هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فرصتها. با توجه به اهمیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی ميباشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکتهاي تولیدی استان گیلان تشکیل ميدهد که در سال 1391، از بين 207 مدیر شرکتهاي تولیدی، 119 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههاي هوش سازمانی آلبرخت و کارآفرینی رابینزاستفاده شد، پس از تأیید سنجش روایی پرسشنامهها از طریق روش محتوایی و پایایی، از طریق آلفای کرونباخ (87/0= α)، اطلاعات به دست آمده با انجام محاسبات آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تکتک مؤلفههاي هوش سازمانی (بينش راهبردي، سرنوشت مشترك، تمايل به تغيير، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، كاربرد دانش و فشار عملكرد) با مؤلفههاي کارآفرینی (خلاقیت، ریسکپذیری، استقلال طلبی، انگیزش، عزم و اراده، اعتقاد به مقدسات) رابطه معنا داری وجود دارد. به نظر ميرسد برای توسعه شرکتهاي تولیدی علاوه بر ارتقاء ابزارهای هوشمند تولیدی و توجه به فناوری باید سعی در ایجاد تعامل بین نیروی انسانی (به عنوان سرمایههاي هوش سازمانی) و ابزار هوشمند شود.
پرونده مقاله
كارآفريني از محورهاي اصلي و اساسي رشد و توسعه است به طوري كه آن را موتور توسعه اقتصادي در هر كشور ميدانند. تجربه كشورهاي داراي رشد بالاي درآمد ملي نشان دهنده آن است که مديران اين كشورها به نقش و اهميت كارآفريني در پيشرفت و توسعه كشور پي بردهاند. از آنجا كه بخش عظيمي ا چکیده کامل
كارآفريني از محورهاي اصلي و اساسي رشد و توسعه است به طوري كه آن را موتور توسعه اقتصادي در هر كشور ميدانند. تجربه كشورهاي داراي رشد بالاي درآمد ملي نشان دهنده آن است که مديران اين كشورها به نقش و اهميت كارآفريني در پيشرفت و توسعه كشور پي بردهاند. از آنجا كه بخش عظيمي از جامعه را زنان تشكيل ميدهند، لذا كارآفريني اين قشر از جامعه از اهميت بخصوصي برخوردار است. به گونهای که یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی و سنجش توسعه و پیشرفت هر کشور میزان مشارکت زنان در تولید است. آمارها نشان میدهد کمتر از 10 درصد از کارآفرینان در ایران زن هستند. تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی زنان میپردازد. ابزار تحقيق، پرسشنامه و مصاحبه ميباشد که براي حصول اطمينان از پايايي پرسشنامه مورد استفاده از آزمون الفاي كرونباخ بهره گرفته شده است و براي اطمينان از روايي يا اعتبار محتوايي پرسشنامه از روش نظرسنجي استادان و صاحبنظران امر استفاده شده است. در تحليل دادهها و ارائه يافته از آزمون آماری بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد با وجود احراز نقش دوگانه زنان شاغل، آنان نسبت به فعالیتهای خود احساس مثبتی دارند. در پایان پیشنهادها و راهکارهایی به منظور توسعه و گسترش فعالیتهای کارآفرینانه زنان مطرح میگردد که از مهمترین آنها فرهنگسازی در تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی زنان در فعالیتهای اقتصادی است.
پرونده مقاله
امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از راهبردهاي مهم و اساسی اکثر کشورهای پیشرفته و نیز در حال توسعه تبدیل شده است. اما واقعیت این است که یکی از اقدامات اساسی برای توسعه کارآفرینی، ارزیابی آن است. ارزیابی کارآفرینی باید بر اساس شاخصها و استاندارهای جهانی انجام گیرد که نه تنه چکیده کامل
امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از راهبردهاي مهم و اساسی اکثر کشورهای پیشرفته و نیز در حال توسعه تبدیل شده است. اما واقعیت این است که یکی از اقدامات اساسی برای توسعه کارآفرینی، ارزیابی آن است. ارزیابی کارآفرینی باید بر اساس شاخصها و استاندارهای جهانی انجام گیرد که نه تنها تصویر روشنی از وضعیت کارآفرینی در سطح ملی ارائه کند، بلکه امکان محکزنی و مقایسه با سایر کشورهای موفق در زمینه توسعه کارآفرینی را نیز فراهم سازد. اقتصاد کشورهاي عضو ديدهبان جهاني، بيش از 95 درصد توليد ناخالص جهاني را تشکيل ميدهد. برنامه ديدهبان جهاني کارآفريني بر اساس سه دسته شاخصهاي «ادراکها و گرايشهاي کارآفرينانه»، «فعاليتهاي کارآفرينانه» و «اشتياق کارآفرينانه» ارزيابي ميشوند. مطابق برنامه، ايران با شاخص کارآفريني نوپا برابر با 11 درصد، در ميان 67 کشور، در رتبه سيام قرار دارد. اين شاخص طي پنج سال گذشته تقريباً روند صعودي داشته و مقدار آن بيش از ساير کشورهاي خاورميانه بوده است. همچنين شاخص قصد کارآفرينانه در ايران 28/22 درصد است که کشورمان را در ميان 67 کشور عضو در جايگاه سي و پنجم قرار ميدهد. شاخص کارآفريني فرصتگرا در ميان شاخصهاي فعاليتهاي کارآفرينانه، نسبت به سالهاي گذشته (67/5 درصد در سال 1390 و24/6 درصد در سال 1391) رشد يافته است. اين به معناي آن است که کارآفريني اجباري کاهش يافته است. بر اين اساس شاخص درک فرصتهاي کارآفرينانه نيز از 32 درصد در سال 1390 به2/39 درصد در سال 1391 افزايش يافته است. سرانجام رتبه ايران در شاخص ترس از شکست در ميان 67 کشور در رتبه 39 قرار دارد که حاکي از تمايل کم خطرپذيري ايرانيان براي راهاندازي کسب و کار است.
پرونده مقاله
حکایتهای متقن و شواهد تجربی بسیاری از اهمیت کارآفرینی به عنوان یک حوزه مطالعاتی موجود است. کارآفرینان، توسط خلق فناوریهاي نوین و خدمات جدید، کیفیت زندگی را ارتقا دادهاند، افزایش بهرهوری، فراهم نمودن سرگرمیهاي بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی و نیز ارتقاء ارتباطات چکیده کامل
حکایتهای متقن و شواهد تجربی بسیاری از اهمیت کارآفرینی به عنوان یک حوزه مطالعاتی موجود است. کارآفرینان، توسط خلق فناوریهاي نوین و خدمات جدید، کیفیت زندگی را ارتقا دادهاند، افزایش بهرهوری، فراهم نمودن سرگرمیهاي بیشتر، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی و نیز ارتقاء ارتباطات از آن جملهاند. دانشی که تحت عنوان علم کارآفرینی شناخته شده است قدری دشواریاب است و گاه همین فایدهمندی آن را مشکوک میسازد. از جمله رایجترین طعنههایی که ارزش تفکر انتقادی یا فلسفی در باب کارآفرینی را مورد تردید قرار داده است، دعوای بی فایدگی آن در قیاس با دشواری درک آن بوده است. در واقع به رغم گذشت بیش از سه دهه از شکلگیری رشته علمی کارآفرینی، کماکان چالشهایی بر سر راه مشروعیت و مقبولیت آن به عنوان حوزهای مجزا در جستارگری علمی و دانشگاهی قرار دارد. از جمله چنین چالشهایی میتوان به 1) چالش تعریف پدیده کارآفرینی، 2) تعیین قلمرو موضوعی و پژوهشی آن، 3) ماهیت علمی کارآفرینی: تک ساحتی و یا میان رشتهای بودن و 4) مجادلات مربوط به روششناسی، به عنوان عمدهترین چالشهای رشته علمی کارآفرینی در دهههاي اخیر اشاره نمود. اکنون بعد از چند دهه از تولد حوزه کارآفرینی، ضرورت مواجهه و دیدار دوباره با چالشهاي موجد عدم مقبولیت کارآفرینی ضروری به نظر میرسد. در مقاله حاضر به مروری بر چالشهای موجود این رشته نوظهور علمی، عمده تلاشهای پاسخگویی به آن و وضعیت آینده آن خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
امروزه کارآفرینی سازمانی بهعنوان یکی از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه قلمداد میشود و این باور وجود دارد که نیل به درجات متعالی آن موجب اثرگذاری مستقیم بر عملکرد سازمان میشود. تا جاییکه بسیاری از سازمانها، کارآفرینی سازمانی را بهعنوان چکیده کامل
امروزه کارآفرینی سازمانی بهعنوان یکی از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه قلمداد میشود و این باور وجود دارد که نیل به درجات متعالی آن موجب اثرگذاری مستقیم بر عملکرد سازمان میشود. تا جاییکه بسیاری از سازمانها، کارآفرینی سازمانی را بهعنوان یکی از رویکردهای راهبردی خود برای دستیابی به عملکرد بالا و موفقیتهای چشمگیر، انتخاب میکنند. اما انتخاب این رویکرد، زمانی برای سازمان اثربخش خواهد بود که بتوان نتایج آن را ارزیابی کرده و با مدیریت صحیح، هدفهای سازمانی را تأمین نماید. بنابراین در اختیار داشتن شاخصهای مناسبی که بتوان بهوسیله آنها، وضعیت کارآفرینی سازمانی را در سازمانها ارزیابی نمود از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است تا شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی را شناسایی نماید. به این منظور ابتدا با بررسی ادبیات و پیشینه موضوع، شاخصهای ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی استخراجشده و با الگوگیری از چارچوب مدل تعالی سازمانی EFQM در 9 معیار، دستهبندی شدند. سپس شاخصهای استخراجشده پالایششده و پس از حذف شاخصهای تکراری، 63 شاخص باقی مانده در قالب پرسشنامهای در اختیار خبرگان قرارگرفته و در نهایت با تحلیل دادههای بهدست آمده، شاخصهای مناسب و مهم ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی شناسایی شدند. نتایج پژوهش، 29 شاخص در 9 دسته معیار رهبری، راهبرد، کارکنان، شراکتها و منابع، فرآیندها، محصولات و خدمات، نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی را بهعنوان شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی ارائه نموده است.
پرونده مقاله
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق چکیده کامل
امروزه، کارآفرینی و مباحث مرتبط با آن از اهمیت خاصی در آموزش عالی برخوردار شده است و انتظار می رود که بعد از گذشت چند سال آموزش دانشگاهی، دانش آموختگان دارای تفاوت معنی داری با افرادی باشند که امکان بهره مندی از تجارب یادگیری دانشگاهی را نداشته اند. از آنجا که برای سوق دادن افراد به سوی کارآفرینی، ایجاد و توسعه صلاحیت های کارآفرینی ضروری است؛ به منظور موفقیت دانشگاه ها در پرورش دانش آموختگانی شایسته، لازم است تا صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه های کارآفرین مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. با توجه به آنچه ذکر شد، هدف مقاله حاضر که به صورت مروری و اسنادی نگاشته شده، طراحی مدل مفهومی صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین می باشد. صلاحیت های کارآفرینی را می توان براساس موارد زیر مورد مطالعه قرار داد: مولفه های تشکیل دهنده صلاحیت کارآفرینی، پیش بین های صلاحیت کارآفرینی، و برآمدهای صلاحیت کارآفرینی. براساس نتایج حاصله، صلاحیت های کارآفرینی دانش آموختگان در شش گروه شامل صلاحیت فردی و شناختی، صلاحیت ارتباطی، صلاحیت رهبری و کار تیمی، صلاحیت ایجاد و مدیریت کسب و کار، صلاحیت اقتصادی و بازاریابی، و صلاحیت پژوهشی دسته بندی می شود. ماموریت دانشگاه به عنوان پیش بین صلاحیت کارآفرینی در سه دسته: آموزشی، پژوهشی، و خدمات حمایتی در نظر گرفته شد و نیت کارآفرینی به عنوان برآمد صلاحیت های کارآفرینی مطرح شد. در نهایت و بر اساس مولفه های بیان شده، مدل مفهومی سنجش صلاحیت های دانش آموختگان دانشگاه کارآفرین، به همراه پیش بین ها و برآمد ارایه گردید.
پرونده مقاله
امروزه با سرعت پیشرفت فناوریها و توجه روزافزون به نوآوری بعنوان پیشران توسعه اقتصادی کشورها، توجه به طراحی و پروراندن اکوسیستمهای نوآوری بیش از پیش رو به افزایش است. اکوسیستمهای نوآوری معمولاً بصورت راهبردی و شبکهای حول یک فناوری، بخش و یا صنعت خاص در راستای ایجاد ف چکیده کامل
امروزه با سرعت پیشرفت فناوریها و توجه روزافزون به نوآوری بعنوان پیشران توسعه اقتصادی کشورها، توجه به طراحی و پروراندن اکوسیستمهای نوآوری بیش از پیش رو به افزایش است. اکوسیستمهای نوآوری معمولاً بصورت راهبردی و شبکهای حول یک فناوری، بخش و یا صنعت خاص در راستای ایجاد فعالیتهای کارآفرینی، توسعه و تکامل مییابند. یکی از مهمترین اقدمات در مسیر طراحی اکوسیستمهای نوآوری، جستجو، شناخت، انتخاب و استقرار بازیگران کلیدی اکوسیستمهای نوآوری میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با هدف شناسایی بازیگران کلیدی در طراحی اکوسیستم نوآوری صنعت پایین دست پتروشیمی به کمک مطالعه موردی چندگانه صورت گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شش بازیگر اصلی نقشآفرین در توسعه اکوسیستم نوآوری صنعت پایین دست پتروشیمی شامل هماهنگکننده و معمار طراحی، شتابدهنده، تأمینکننده زیرساختهای انسانی و فیزیکی، سرمایهگذار خطرپذیر، کاربران رهبر و کارشناسان رهبر میباشد که به ترتیب هلدینگ توسعه کسب و کار نکو بهعنوان هماهنگکننده و معمار طراح، شرکت مدیریت صنعت نکو بهعنوان شتابدهنده، پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران، شرکت پژوهش و فناوری، پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران و دانشکده مهندسی شیمی دانشگاههای شریف، تهران و امیرکبیر بهعنوان تأمینکننده زیرساختهای انسانی و فیزیکی، صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان سرمایهگذار خطرپذیر، شرکتهای صاحب دموپلنت و روابط عمومی شرکت ملی پتروشیمی بعنوان کاربران رهبر و شرکتهای دانشبنیان موفق بهعنوان کارشناسان رهبر شناسایی شدند. مطالعات و نتیجه این پژوهش در کمک به شناخت الزامات و توانمندیهای بازیگران در پرورش و توسعه اکوسیستم نوآوری صنعت پاییندست پتروشیمی برای مدیران و تصمیمگیران صنعت نفت و پتروشیمی کشور بسیار مؤثر خواهد بود.
پرونده مقاله
پارک های علم و فناوری یکی از مهم ترین ابتکارات سیاست نوآورانه می باشند و در توسعه نظام نوآوری، دارای جایگاهی خاص هستند. نگرش سیستمی و حرکت همگرا در امور فناوری با هدف و تفکر ایجاد نسل جدیدی از دانشگاهها و نظام علمی برای رفتن به سوی نظام نوآوری، برای همگرایی باید در کشو چکیده کامل
پارک های علم و فناوری یکی از مهم ترین ابتکارات سیاست نوآورانه می باشند و در توسعه نظام نوآوری، دارای جایگاهی خاص هستند. نگرش سیستمی و حرکت همگرا در امور فناوری با هدف و تفکر ایجاد نسل جدیدی از دانشگاهها و نظام علمی برای رفتن به سوی نظام نوآوری، برای همگرایی باید در کشور شکل گیرد و اگر صحبت از دانشگاه کارآفرین میشود، در کنار آن، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد هم در نظام نوآوری جایگاه خود را دارند. در این پژوهش، کسب موفقیت در تقویت جایگاه پارک های علم و فناوری در توسعه نظام ملی نوآوری، مسأله اصلی می باشد. در این خصوص، بیش از یکصد عامل در 7 گروه سیاست گذاری، تأمین منابع مالی تحقیقات و نوآوری، تأمین دانش مورد نیاز در فرایند نوآوری، ارتقای کارآفرینی تکنولوژی، اشاعه و انتشار تکنولوژی، توسعه و ارتقای منابع انسانی، و تولید کالاها و ارائه خدمات، مورد شناسایی اولیه قرار می گیرد. نتایج، حاکی از آن است که شاخص های سیاست گذاری، تأمین منابع مالی تحقیقات و نوآوری، تأمین دانش مورد نیاز در فرآیند نوآوری، و ارتقای کارآفرینی تکنولوژی نزدیک به 75% عوامل تأثیرگذار را در خود جای داده اند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزشهای دانشگاهی بر توسعهی مهارتهای کارآفرینی زنان میباشد. این پژوهش براساس ماهیت و روش گردآوری دادهها، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. جامعهی آماری پژوهش دانشجویان زن مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزشهای دانشگاهی بر توسعهی مهارتهای کارآفرینی زنان میباشد. این پژوهش براساس ماهیت و روش گردآوری دادهها، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. جامعهی آماری پژوهش دانشجویان زن مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بوده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به غیر از مطالعات کتابخانهای، پرسشنامهی محقق ساخته در طیف 5 گزینهای لیکرت بود که روایی و پایایی آن تأیید شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 878/0 بدست آمده و دادهها با استفاده از نرمافزارهای spss و Lizrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزشهای دانشگاهی بر توسعهی مهارتهای کارآفرینی (مهارتهای شخصی، مهارتهای مدیریتی و مهارتهای فنی) زنان تأثیر دارند. همچنین براساس نتایج به دست آمده از بار عاملی و تحلیل عاملی تأییدی از میان متغیرهای مربوط به مهارتهای شخصی کارآفرینی، بیشترین بار عاملی مربوط به مهارتهای پافشاری، مقاومت و پشتکار و کمترین بار عاملی مربوط به مهارت نوآوری بوده است. از طرفی دیگر در بین متغیرهای مربوط به مهارتهای مدیریتی کارآفرینی، بیشترین بار عاملی مربوط به ایجاد و حفظ روابط انسانی و کمترین بار عاملی مربوط به مهارت مذاکره و از بین متغیرهای مربوط به مهارتهای فنی کارآفرینی بیشترین بار عاملی مربوط به مهارت نظارت و ارزیابی محیط و کمترین بار عاملی مربوط به مهارت مربیگری بوده است. لذا توصیه میشود دانشگاهها طراحی دورههاي آموزشی کارآفرینی را در سرفصل و محتوای دروس گنجانده و با بکارگیری اساتید متخصص و برگزاری کارگاهها به توسعهی مهارتهای کارآفرینی بویژه تقویت مؤلفههایی که دارای بیشترین بار عاملی میباشند، بپردازند.
پرونده مقاله
کارآفرینی از عوامل اساسی رقابت و نوآوری در بین بنگاهها و همچنین در صحنهی ملی و بینالمللی اقتصاد بهحساب میآید. برای اینکه بتوان محیطی مساعد برای ترویج و توسعه کارآفرینی فراهم ساخت، باید بین ارکان رقابتپذیری و کارآفرینی تعامل برقرار کرد و از شرایط متقارن و متناسب ر چکیده کامل
کارآفرینی از عوامل اساسی رقابت و نوآوری در بین بنگاهها و همچنین در صحنهی ملی و بینالمللی اقتصاد بهحساب میآید. برای اینکه بتوان محیطی مساعد برای ترویج و توسعه کارآفرینی فراهم ساخت، باید بین ارکان رقابتپذیری و کارآفرینی تعامل برقرار کرد و از شرایط متقارن و متناسب رقابتپذیری با کارآفرینی، برای بهبود و اصلاح میزان تولید و اشتغال و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی استفاده کرد. از اینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثرات متقابل رقابتپذیری و کارآفرینی است که در نهایت این فرایند منجر به رشد اقتصادی میگردد. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله روش پژوهش بصورت تحلیل توصیفی است و از طریق جمعآوری منابع کتابخانهای صورت گرفته است. این مقاله در چند بخش ساختاربندی شده است که در ابتدا مقدمه آورده شده و در ادامه به مفهوم رقابتپذیری و همچنین ارتباط سه مؤلفهی رقابتپذیری، کارآفرینی و رشد اقتصادی پرداخته میشود. در انتها نیز پیشینهی تجربی این مطالعه آورده شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، رقابتپذیری بهعنوان عامل مهمی در تشخیص شرایط توسعه و محدودیتهای فعالیتهای کارآفرینی قابل درک است و در نهایت اثرات متقابل رقابتپذیری و کارآفرینی بر رشد اقتصادی مؤثر است.
پرونده مقاله
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فر چکیده کامل
یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی به معنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. از اینرو در این تحقیق موانع فرهنگی کارآفرینی شناسایی شدند و در ادامه فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کارآفرینان مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه از نوع تحقیقات آمیخته کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مراکز آموزش فنی و حرفهای خراسانرضوی بودند که به دلیل پراکندگی جامعه از روش نمونهگیری هدفمند گلولهبرفی تعیین گردید. این پژوهش با روشهای کیفی و کمی، کارآفرینی را از ابعاد متفاوت فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش کمی و یافتن مؤلفههای موانع فرهنگی پس از انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با نخبگان و اساتید حوزه کارآفرینی، استخراج مؤلفههای موانع فرهنگی کارآفرینی و تشکیل دسته کیو و انجام تحلیل عاملی مؤلفهها با استفاده از طیف مدرج کیو و نرمافزار انجام گردید که نتایج در بخش کیفی نشان داد کارآفرینان با موانع فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندی زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها روبرو هستند. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعه شده بسیار است و کارآفرینان با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدم قطعیت یا به عبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه کارآفرینان خراسانرضوی غالب است. در مجموع تحلیل نتایج کیفی و کمی نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع خوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.
پرونده مقاله
امروزه دانشگاه بهعنوان عاملی مهم در اقتصاد دانشمحور و چرخه نوآوری ایفای نقش مینماید و میتواند بهعنوان موتور محرک دانش بشری بهشمار آید و رشد و تعالی جوامع را دنبال میکند. در این عرصه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم بهعنوان تولیدکننده و هم نهادی انتشاردهنده دانش چکیده کامل
امروزه دانشگاه بهعنوان عاملی مهم در اقتصاد دانشمحور و چرخه نوآوری ایفای نقش مینماید و میتواند بهعنوان موتور محرک دانش بشری بهشمار آید و رشد و تعالی جوامع را دنبال میکند. در این عرصه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم بهعنوان تولیدکننده و هم نهادی انتشاردهنده دانش ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی دانشگاهی است. جهتگیریهای این پژوهش، ترکیبی از تحقیقات کاربردی و توسعهای است. مبنای فلسفی این تحقیق اثباتگرایی و از نظر رویکرد، استقرایی است. راهبرد تحقیق نیز از نوع پیمایشی است و از نظر نوع روش، جزء تحقیقات کمّی بهشمار میآید. جامعه آماری در برگیرنده تمامی اساتید و مدیران دانشگاه یزد میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 10 نفر انتخاب شدند که در مرحله اولویتبندی هر یک از عوامل با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مردد همکاری کردند. نتایج نشان از شناسایی 33 عامل در ابعاد آموزشی، پژوهشی، سازمانی، اقتصادی، بین سازمانی، فرهنگی و انسانی دارد که در این بین، عوامل حمایت مالی و معنوی دولت از فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهها، میزان بودجه تخصیص داده شده دانشگاه برای فعالیتهای تحقیق و توسعه، حمایت مدیران ارشد دانشگاه از افراد دارای ایده، جذب کمکهای مالی از نهادهای مستقل، شرکتهای بزرگ و منابع خارجی و توسعه ایدهها، طرحها و مدلهای کسبوکار به ترتیب مهمترین عوامل مؤثر موفقیت کارآفرینی دانشگاهی محسوب میشود.
پرونده مقاله
امروزه بسیاری از سازمانهای بزرگ، کارآفرینی را به عنوان روشی برای کسب مزیت رقابتی در بلندمدت استفاده میکنند. اهمیت کارآفرینی در صنایع و حوزههای مختلف برای دولتها یکسان نیست و بعضی صنایع مادر مثل صنعت نفت جایگاه ویژهای دارند لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر توس چکیده کامل
امروزه بسیاری از سازمانهای بزرگ، کارآفرینی را به عنوان روشی برای کسب مزیت رقابتی در بلندمدت استفاده میکنند. اهمیت کارآفرینی در صنایع و حوزههای مختلف برای دولتها یکسان نیست و بعضی صنایع مادر مثل صنعت نفت جایگاه ویژهای دارند لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در صنعت نفت بود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش اجرا، توصیفی- پیمایشی بود که به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در مرحله کیفی تیم مشارکتکننده تحقیق 28 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که به روش قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله کمی جامعه آماری، کلیه کارشناسان صنعت نفت به تعداد 3710 نفر بودند که حجم نمونه مطابق جدول كرجسي و مورگان 348 نفر تعیین و براي نمونه گيري از روش تصادفی ساده استفاده شد. برای شناسایی عوامل از روش دلفی و برای تحلیل روابط متغیرها از روش معادلات ساختاری با نرمافزار اسمارت پیالاس استفاده شده است. نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی، شامل 27 مولفه در قالب شش بعد (محیطی- نهادی، استراتژی اقیانوس آبی، فرصت، عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی) میباشند. همچنین تحلیل معادلات ساختاری نشان داد محیطی- نهادی (386/0)، استراتژی اقیانوس آبی (423/0)، فرصت (342/0)، عوامل انسانی (318/0)، عوامل سازمانی (370/0)، عوامل مدیریتی ( 455/0) بر توسعه کارآفرینی در صنعت نفت تاثیر مثبت و معنیدار دارند. در نهایت میتوان گفت ورود کارآفرینی به این صنعت میتواند صنعت نفت را از ناکارآمدی کنونی نجات دهد و به سمت حل مشکلاتی همچون تجهیزات نفتی و فروش نفت هدایت نماید.
پرونده مقاله
امروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترو چکیده کامل
امروزه جامعهای ميتواند در مسير توسعه، حركت روبهجلو و با شتابي داشته باشد كه با ايجاد بسترهاي لازم خود را به دانش و مهارت كارآفريني مولد تجهيز كند تا با استفاده از اين توانمندي ارزشمند، ساير منابع جامعه را بهسوی ايجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مديريت و هدايت كنند. ترویج کارآفرینی به یک اکوسیستم نیاز دارد. چنین سیستمی به درجه بالایی از تعامل نیاز دارد که شامل نهادها، افراد و فرایندهایی است که با هدف ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری کارآفرینانه که به متقابل سودمند و خودمختارند کار میکنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش شتابدهندهها در توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز میباشد. طرح این پژوهش بهصورت کیفی(مطالعه موردی چندگانه) بوده و ازنظر روش پژوهش، کاربردی است. ازاینرو با 20 نفر از نیروی انسانی اصلی مراکز شتابدهنده شهر کرمانشاه مصاحبههای نیمه ساختاریافتهای انجامشده است که با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی این افراد انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، نقش مراکز شتابدهندههای تجاری بر توسعه اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد نوآوری باز در دو بخش پیش از توسعه شرکت نوپا و پس از توسعه شرکت نوپا شناسایی و موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که شتابدهندهها با ایجاد یک شبکه هماهنگ میان عاملین اکوسیستم استارتاپ و اکوسیستم کارآفرینی و شرکا آنها، ایجاد روابط مبتنی بر ارتباطات عمودی و افقی مشترک میان عاملین اکوسیستم، ایجاد ارزش در مشارکتها و برنامههای از پیش تعیینشده و ایجاد شبکه ارتباطی میان عاملین اکوسیستم با شبکهها و شرکتهای خارج از اکوسیستم، نقش خود را در توسعه اکوسیستم کارآفرینی ایفا میکنند.
پرونده مقاله
با توجه به اینکه ایران در مسیر توسعه است و کارآفرینان سالمند سهم فزآیندهای در فعالیتهای اقتصادی در کشورهای توسعه یافته دارند، مقولهی کارآفرینی سالمندی میتواند به سرعت دادن روند توسعه کشور کمک کند. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سالمندی و طراحی ال چکیده کامل
با توجه به اینکه ایران در مسیر توسعه است و کارآفرینان سالمند سهم فزآیندهای در فعالیتهای اقتصادی در کشورهای توسعه یافته دارند، مقولهی کارآفرینی سالمندی میتواند به سرعت دادن روند توسعه کشور کمک کند. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سالمندی و طراحی الگو با رویکرد ساختاری تفسیری بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردي و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی است. تیم تصمیم شامل 11 نفر از کارآفرینان سالمند و اساتید دانشگاهی بودند. در گام اول عوامل مؤثر بر کارآفرینی سالمندی با استفاده از مصاحبه عمیق به روش دادهبنیاد شناسایی شدند که شامل 24 مؤلفه در قالب هشت بعد (ویژگیهای شخصیتی، مهارت کارآفرینانه، شایستگی کارآفرینانه، انگیزش کارآفرینانه، نگرش کارآفرینانه، عوامل شناختی، شبکههای انسانی و ویژگیهای رفتاری کارآفرین) هستند. در گام دوم برای ارائه الگو از مدلسازی ساختاری تفسیری با نرمافزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان دادند الگوی کارآفرینی سالمندی دارای چهار سطح است که شبکههای انسانی در سطح اول، ابعاد (مهارت کارآفرینانه، شایستگی کارآفرینانه، انگیزش کارآفرینانه، نگرش کارآفرینانه و عوامل شناختی) در سطح دوم، ویژگیهای رفتاری کارآفرین در سطح سوم و ویژگیهای شخصیتی در سطح چهارم قرار دارند. لذا میتوان گفت زیربنای کارآفرینی سالمندی، ویژگیهای شخصیتی است. همچنین، تحلیل MICMAC نشان داد ابعاد( 1-8) در خوشه مستقل و بعد ( 7) در خوشه وابسته و ابعاد ( 2-3-4-5-6) در خوشه پیوندی قرار دارند. یافتههای تحقیق بازتاب کارآفرینی سالمندی به عنوان فرآیند بهرهگیری از فرصتها با ترکیب منابع توسط عوامل انسانی در راستای خلق ارزشهای جدید است.
پرونده مقاله
روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ، بر اساس نحوه گرد آوری داده ها توصیفی ، از نظر روش اجرا میدانی و از نظر ماهیت همبستگی است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد ترکیبی و با هدف اکتشافی از روش تحلیل نظریه زمینه ای دربخش کیفی به بازسازی معنایی ابعاد مختلف مدل / الگوی به چکیده کامل
روش پژوهش از نظر هدف کاربردی ، بر اساس نحوه گرد آوری داده ها توصیفی ، از نظر روش اجرا میدانی و از نظر ماهیت همبستگی است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد ترکیبی و با هدف اکتشافی از روش تحلیل نظریه زمینه ای دربخش کیفی به بازسازی معنایی ابعاد مختلف مدل / الگوی بهینه سیاست گذاری تامین مالی کارافرینی فناورانه درمراحل اولیه ایجاد کسب و کار بپردازد و با استفاده از نظرات مدیران ارشد و اساتید متخصص در این زمینه مفاهیم و تفاسیر موجود را از دیدگاه آنان بررسی کرده و در بخش کمی پرسشنامه ای با استفاده از مفاهیم اصلی مستخرج از بخش کیفی ساخته تا به تعمیم و تأیید یافته ها پرداخته شود. در این تحقیق ابتدا به منظور شناسایی روش های تامین مالی و هم چنین معیارهای انتخاب روش تامین مالی مناسب از روش دلفی فازی استفاده و سپس برای تعیین اولویت ها از تحلیل سلسله مراتبی استفاده و بعد از تعیین این اوزان از طریق روش تاپسیس به اولویت بندی گزینه های مطرح شده پرداخته شد. نتایج نشان داد از میان روش های تامین مالی تشکیل شرکت های تعاونی(0.93)، دریافت تسهیلات با وزن(0.87)، انتشار اوراق مشارکت با وزن(0.72)، ایجاد شرکتهای سرمایه گذار(0.60)، حضور در بازار بورس(0.33)، ایجاد طرح به صورت سهام دار(0.22)، و در نهایت جذب سرمایه خارجی(0.00001) به ترتیب بالاترین و پایین ترین اولویت را در بین روش های تامین مالی داشتهاند.
پرونده مقاله
اقتصاد استان گلستان؛ بر پایه تولید محصولات کشاورزی استوار است؛ به گونه ای که رتبه بالای تولیدات کشاورزی، سهم بالای اشتغال و همچنین شرایط جغرافیایی مطلوب؛ فرصت های کارآفرینانه متعددی را در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی ایجاد کرده است. بهره مندی از این فرصت ها؛ بر بستر اکو چکیده کامل
اقتصاد استان گلستان؛ بر پایه تولید محصولات کشاورزی استوار است؛ به گونه ای که رتبه بالای تولیدات کشاورزی، سهم بالای اشتغال و همچنین شرایط جغرافیایی مطلوب؛ فرصت های کارآفرینانه متعددی را در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی ایجاد کرده است. بهره مندی از این فرصت ها؛ بر بستر اکوسیستم کارآفرینی روی می دهد که در سالیان اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه کارآفرینی قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان می-باشد که به روش آمیخته اکتشافی طی دو گام کیفی و کمّی انجام شد. در گام کیفی تحقیق از مطالعات کتابخانه ای، جستجوهای اینترنتی و مصاحبه با خبرگان کارآفرینی فناورانه استفاده شد و با استفاده از بهره مندی از روش تحلیل محتوا؛ ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان شناسایی شد. سپس با استفاده از از روش دلفی فازی در سه راند، ابعاد توسط خبرگان ارزیابی شد. اولویت-بندی ابعاد نیز با استفاده از روش سوارا انجام شد. از آنجا که هر اکوسیستم کارآفرینی؛ از ابعاد، ویژگی ها و مختصات خاصی خود برخوردار است، لذا برای برنامه ریزی جهت بهبود وضعیت صنایع تبدیلی استان گلستان، نیازمند دانستن شاخص های اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در این صنعت بود که بر اساس یافته های تحقیق؛ ساختارهای کارافرینی دانش بنیان نظر پارک های علم و فناوری؛ مراکز رشد و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی؛ خوشه های کسبوکار؛ تامین مالی؛ مسائل حقوقی و جذب، انتقال و تجاری سازی فناوری از مهمترین ابعاد ابعاد اکوسیستم کارآفرینی فناورانه در صنایع تبدیلی استان گلستان شناسایی شدند. در انتهای تحقیق نیز پیشنهادهای کاربردی در این حوزه ارائه شدند.
پرونده مقاله
كارآفريني ورزشی، يكي از انواع كارآفريني است که تأثیرات اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم زیادی در جامعه دارد. در چندسال گذشته، دنیای ورزش شاهد تغییر سیاستهای اقتصادی ورزشی بوده است که این نکته نیاز صنعت ورزش به کاهش وابستگی به بودجه دولت را برجستهتر کرده است. در همین راستا، چکیده کامل
كارآفريني ورزشی، يكي از انواع كارآفريني است که تأثیرات اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم زیادی در جامعه دارد. در چندسال گذشته، دنیای ورزش شاهد تغییر سیاستهای اقتصادی ورزشی بوده است که این نکته نیاز صنعت ورزش به کاهش وابستگی به بودجه دولت را برجستهتر کرده است. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی پیشرانهای توسعه کارآفرینی ورزشی در باشگاههای حرفهای لیگ برتر فوتبال صورت پذیرفته است. این مطالعه یک پژوهش آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و برمبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان، پیشرانهای توسعهی کارآفرینی ورزشی شامل 40 مضمون پایه، 10 مضمون سازماندهنده و 3 مضمون فراگیر شناسایی گردید؛ سپس در بخش کمی به منظور اولویتبندی مؤلفههای کارافرینی ورزشی از تکنیک OPA و نرم افزار لینگو استفاده گردید. بر این اساس مؤلفههای تبلیغات از طریق رسانه، فروش اینترنتی، استادیوم خصوصی، احداث مجتمع ورزشی، پرورش استعداد و تیمهای پایه، احداث مجتمع غیرورزشی، هوادارن، اعطای نمایندگی، تهیه مستندهای ورزشی و پیشکسوتان" به ترتیب رتبههای یک تا ده را به خود اختصاص دادند. یافتههای این مطالعه میتواند با فراهم نمودن زمینه توسعهی کارآفرینی در بین باشگاههای لیگ برتر حرفهای فوتبال، علاوه بر ارائه راهحلهای متنوع جهت ایجاد کارآفرینی، به مدیران باشگاههای لیگ برتر حرفهای فوتبال ایران برای حل مشکلات اقتصادی باشگاهها نیز کمک نماید.
کلمات کلیدی: پیشرانهای توسعهی کارآفرینی، کارآفرینی ورزشی، تحلیل مضمون، فوتبال، OPA.
پرونده مقاله