینی در کنار انجام وظایف علمی و پژوهشی باید به دقت صورت گیرد و ابتدا دانشکدههایی که محصولات و خدمات آنها به بازار نزدیکتر است وارد گود کارآفرینی شوند. در ضمن یک ساختار جهان شمول برای ایجاد زیستبوم کارآفرینی دانشگاهی وجود ندارد. بنابراین مسئولان دانشگاههای فعال در حوزه علوم انسانی باید فضایی را ایجاد کنند که در آن ضمن حفظ ارزشهای سنتی آموزش و پژوهش، ظرفیت تجاریسازی ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در دانشگاه در مرکز توجه دانشجویان و کارکنان قرار گیرد.
پرونده مقاله
امروزه، سازمانهای دولتی از جمله دانشگاهها برای کارآفرینشدن با مشکلاتی روبه رو هستند. ولی این سازمانها دارای پتانسیل و توانی ویژه برای کارآفرینی هستند که در صورت فراهمنمودن زمینههای لازم به نتایجی بهینه در این زمینه میتوان دست یافت. برای فراهمنمودن این زمینهها، چکیده کامل
امروزه، سازمانهای دولتی از جمله دانشگاهها برای کارآفرینشدن با مشکلاتی روبه رو هستند. ولی این سازمانها دارای پتانسیل و توانی ویژه برای کارآفرینی هستند که در صورت فراهمنمودن زمینههای لازم به نتایجی بهینه در این زمینه میتوان دست یافت. برای فراهمنمودن این زمینهها، تغییرات اساسی در ساختار این سازمانها امری ضروری به نظر میرسد. از اینرو تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر ابعاد ساختار سازمانی بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 151 نفر میباشد. طبق جدول مورگان تعداد 114 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند. پس از اطمینان از روایی و پایایی، این پرسشنامه بصورت حضوری بین اعضای جامعه توزیع گردید و در نهایت 120 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به کمک نرمافزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج نشان داد از نظر مدیران دانشگاه فردوسی مشهد، ابعاد ساختار سازمانی یعنی رسمیت، پیچیدگی و تمرکز، از عوامل تعیینکننده آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه هستند. علاوه بر این نشان داده شد که از بین ابعاد ساختار سازمانی، عامل رسمیت بالاترین میزان تأثیر را بر آمادگی دانشگاه فردوسی مشهد برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه دارد.
پرونده مقاله
امروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ ن چکیده کامل
امروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ نوآوري و ادراك جديد از دانشگاه است؛ يعني نهادي كه عامل توسعه، انتقال دانش و فناوري، و منبع اختراعات خلاقانه بهشمار ميرود، و از لحاظ اقتصادي باصرفه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی مدل دانشگاه کارآفرین در جهت دستیابی به توسعهپایدار، در دانشگاههای استان مازندران به اجرا درآمده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی بهشمار میرود. ابتدا پس از بررسی ادبیات نظری و انجام مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه اولیهای طراحی و شاخصهای اساسی مدل دانشگاه کارآفرین استخراج شد. سپس به کمک تکنیک دیمتل فازی، روابط علّی میان متغیرها بررسی و در نهایت جهت طراحی الگو ساختاری تحقیق از رهیافت مدلسازی ـ ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتلفازی (FDISM) استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی پنج متغیر نقش علّی و پنج متغیر نیز نقش معلولی دارند، یافتههای تکنیک وزندهی فازی نشان داد، از میان شاخصهای مورد بررسی، شاخص چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه دارای بیشترین وزن و اهمیت است. همچنین رهیافت FDISM نشان داد که متغیرها در هفت سطح طبقهبندی شدند، که در این بین متغیر چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه، رهبری در دانشگاه و ساختار و طرح سازمانی در دانشگاه بهعنوان عوامل زیربنایی و داراي قدرت نفوذ بیشتری هستند. دانشگاه کارآفرین بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت توسعة اقتصادی و اجتماعی جوامع را بر عهده دارد. توسعه و تمرکز بر شاخصها و ویژگیهای دانشگاه جهت کارآفرینی، میتواند دانشگاههای سنتی را به دانشگاههای کارآفرین و در مسیر توسعهپایدار تبدیل کند.
پرونده مقاله
مراکز رشد دانشگاهی از جمله مراکز مهم در جهت ارتقاي نوآوري، کارآفرینی و توسعه اقتصادي کشور میباشد که با حمایتهاي این مراکز، شرکتهاي وابسته به آن توسعهیافته و باعث جنبوجوش در چرخه اقتصادي کشور میگردند. امروزه این مراکز نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعت چکیده کامل
مراکز رشد دانشگاهی از جمله مراکز مهم در جهت ارتقاي نوآوري، کارآفرینی و توسعه اقتصادي کشور میباشد که با حمایتهاي این مراکز، شرکتهاي وابسته به آن توسعهیافته و باعث جنبوجوش در چرخه اقتصادي کشور میگردند. امروزه این مراکز نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه ایفا میکنند و در بسیاری کشورها توانسته است تأثیرات شگرفی در دستیابی به توسعه دانشمحور و همچنین تقویت تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت برجای گذارد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش مراکز رشد دانشگاهی در توانمندی کارآفرینانه هستهها و واحدهای فناور مراکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان میباشد. جامعه آماري اين تحقيق شامل کلیه مدیران هستهها و واحدهای فناور مراکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان بوده که از سال 1394 تاکنون در محل مراکز رشد استقرار پیدا کردهاند. پژوهش حاضر از نظر روش جمعآوری اطلاعات جزء تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) و از نوع پیمایشی است و ازآنجاکه به بررسی توزیع ویژگیهای جامعه آماری در یک مقطع زمانی میپردازد، تحقیق پیمایشی از نوع مقطعی است. در این تحقیق براي تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS 19 و LISREL 8/54 و از آزمونهای تی تک نمونهای، تحلیل عاملی، مدل ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد، مراکز رشد دانشگاهی بر میزان توانمندی کارآفرینانه هستهها و واحدهای فناور مرکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فر چکیده کامل
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کارآفرینان مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه از نوع تحقیقات آمیخته کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مراکز آموزش فنی و حرفهای خراسانرضوی بودند که به دلیل پراکندگی جامعه از روش نمونهگیری هدفمند گلولهبرفی تعیین گردید. این پژوهش با روشهای کیفی و کمی، کارآفرینی را از ابعاد متفاوت فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش کمی و یافتن مؤلفههای موانع فرهنگی پس از انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با نخبگان و اساتید حوزه کارآفرینی، استخراج مؤلفههای موانع فرهنگی کارآفرینی و تشکیل دسته کیو و انجام تحلیل عاملی مؤلفهها با استفاده از طیف مدرج کیو و نرمافزار انجام گردید که نتایج در بخش کیفی نشان داد کارآفرینان با موانع فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندی زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها روبرو هستند. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و کارآفرینان با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه کارآفرینان خراسانرضوی غالب است. در مجموع تحلیل نتایج کیفی و کمی نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع خوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.
پرونده مقاله
با وجود آنکه بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یکی از مهمترین الزامات موفقیت شرکتهای کوچک و متوسط و شرکتهای نوپا دانسته میشود، مطالعات اندکی در خصوص عوامل موثر بر بازاریابی کارآفرینانه انجام شده است. برای پوشش این شکاف پژوهشی، هدف این مقاله بررسی تأثیر ویژگیهای کارآفری چکیده کامل
با وجود آنکه بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یکی از مهمترین الزامات موفقیت شرکتهای کوچک و متوسط و شرکتهای نوپا دانسته میشود، مطالعات اندکی در خصوص عوامل موثر بر بازاریابی کارآفرینانه انجام شده است. برای پوشش این شکاف پژوهشی، هدف این مقاله بررسی تأثیر ویژگیهای کارآفرین بر بازاریابی کارآفرینانه با نقش میانجی ساختار شبکه و ارتباطات است. روش پژوهش از نظر طرح تحقیق، توصیفی-همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این مطالعه، شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری استان فارس هستند. دادهها از 110 شرکت گردآوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیلشدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که ویژگیهای کارآفرینان ارتباط مستقیمی با بازاریابی کارآفرینانه ندارند؛ با این حال، به صورت غیرمستقیم و از مسیر ساختار شبکه و ارتباطات بر بازاریابی کارآفرینانه تاثیر میگذارند. به عبارت دیگر، ویژگیهای فردی کارآفرینان در صورتی میتوانند به بهبود قابلیتهای بازاریابی کارآفرینانه منجر شوند که شبکهها و ارتباطات شرکتهای کارآفرین را تقویت کنند. شرکتهای کوچک و متوسط و شرکتهای دانشبنیانی که قصد بهبود اقدامات بازاریابی کارآفرینانه را دارند، باید بر آن دسته از ویژگیهای فردی تمرکز کنند که به تقویت شبکهسازی و ارتباطات میانجامند. این مطالعه به دانش موجود دربارهی نقشی که کارآفرین میتواند در توسعه قابلیتهای بازاریابی کارآفرینانه داشته باشد کمک میکند. همچنین، این نتایج میتواند در شناخت پویاییها و روابط تعاملی میان پیشبینهای تقویتکنندهی بازاریابی کارآفرینانه مورداستفاده قرار گیرد. از نقطهنظر عملی، این مطالعه نشان میدهد که پایههای بازایابی کارآفرینانه بر شبکهسازی و ارتباطات استوار شده است.
پرونده مقاله
امروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترو چکیده کامل
امروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترویج کارآفرینی به یک اکوسیستم نیاز دارد. چنین سیستمی به درجه بالایی از تعامل نیاز دارد که شامل نهادها، افراد و فرایندهایی است که با هدف ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری کارآفرینانه که به متقابل سودمند و خودمختارند کار میکنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش شتابدهندهها در توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز میباشد. طرح این پژوهش بهصورت کیفی(مطالعه موردی چندگانه) بوده و ازنظر روش پژوهش، کاربردی است. ازاینرو با 20 نفر از نیروی انسانی اصلی مراکز شتابدهنده شهر کرمانشاه مصاحبههای نیمه ساختاریافتهای انجامشده است که با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی این افراد انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، نقش مراکز شتابدهندههای تجاری بر توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز در دو بخش پیش از توسعه شرکت نوپا و پس از توسعه شرکت نوپا شناسایی و موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که شتابدهندهها با ایجاد یک شبکه هماهنگ میان عاملین اکوسیستم استارتاپ و اکوسیستم کارآفرینی و شرکا آنها، ایجاد روابط مبتنی بر ارتباطات عمودی و افقی مشترک میان عاملین اکوسیستم، ایجاد ارزش در مشارکتها و برنامههای از پیش تعیینشده و ایجاد شبکه ارتباطی میان عاملین اکوسیستم با شبکهها و شرکتهای خارج از اکوسیستم، نقش خود را در توسعه اکوسیستم کارآفرینی ایفا میکنند.
پرونده مقاله
مديريت ارتباط با مشتري يک مفهوم استراتژيک است که باعث ايجاد وفاداري، رضايت و حفظ و نگهداري مشتريان و سودآوري براي سازمان مي شود. همچنین بررسی های زیادی برتاثیر هوش کارآفرینی بر هوش مالی و اقتصادی را تاکید میکند.در اين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه مدیریت ارتباط با م چکیده کامل
مديريت ارتباط با مشتري يک مفهوم استراتژيک است که باعث ايجاد وفاداري، رضايت و حفظ و نگهداري مشتريان و سودآوري براي سازمان مي شود. همچنین بررسی های زیادی برتاثیر هوش کارآفرینی بر هوش مالی و اقتصادی را تاکید میکند.در اين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه مدیریت ارتباط با مشتری با میانجی گری هوش کارآفرینانه برعملکرد سازمان درمدیران و کارکنان بخش فرهنگی شهرداری ساری بود. روش تحقيق حاضر توصيفي و در قالب یک مدل علّی به بررسی روابط بین متغیرها پرداخت. جامعه آماري تحقيق حاضر کارکنان شهرداری بخش فرهنگی و سازمان های زیرمجموعه آن به تعداد 270 نفر که طي نمونه گيري تصادفي در دسترس150 به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه استاندارد مدیریت ارتباط با مشتری مامون و همکاران(2011)، پرسشنامه عمکرد سازمانی کاپلان و نورتون (2001) و پرسشنامه هوش کارآفرینانه محقق ساخته بود. جهت روايي سوالات از شيوه روايي محتوي و جهت سنجش پايايي متغير ها از روش آلفاي کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 و مدل معادلات ساختاری مورد بررسي قرارگرفت. در نهايت نتايج حاکي از تائيد تمامي فرضيه هاي تحقيق بوده است. میانجی گری هوش کارآفرینانه کارکنان در تاثیر مدیریت روابط مشتری و عملکرد سازمان تایید گردید وتمرکز بر مشتریان کلیدی تأثیرگذارترین مولفه مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد سازمانی می باشد. CRM سازمان، CRM مبتنی بر تکنولوژی و مدیریت دانش در رده های بعدی قرار گرفتند.
پرونده مقاله
امروزه کارآفرینی دانشگاهی یک آرمان پیشرفته و جذاب برای آمورش عالی است.در دنیای رقابتی آینده،دانشگاه ها برای حفظ بقای خود راهی جز حرکت به سمت کارآفرینی دانشگاه ندارند.همچنین.توسعه سازمانی تلاش و فرایندی کاربردی ،نظام مند و مستمر در گستره سیستم است که میکوشد مبتنی بر علو چکیده کامل
امروزه کارآفرینی دانشگاهی یک آرمان پیشرفته و جذاب برای آمورش عالی است.در دنیای رقابتی آینده،دانشگاه ها برای حفظ بقای خود راهی جز حرکت به سمت کارآفرینی دانشگاه ندارند.همچنین.توسعه سازمانی تلاش و فرایندی کاربردی ،نظام مند و مستمر در گستره سیستم است که میکوشد مبتنی بر علوم رفتاری و با بهره گیری از راهبردها و فنون آن ،تغییرات شناختی ،فرهنگی و ساختاری-فرایندی سازمان(دانشگاه) را به گونه ای ایجاد و هدایت نماید که منجر به تواناسازی سازمان(دانشگاه ) برای جهت گیری راهبردی کارامد،مشکل گشایی خلاق و خودنوسازی اثربخش متناسب با تغییرات و اقتضائات حال و آینده محیط در راستای تضمین و بهبود اثربخشی و سلامت سازمانی(دانشگاه)گردد. در این تحقیق به بررسی تأثیر هوش استراتژیک بر رفتار کارآفرینانه و توسعه سازمانی دانشگاه پرداخته شده است. این تحقیق براساس نوع هدف کاربردی است. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق مدیران دانشگاهی در استان گیلان بوده و از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 204 نفر به دست آمد. نتایج حاصل نشان میدهند که از 10 فرضیه ارائه شده تحقیق 6 فرضیه مورد تایید قرار گرفت. هوش استراتژیک و توسعه سازمانی بر توسعه سازمانی دانشگاههای آزاد اسلامی در استان گیلان تاثیر معناداری دارد. جنسیت، سن ، تجارب آموزشی و سطوح آموزشی رابطه بین هوش استراتژیک و توسعه سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی در استان گیلان را تعدیل میکنند. اما جنسیت، سن ، تجارب آموزشی و سطوح آموزشی رابطه بین هوش استراتژیک و رفتار کارآفرینانه دانشگاه های آزاد اسلامی در استان گیلان را تعدیل نمیکنند.
پرونده مقاله
اقتصاد استان گلستان؛ بر پایه تولید محصولات کشاورزی استوار است؛ به گونه ای که رتبه بالای تولیدات کشاورزی، سهم بالای اشتغال و همچنین شرایط جغرافیایی مطلوب؛ فرصت های کارآفرینانه متعددی را در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی ایجاد کرده است. بهره مندی از این فرصت ها؛ بر بستر اکو چکیده کامل
اقتصاد استان گلستان؛ بر پایه تولید محصولات کشاورزی استوار است؛ به گونه ای که رتبه بالای تولیدات کشاورزی، سهم بالای اشتغال و همچنین شرایط جغرافیایی مطلوب؛ فرصت های کارآفرینانه متعددی را در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی ایجاد کرده است. بهره مندی از این فرصت ها؛ بر بستر اکوسیستم کارآفرینی روی می دهد که در سالیان اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه کارآفرینی قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان می-باشد که به روش آمیخته اکتشافی طی دو گام کیفی و کمّی انجام شد. در گام کیفی تحقیق از مطالعات کتابخانه ای، جستجوهای اینترنتی و مصاحبه با خبرگان کارآفرینی فناورانه استفاده شد و با استفاده از بهره مندی از روش تحلیل محتوا؛ ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان شناسایی شد. سپس با استفاده از از روش دلفی فازی در سه راند، ابعاد توسط خبرگان ارزیابی شد. اولویت-بندی ابعاد نیز با استفاده از روش سوارا انجام شد. از آنجا که هر اکوسیستم کارآفرینی؛ از ابعاد، ویژگی ها و مختصات خاصی خود برخوردار است، لذا برای برنامه ریزی جهت بهبود وضعیت صنایع تبدیلی استان گلستان، نیازمند دانستن شاخص های اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در این صنعت بود که بر اساس یافته های تحقیق؛ ساختارهای کارافرینی دانش بنیان نظر پارک های علم و فناوری؛ مراکز رشد و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی؛ خوشه های کسبوکار؛ تامین مالی؛ مسائل حقوقی و جذب، انتقال و تجاری سازی فناوری از مهمترین ابعاد ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان شناسایی شدند. در انتهای تحقیق نیز پیشنهادهای کاربردی در این حوزه ارائه شدند.
پرونده مقاله
تعامل بازاریابى و کارآفرینى در دهة اخیر، بخش مهمى از تحقیقات بازاریابى را به خود اختصاص داده است. بازاریابى مطالب زیادى براى ارائه به کارآفرینى دارد .بازاریابی کارآفرینانه مفهومی است که از سطح اشتراک دو حوزه بازاریابی و کارآفرینی به وجود آمده است. بازاریابی کارآفرینانه چکیده کامل
تعامل بازاریابى و کارآفرینى در دهة اخیر، بخش مهمى از تحقیقات بازاریابى را به خود اختصاص داده است. بازاریابى مطالب زیادى براى ارائه به کارآفرینى دارد .بازاریابی کارآفرینانه مفهومی است که از سطح اشتراک دو حوزه بازاریابی و کارآفرینی به وجود آمده است. بازاریابی کارآفرینانه در حوزه کسب و کار برخط فرآیندی همواره درحالرشد است و حوزههای آن نیز روزبهروز گستردهتر میشود. بازاریابی کارآفرینانه نیازمند مقیاس معتبر و قابلاتکا برای سنجش ابعاد و عوامل زیربنایی در هر نوع محیط کسبوکار است که ایجاب میکند به صورت اصولی و مطابق با روشهای علمی انجام شود. لذا با فهم این موضوع، با انجام این تحقیق در پی شناسایی مولفه ها و عوامل بازدارنده به کمک روش فراترکیب هستیم. مقالات و پژوهش های در نظر گرفته از میان مقالات و کتب مطالعه شده، با استفاده از روش ﻣﻬﺎرتﻫﺎي ارزﯾﺎﺑﯽ ﺣﯿﺎﺗﯽ(CASP)، در نظر گرفته شدند و از طریق روش ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺳﻨﺎدي شاخص های اصلی استخراج شدند و با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای تجمیع و خوشه بندی لازم انجام شد سپس در قالب مفهوم و مولفه ها تنظم شدند. نتایج نشان داد که عوامل بازدارنده بازاریابی کارآفرینانه شامل دو مولفه اصلی عوامل داخلی (آشفتگی محیط، مشکلات دولتی، سهم بازار محدود، عدم تعهد مشتری، تغییر فنآوری، و مشکلات بازار) و عوامل خارجی (چالش های مدیریتی، موانع انسانی، کمبود منابع، و محدودیت ها) طبقه بندی می شوند.
پرونده مقاله